آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
شنبه ۲۶ امرداد ۱۳۹۲ ۰۱:۰۴ بعد از ظهر
|
|||||
بانو
شماره عضویت :
20
حالت :
ارسال ها :
2177
محل سکونت : :
دنیای بیکسی
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
240
دعوت شدگان :
5
اعتبار کاربر :
10422
پسند ها :
730
تشکر شده : 3139
|
اوووووووووبازم هست که دیگه نمیشه گفت آخه چرابایداینجور باشه آخه تا کی باید انجور بمونم خدایا خودت بگو آخه چرا چرا چرا آه ه ه ه ه خدایا خودمم دیگه از خودمم بدم آمده چند ساله که دارم سختی می کشم دیگه تحملم تمام شده چکار کنم کجا برم درد دلم به کی بگم که آروم بشم ای کاش (مادرم )بود که سر رو پاهاش بزارم دست بکشه روسرم نوازشم کنه تا آروم بشم که اونم ندارم خدابااااااااااابرس به دادم بهم بگو برای چی زنده ام؟تاکی زنده ام؟چرا باید همش درد بکشم مگه من با بقیه بچه های که هم سن من هستن چی کم دارم چه گناهی کردم که این جور باهم رفتار می کنی خدایا به من بنده ات که روی زمینم که دارم درد می کشم نگاه کن این درد تا کی باید بکشم آخه من دل دارم من دوست دارم مثله بقیه باشم همیشه در حال خندیدن بیرون رفتن ووووووبقیه حرفا که خودت میدونی چقدر دیگه آه ه ه ه ه ه بکشم چقدر باید گریه کنم.دلم براش تنک شد اشکام مثل سنگ شده می دونی خبرداری چقدر دلم براش تنگ شده ؟؟؟؟(همیشه در قلب منی مادر(دوستت دارم.... می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
موضوعات مشابه | ||||
عنوان موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین پاسخ |
دردتنهایی |
یاران مهدی |
4 | 582 | جواد 110 |
خسته ام از درد تنهایی.. |
الی . ارمیا |
1 | 633 | الی . ارمیا |
|