آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۳ ۰۸:۲۲ قبل از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
499
حالت :
ارسال ها :
4733
محل سکونت : :
حریم قدس
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
1101
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
74582
پسند ها :
4202
تشکر شده : 5426
|
سلام،همانگونه که دردین مبین ما هم چاره کار روبا ملاطفت ،مهربانی وزبان لین معرفی نموده اند لذا باید سعی کنیم که تو برخورد اجتماعی با اینگونه افراد بیشتر از طریق دوستی وارد شیم وسپس مشکلات اساسیشو که باعث شده به این مورد ناپسند اخلاقی عادت کنه شناسایی کنیم وسپس تو ترک این عادت بد اخلاقی به او کمک کنیم ویاورش باشیم و همچنین از سرزنش وتندخویی تو رفتار خودمون به شدت بپرهیزیم....(تا بعد)
در مقاله ای از فرانكفورت مفهوم مزخرف گويي(دروغگویی وچرت وپرت گویی) را معرفي و تحليل مي كند.
نكته اصلي فرانكفورت اين است كه گرچه دروغگو عامدانه حقيقت را وارونه جلوه مي دهد و از اين رو نوعي تعهد حداقلي به حقيقت دارد مزخرف گو كوچكترين توجهي به حقيقت ندارد و حتي لزومي ندارد همه حرف هايش نادرست باشند. همه هم و غم مزخرف گو تحت تأثير قرار دادن مخاطب، فتيله پيچ كردن مخاطب، ضربه فني كردن مخاطب، ناك اوت كردن مخاطب، مقهور و مرعوب و منكوب كردن مخاطب است.
مزخرف گويي يكي از برجسته ترين جنبه هاي فرهنگي است كه ما در آن زندگي مي كنيم هريك از ما سهم خودمان را در مزخرف گويي ايفا مي كنيم و البته تقريباً همه مان معتقديم توانايي تشخيص اين را داريم كه چه كسي مزخرف مي گويد. اما با اين حال يك نظريه منسجم درباره اين كه شر و ور يعني چه، چه كارايي دارد و چگونه نقش خود را در مناسبات اجتماعي ايفا مي كند نداريم.
مزخرف گو آگاهانه قواعد حاكم بر گفتگو را تغيير مي دهد و آن را به صورتي در مي آورد كه ديگر بحث از درستي و نادرستي محلي از اعراب نخواهد داشت. حتي جايي براي صدق نسبي يا ساخت حقيقت هم نمي ماند و موضوع ديگر اين نيست كه چيزي كه براي فردي درست است شايد براي فرد ديگري درست نباشد. ماجرا اين است كه هنگام مزخرف گويي قرار نيست حقيقت براي هيچكس – و از جمله مزخرف گو – روشن شود.
پرسش مهمي كه فرانكفورت مطرح مي كند اين است كه شرح با كفايتي از مفهوم مزخرف گويي تا چه حد وابسته به حالات ذهني گوينده است. مطابق برخي نظريه ها، ابراز يك گزاره نادرست شرط لازم در دروغ گفتن است؛ اما نظريات ديگري هم هستند كه ادعا مي كنند اگر گوينده باور به درستي گزاره اي داشته باشد و نقيض آن را ادا كند (مستقل از اين كه گزاره يا نقيضش كدام واقعاً درست است) دروغ گفته است. آيا همين وضعيت درباب مزخرف گويي هم برقرار است. آيا آن چه گفته هاي فردي را تبديل به چرت و پرت مي كند حالات ذهني اوست؟ تلاش او در مجاب كردن ديگران به جاي درگير شدن در يك مكالمه واقعي براي روشن شدن حقيقت؟
فرانكفورت به نكته اي در نحوه نوشتن ويتگنشتاين اشاره مي دارد. ويتگنشتاين از قول شاعري نقل مي كند كه سابق بر اين، معماران در كار قسمت هاي خارج از ديد عمارات همان دقتي را به خرج مي دادند كه در سردر و نما، چون بر اين باور بودند اگر چه كسي آن جاها را نمي بيند خدا كه مي بيند . ويتگنشتاين اين قطعه شعر را شعار خود قرار داده است. در يك مقاله، كتاب، فيلم، سخنراني يا گفتگو هدف تنها به كرسي نشاندن جمله آخر نيست. از مزخرف گويي در هر قسمتي از نوشته و كلام بايد پرهيز كرد. چنان كه زماني فانيا پاسكال به او مي گويد "من مانند سگي كه زيرش گرفته باشند حالم گرفته است" و ويتگنشتاين دلخورانه پاسخ مي دهد: "مزخرف نگو! تو كه نمي داني حال سگي كه زيرش گرفته اند چگونه است". ويتگنشتاين، فابيا رابه دروغگويي متهم نمي سازد بلكه به او گوشزد مي كند از چيزي كه نمي داند صحبت نكند.
اگر بتوانیم در مورد شخص مورد نظر این موضوع را متوجه شویم که جزو کدام دسته است بهتر می توان تصمیم گرفت. به نظر من در برخورد با یک مزخرف گو باید قاطعانه رفتار کرد اما در در مقابل فرد دروغگو کمی باید جانب احتیاط را داشت چرا که با موقعیت روانی پیچیده تری روبرو هستیم.
خب واقعا سخته، وقتی رفتاری در کسی نهادینه میشه به این راحتی نمی شه ان را تغییر داد چرا که فرد به اون رفتار اعتیاد پیدا کرده و حتی اگه از این حالتش به شدت در عذاب و ناراحتی باشه به سختی می تونه این کار و بکنه. اما باید این را بگم در صورتی که فرد دروغگو بودن خودش را بپذیره درمان میسر میشه سعی کنید ابتدا مجبورش کنید تا با این واقعیت روبروش کنید که اون یک بیماره و باید درمان بشه. اگر بتونید از یک مشاور هم کمک بگیرید خیلی خوب می شه. و البته این را هم اضافه کنم که این بیماری امروز مردم ماست اگر دقت کنید از دولت مردان ما و سیاستمداران تا رئیس و کارمند و آبدارچی همه وهمه به این درد دچارند، چرا که این بیماری به گونه این اجتماعی است و افراد از کودکی در محیط خانه و مدرسه برای جبران کمبود های خود از این حربه استفاده می کنند و واقعا اگر آگاهانه جلوی این بیماری گرفته نشه زندگی همه ما تحت تاثیر این عادات زشت قرارمی گیره.
دروغ مفهومی است انتزاعی و انسانها تنها به دو دلیل دروغ می گویند: اولی، برای رسیدن به لذت بیشتر، دومی ؛ اجتناب از افزایش درد و رنج. عده ی بسیار زیادی از افراد بی هیچ دلیل خاصی و تنها به خاطر تمایلات فردی، روزانه دروغ های بیشماری را بر سر زبانهایشان جاری می سازند. در مورد سوابق شغلی دروغ می گویند، وقتی خانم سوال می کند که لباس جدیدش زیباست (با پوزش از خانم ها) حتی بدون اینکه نیم نگاهی بیندازند، حرف او را تائید می نمایند و …
در این میان برخی از افراد نیز هستند که تصور می کنند اگر دروغ نگویند نمی توانند به چیزی که می خواهند برسند، پیشنهاد میکنم پس از بررسی این عوامل تأثیر گذار روی فرد مورد نظر براحتی میتونین به راه های درمونش پی ببرین و تو این خصوص اقدامات لازم و مؤثری رو انجام بدین .(آرزوی توفیق روز افزونتون...)
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|