کسانی که به مدینه منوره مشرف شده اند و از نزدیک گنبد سبز و دل انگیز مسجد النبی را دیده اند و یا اگر از این توفیق محروم بوده اند در تصاویر، برآمدگی را در بر قسمت بالایی گنبد در سمت جنوب مشاهده می کنند.
در باره اینکه این برآمدگی چیست و علت وجودی آن چیست حرفها و گفته هایی بعضا بدور از واقعیت بیان می شود و حتی در باور برخی ضعیف ترین قول بهترین آن به نظر می رسد.
اما حقیقت این برآمدگی چیست ؟
در این مورد اقوال و نظرات مختلفی بیان شده است که باختصار نظری به تک تک آن ها می اندازیم:
قول اول : در یکی از کتب معتبر اهل سنت (سنن دارمي جلد اول صفحه 43) از ابن جوزي روايت شده كه روزي قحطي شديدي در مدينه بوجود آمد، مردم نزد عايشه همسر پيامبر آمدند، او گفت به قبر پيامبر بنگريد آنان نيز دريچه اي از سقف قبر آن حضرت به آسمان باز كردند بطوري كه ميان قبر و آسمان هيچ سقف و پوششي نبود در اين حال رحمت الهي از آسمان نازل شد.
بعد ها باز كردن اين دريچه هنگام خواندن نماز باران جزو سنت هاي مردم مدينه شد كه تا قرن نهم زمان حيات سمهودي ادامه داشته و از آن زمان تا کنون نیز بر گنبد قابل مشاهده است.
دقیقا به موازات این پنجره بر روی گنبد سبز ، بر روی گنبد زیرین نیز پنجره ای وجود دارد .
چند نكته
اولا : در زمان عایشه بر قبر مطهر گنبدي ساخته نشده بود. شاید تنها رواندازی از جنس پارچه بر روی آن قرار داده بودند و مردم در واقع حائل بین قبر و آسمان را برداشتند به این صورت معني اين روايت اين است كه آسمان با ديدن قبر مطهر حضرت اندوهگين شده و بارش باران نمادي از اشك آسمان درفراق پيامبري جاري شد كه خدا در شأن او فرمود: لولاك لما خلقت الافلاك
ثانیا : اين اتفاق كه در كتب اهل سنت نيز به آن اشاره شده با اين اعتقاد وهابيون كه استمداد و توسل به اشخاص بعد از مرگشان شرك است در تضاد است. چه اینکه طبق این روایت مردم پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و در زمان عایشه همسر ایشان و با توصیه او متوسل به پیامبر و قبر شریف آن حضرت شدند.
ثالثا : سالیان سال است که این پنجره را هنگام خواندن نماز باران باز نمی کنند گو اینکه علت آن بی اعتقادی وهابیون به این گونه مسائل است.
رابعا: اگر از زاویه ای دیگر به این روایت نگاه کنیم نمی توان به این دست روایات زیاد اعتماد کرد چرا که کتب اهل سنت مشحون و پر از روایاتی است که در صدد فضیلت تراشی برای عایشه هستند. واقعا این سوال جدی است که اگر در مدینه قحطی شده چرا مردم نزد علی علیه السلام که آگاه ترین مردم و نزدیک ترین آنان به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود نرفتند. و یا سراغ یکی از صحابه نزدیک پیامبر همچون سلمان و مقداد و ابوذر نرفتند و یا حتی نزد خلیفه اول که خلافت مسلمین را یدک می کشید نرفتند تا از او در این رابطه سوال کنند!!.
از این رو صحت این دست روایات که به گونه ای ظریف از میان همسران پیامبر تنها پای عایشه را به میدان می کشد، قابل تأمل است.قول دوم : سمهودي تاريخ نگار معروف قرن نهم نقل مي كند: گنبد مسجد النبی دو سقف داشت كه بر سقف بالايي پنجره اي مشرف بر سقف زيرين بود.
لازم به ذکر است ساخت گنبد های دو جداره در آن زمان مرسوم بوده و هم اینک نیز در ساخت گنبدها از این تکنیک استفاده می شود.از نظر فنی و مهندسی این نوع ساخت گنبد استحکام گنبد را افزایش داده و عمر آن را دوچندان می کند.
اما گذاشتن پنجره بر روی گنبد بیرونی ممکن است به یکی از جهات زیر باشد:
اول : این پنجره وظیفه رساندن نور را به فضای ما بین دو گنبد برعهده داشته است. چه اینکه با وجود نبود وسایل نور دهی این کار روش مناسبی به نظر می رسیده است.
شبیه این کار در مورد کعبه مکرمه نیز وجود داشت که در اطراف کعبه سنگهای مرمری را تعبیه کرده بودند تا فضای مابین سقف اول و دوم کعبه با تابش نور خورشید به این سنگ ها روشن شود.
دوم : این پنجره در واقع تنها راه ورودی برای رفتن به روی گنبد بوده است.
بنظر می رسد با توجه به نقدهایی که به قول اول وارد است این قول قابل قبول باشد.
قول سوم
در برخي از سايت هاي اينترنتي چنين آمده كه پس از اين كه وهابيون گنبد و ضريح امامان بقيع عليهم السلام را تخريب كردند تصميم گرفتند تا گنبد مرقد مطهر پيامبر صلی الله علیه وآله را نيز تخريب كنند. بدین جهت يكي از آنان از گنبد بالا رفته و در حالي كه قصد داشته اولين ضربه را بزند صاعقه اي می زند و او بيهوش شده و می میرد.
پس از آن هيچكس نتوانست جنازه او را از سطح گنبد برداشته پايين آورد. هاتفي از جانب پيامبرصلی الله علیه وآله به يكي از عرفاي مدينه خبر مي دهد كه نمي توانند اين جنازه را از روي گنبد جدا كنند همان جا روي گنبد او را بپوشانيد تا عبرتي براي ديگران باشد.
این قول هیچ استناد تاریخی ندارد و در بررسی های به عمل آمده در آن ایام چنین اتفاقی نقل نشده است. لذا صحت آن محل تردید جدی است و قابل قبول نیست. گرچه از نظر اعتقادی اینگونه اتفاقات منعی ندارد.