آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۳ ۰۸:۰۶ بعد از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
1022
حالت :
ارسال ها :
404
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
213
دعوت شدگان :
3
اعتبار کاربر :
2001
پسند ها :
234
تشکر شده : 260
|
زمانی آیت الله جوادی آملی جبهه مشرف شده بودند تا ملاقاتی با بسیجیان داشته باشند. در میان رزمندگان نوجوان با صفایی بود که ۱۴ سال داشت. پایین ارتفاع چشمه ای بود و باران گلوله از سوی عراقی ها می بارید. لذا فرماندهان گفتند برای وضو هم به آنجا نروید. بالا بنشینید و همانجا تیمم کنید. هنگامی که آیت الله جوادی تشریف آوردند، دیدند که آن نوجوان ۱۴ ساله داشت به سمت چشمه می رفت برای وضو. بسیجیان هر چه فریاد زدند نرو خطرناک است، آن نوجوان گوش نکرد. آخر متوسل شدند به این عالم وارسته، حضرت آیت الله جوادی آملی که آقا! شما کاری بکنید. آقا نوجوان را صدا کردند که عزیزم کجا می روی؟ گفت میروم پایین وضو بگیرم. گفتند پسر عزیزم! پایین خطرناک است. فرماندهان گفتند می توانی تیمم کنی. شما تکلیفی ندارید. همان نماز با تیمم کافی است. نوجوان نگاهی بسیار زیبا به چشمان مبارک این عارف بزرگوار کرد و لبخند زیبایی زد و گفت بگذارید حاج آقا نماز آخرمان را با حال بخوانیم و رفت وضو گرفت و یک نماز باحالی خواند و برگشت. دقایقی بعد قرار بود عده ای از بسیجیان بروند جلو و با عراقی ها درگیر شوند. اتفاقا یکی از آنها همین نوجوان ۱۴ ساله بود. یکی دو ساعت بعد آیت الله جوادی را صدا کردند و گفتند حاج آقا بیاید پایین ارتفاع. دیدند جنازه ی آوردند. آیت الله جوادی آملی نشستند و دیدند همان نوجوان با همان لبخند زیبا پرکشیده و رفته. آیت الله جوادی آملی کنار جنازه اش روی خاک نشستند، عمامه از سر برداشتند و خاک بر سر مبارکشان ریختند و گفتند: جوادی! فلسفه بخوان. جوادی! عرفان بخوان. امام به اینها چه یاد داد که به ما یاد نداد؟! من به او می گویم نرو و او می گوید بگذار نماز آخرم را با حال بخوانم. تو از کجا می دانستی که این نماز، نماز آخر توست؟!
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
بگذارید اخرین نمازم را باحال بخوانم!
دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۳ ۰۸:۱۸ بعد از ظهر
[1]
|
|||
عده ای در خون و اتش , عده ای در پول خلق
هر دو رقصیدند اما این کجـا و ان کجـــا؟
عده ای سرب و گلوله , عده ای میلیارد ها
هر دو تا خوردند اما این کجـا و ان کجــا؟
عـــده ای بر روی مین , عده ای بر بال قو
هـر دو خوابیدند اما این کجـا و ان کجـــا؟ این یکی ازسوز ترکش , ان یکی هم در سونا هر دو میسوزند اما این کجــــا و ان کجــا؟ این یکی بر تخت ماساژ , آن یکی بر ویلچرش هر دو ارامند اما این کجـــا و ان کجــــا؟ این یکی در عمق دجله , ن یکی آنتالیا هر دو در آبند اما این کجـــا و ان کجــــــا؟ این یکی را گاز خردل , آن یکی را گاز پارس هر دو با گازنداما این کجـــا و آن کجـــا؟ عده ای کردند کار و عده ای بستند بار هر دو فعالند اما این کجـــا و آن کجــا؟ باکری ها سمت غرب و خاوری ها سوی غرب هر دو تا رفتند اما این کجــا و ان کجــا؟ می پسندم 0
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
بگذارید اخرین نمازم را باحال بخوانم!
دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۳ ۰۸:۴۹ بعد از ظهر
[2]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
1510
حالت :
ارسال ها :
4899
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
424
اعتبار کاربر :
39747
پسند ها :
1767
تشکر شده : 10239
وبسایت من :
وبسایت من
|
می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
بگذارید اخرین نمازم را باحال بخوانم!
دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۳ ۰۹:۲۱ بعد از ظهر
[3]
|
|||
آقایون انجمن
شماره عضویت :
940
حالت :
ارسال ها :
583
محل سکونت : :
یه جای خوب
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
269
اعتبار کاربر :
4149
پسند ها :
540
تشکر شده : 545
وبسایت من :
وبسایت من
|
عااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی
می پسندم 0
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
بگذارید ، اخرین ، نمازم ، را ، باحال ، بخوانم! ، |
|