انجمن یاران منتظر

ختم قرآن



آخرین ارسال ها
لیست برنامه ختم قرآن یاران منتظر ..:||:.. پروژه کرونا(COVID 19) ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین امسال اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. تا حالا به لحظه تحویل سال 1450 فکر کردید!!؟؟ ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین سال 1395 اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. اگر بفهمید بیشتر از یک هفته دیگر زنده نیستید، چی کار می کنید؟! ..:||:.. **متن روز پدر و روز مرد** ..:||:.. الان چتونه؟ ..:||:.. 🔻هدیه‌ تحقیرآمیز کِندی ..:||:.. ღ ღ ღتبریک ازدواج به دوست خوبم هستی2013 جان عزیز ღ ღ ღ ..:||:..

نوار پیام ها
( یسنا : ▪️خــداحافظ مُــــحَرَّم 😭 نمى دانم سال دیگر دوباره تو را خواهم دید یا نه؟!... 🖤اما اگر وزیدى و از سَرِ کوى من گذشتى، سلامَم را به اربابم برسان... ◾️ بگو همیشه برایَت مشکى به تَن مى کرد و دوست داشت نامَش با نام تو عجین شود!... ◾️بگو گرچه جوانى مى کرد، اما به سَرِ سوزنى ارادتش هم که شده، تو را از تَهِ دل دوست داشت... ◼️با چاى روضه تو و نذری ات، صفا مى کرد و سَرَش درد مى کرد براى نوکرى... 🏴 مُحَرَّم جان؛ تو را به خدا مى سپارم... و دلم شور مى زند براى \"صَفر\"ى که دارد از \"سَفَر\" مى رسد... # )     ( سینا : حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها): «ما جَعَلَ اللّه ُ بَعدَ غَدیرِخُمٍّ مِن حُجَّةٍ و لاعُذرٍ؛ خداوند پس از غدیرخم برای کسی حجّت و عذری باقی نگذاشت.» «دلائل الإمامَه، ص 122» )     ( فاطمه 1 : ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت زهرایی و خورشید غبار قدمت کی گفته که تو حرم نداری بانو؟ ای وسعت دل‌های شکسته، حَرَمت. (شهادت حضرت زهرا تسلیت باد) )     ( programmer : امام علی (ع):مردم سه گروهند: (1) دانشمندی خدایی، (2) دانش آموزی بر راه رستگاری (3) و پشه های دستخوش باد و طوفان و همیشه سرگردان، که از پی هر جنبنده و هر صدا می روند، و با وزش هر بادی، حرکت می کنند، نه از پرتو دانش، روشنی یافتند، و نه به پناهگاه استواری پناه گرفتند. )     ( programmer : امام علی ع : عاقل ترین مردم کسی است که عواقب کار را بیشتر بنگرد. )     ( programmer : امام علی (ع):دعوت کننده ای که فاقد عمل باشد مانند تیر اندازی است که کمان او زه ندارد. )     ( programmer : امام علی(ع): در فتنه ها همچون بچه شتر باش که نه پشت دارد تا بر آن سوار شوند و نه پستانی که از آن شیر بدوشند )     ( سینا : هزارها سال از هبوط آدم بر سیاره‌ی زمین گذشته است و هنوز نبرد فی ما بین حق و باطل بر پهنه‌ی خاك جریان دارد، اگرچه دیگر دیری است كه شب دیجور ظلم از نیمه گذشته است و فجر اول سر رسیده و صبح نزدیك است. )     ( programmer : فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مه‌شکن لازم است که همان بصیرت است....(مقام معظم رهبری) )     ( سینا : یاران! شتاب كنید ، قافله در راه است . می گویند كه گناهكاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهكاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند )     ( سینا : برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ**اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! )     ( فاطمه 1 : ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن +++ چشمم به راه ماند بیا و شبی از این پس‌کوچه‌های خاکی قلبم عبور کن +++ آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن )     ( سینا : دود می خیزد ز خلوتگاه من کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟ با درون سوخته دارم سخن کی به پایان می رسد افسانه ام ؟ )    
مدیریت پیام ها


اگر این اولین بازدید شما از انجمن یاران منتظراست ، میبایست برای استفاده از کلیه امکانات انجمن عضو شوید و یا اگر عضو انجمن می باشید وارد شوید .


انجمن یاران منتظر » وقایع التفاقیه » دلنوشته های واقعی و خاطرات اعضاء یاران » ماجراهای اولین مصاحبه من با مسئولین شهرستان . خخخ



ماجراهای اولین مصاحبه من با مسئولین شهرستان . خخخ

سلام    امشب برای اولین بار با مسئولین عزیز شهرستان یه مصاحبه بسیار کوتاهی داشتم   من در حال یه کار بودم......... ( به سر  و صورت خود میرسیدم خخخ ) که مجتبی (دوست عزیزم) زنگ می زنه   منم متوجه نمیشم چون گوشیم با خودم نبود ، به دادشم زنگ میزنه میگه به احسان بگو سریع بیاد نمایشگاه    مسئولین میخوان بیان برای بازدید ، اگه مصاحبه میخواد بکنه همین الان بیاد   تق تق  __ بـــله     مجتبی زنگ زد گفت به احسان بگو بیاد نمایشگاه مسئولین دارن میان برا بازدید   ما هم سریع اماده شدیم قیافه رو درست
lh[vhihd h,gdk lwhpfi lk fh lsm,gdk aivsjhk . ooo


امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد

اطلاعات نویسنده
یکشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۵۴ بعد از ظهر
عضو
rating
شماره عضویت : 431
حالت :
ارسال ها : 2349
محل سکونت : : یکی از روستا های خراسان رضوی تا مشهد 3ساعت راه هست
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 528
دعوت شدگان : 2
اعتبار کاربر : 25093
پسند ها : 1627
حالت من :  Khoshhal.gif
تشکر شده : 3862
وبسایت من : وبسایت من


مدال ها:6
مدال صندلی داغ
مدال صندلی داغ
مدال ازدواج
مدال ازدواج
نشان تقدیر
نشان تقدیر
مدال 2 سالگی عضویت
مدال 2 سالگی عضویت
مدال خبرنگاری
مدال خبرنگاری
کاربران برتر
کاربران برتر

|


سلام 
 
امشب برای اولین بار با مسئولین عزیز شهرستان یه مصاحبه بسیار کوتاهی داشتم
 
من در حال یه کار بودم......... ( به سر  و صورت خود میرسیدم خخخ ) که مجتبی (دوست عزیزم) زنگ می زنه
 
منم متوجه نمیشم چون گوشیم با خودم نبود ، به دادشم زنگ میزنه میگه به احسان بگو سریع بیاد نمایشگاه
 
 مسئولین میخوان بیان برای بازدید ، اگه مصاحبه میخواد بکنه همین الان بیاد
 
تق تق  __ بـــله 
 
 مجتبی زنگ زد گفت به احسان بگو بیاد نمایشگاه مسئولین دارن میان برا بازدید
 
ما هم سریع اماده شدیم قیافه رو درست کردیم 
 
 همش تویه  ذهنم بود از امام جمعه شهرستان حتماً نظرش درباره مذاکرات رو بپرسم
 
  قبل از اینکه بخوام برم نمایشگاه گفتم بزار یه عکس از خودم بگیرم اگه یه روزی با وزیر مزیری مصاحبه کردم 
 
یادم باشه برا مصاحبه با یه مسئول شهرستان چه استرسی داشتم
اونم 2تا سئوال میخوام بپرسم
 
به نظرتون این جور قیافه برا مصاحبه رسمی خوب بود خخخخ 
 
قبل از اینکه برم برا مصاحبه گرفتم ، دیگه حواسم نبود خوب بیفته  ببخشید

 
 
دست دادم و گفتم حاج آقا سلام ;  نظرتون  درباره نمایشگاه چی هست ؟
 
 
ابتدا گفتن بله ؟ ؟ ؟؟ گفتم نظرتون درباره نمایشگاه ؟ نظر کلی تون ؟ 
 
باز مکث کردن و دور و بر رو نگاه کردن
 
با خودم گفتم یا ابلفضل مگه سئوالم چه کار است ؟ 
 
گفتم احسان به شیوه فردوسی پور برو جلو اینجا باید یه حرف طنز بگی 
 
 گفتم حاج آقا سئوال مگه سخت بود ؟ خخ  و یه لبخندی رو لب مسئولین و امام جمعه نشست
 
شاید اون لحظه فکر نمیکردن من برم جلو  و بگم نظرتون چی است ؛ شاید تا به حال تویه روستای یه جوان نرفته بدون میکروفون جلو 
و اونم  دوربینش حرفه ای نیست و یک گوشی داره فیلم میگیره
 
این رو اون وقتی فهمیدیم که حاج آقا گفتن ، الان دارین فیلم میگیرین ؟ منم یه خورده خجالت کشیدم اما با افتخار به دوستی که با گوشی فیلم می گرفت با دست  اشاره کردم گفتم بله 
.
.
.
 
دوباره سئوال رو پرسیدم و  حاج آقا  هم شروع کرد به صحبت
 
 گوشیم همون موقعه زنگ خورد خخخخ
 
گوشی خودم ها ، اون گوشی که فیلم میگرفت از دوستان بود 
 
سریع گوشی رو  از جیبم اوردم وخاموش کردم 
 
به بقیه مسئولین نگاه کردم دیدم جدی ایستادن
 
اما خودم یه نیش خند زدم به خودم  که عیب نداره 
 
حاج آقا هم با تشکر فراوان از اونایی که زحمت کشیدن شروع کردن به جواب دادن 
 تقریباً طولانی
.
 
یه سئوال دیگه هم پرسیدم و  جواب دادن
.
 
از جناب فرماندار هم همین سئوال رو پرسیدم 
 
گفتم جناب مهندس نظرتون درباره نمایشگاه چی است ؟
 
(مهندس هستن این رو وقتی فهمیدم که قبلش پرسیده بودم فامیل فرماندار چی است؟ گفتن   مراد زاده 
گفتم دکتر مراد زاده یا مهندس مراد زاده ؟ ؟ گفتن مهندس
 
منم خواستم خیلی رسمی نباشه گفتم جناب مهندس تا یه خورده هم صمیمی بشیم
 
که با روی خوش و لبخند شروع کردن به جواب دادن
 
***
در حین صحبت مسئولین ، من همش به سبک فردوسی پور یا سر تکون میدادم به نشانه تائید
 
 و بعضی وقت هاا از الکی اینطرف   اونطرف رو نگاه میکردم که چی فک کردین استرس دارم خخخ
 
یا به اون دوست عزیزم (علی) که فیلم می گرفت دستشو جلو عقب میکردم که  اینجوری بگیر ، بیا نزدیک ، برو عقب ، تا بفهمن من خودم یه پا کارگردانم  خخخ  البته خیلی یواش که حواسشون پرت نشه 
 
وقت  فرماندار صحبت می کرد  گوشی حاج آقا تند تند اس ام اس میومد و صدا می کرد منم یه لحظه اخمام رو تو هم کردم و چپ چپ به اون جیبی حاج آقا که صدای گوشی میومد نگاه کردم خخخ
 ولی معلوم بود حاج آقا فوق العاده کار دارن و عجله چون اخر صحبت هاشون گفتن به نمایندگی از بقیه تشکر میکنم و صلوات 
اما بعد از صلوات از فرماندار سئوالم رو پرسیدم
 
 
صحبت های فرماندار  تموم شد و بقیه مسئولین هم بودن اما با خودم گفته این دو بزرگوار به نمایندگی از بقیه ، دیگه نمیخواد از بقیه سئوال بپرسم
 
تشکر کردم و رفتم عقب 
 
همون موقعه  جانشین فرمانده سپاه شهرستان  گفتن : حاج آقا اگه اجازه هست منم یه توضیح بدم و یه نگاه به من که کجا رفتم ؟
 
شروع کردن به توضیح دادن
 
بسیار آدم شریفی هستن  ((جناب سرهنگ حسینی))
 
داشتن صحبت میکردن که من با خودم میگفتم وای کاش از ایشون هم سئوال می پرسیدم  ، سپاه بیشترین کمک رو کرده برای نمایشگاه ، حتماً ناراحت شده ، چون یه خورده ماست مالی کنم قضیه رو رفتم گوشی رو گرفتم و خودم فیلم گرفتم ازشون
 
 
 اخر کاری وقتی جناب سرهنگ و بقیه مسئولین با همه خداحافظی میکرد  من هنوز غصه اون کار بدم رو می خوردم که از ایشون  چرا نظرشون رو نپرسیدم ؟
موقعه خداحافظی با همه دست دادم و فرماندار باز یه لبخند زد بهم ......  که  با خودم گفتم خوبه یه نفر راضی است از مصاحبه ام
 
جناب سرهنگ  وقتی  بهم رسیدن و من هنوز قصه میخوردم و فکر می کردم ،  بهم دست دادن و گفتن آفرین خبرنگار خوبی میشی در آینده   احسنت
 
این رو که گفت می خواستم بپرم بغلش خخخخ  بگم ببخشید از شما سئوال نپرسیدم (این رو بگم که ایشون هنگام بازدید یه توضیحاتی دادن گفتم حتماً دیگه نمیخوان صحبت کنن )
 
چیزی نگفتم و دستشون رو محکم فشار دادم و تشکر و خداحافظی
اما تا خواستن سوار ماشین بشن باز گفتم از سبک فردوسی پور استفاده کن 
رفتم جلو و  جدی گفتم من الان هم خبرنگار هستم 
گفتن خبرنگار کجا ؟
به خنده گفتم خبرنگار افتخاری روستامون و با خنده یکی زدن به شونم و سوار ماشین شدن
 
 
خداروشکر همش خوب بود اما فقط اخر کاری باید میگفتم مسئولین محترم اگه حرفی دارن در خدمتیم اما به جاش گفتم منون از بقیه مسئولین عزیز این اشتباه بزگ من بود
 
بعد از اینکه همه رفتن و من به فکر این افتادم که خدا کنه سوتی موتی نداده باشم ( چون در مواقع مهم زبونم یه خورده میگیره نیاز به روغن کاری داره خخخ اما همیشه میگم نادر طالب زاده مجری مشهور تلویزیون هم زبونش میگیره اما فوق العاده موفق است در کارش )
 
همین فکر ها بودم که با خودم گفتم احسان سوتی موتی رو ول کن سئوال درباره مذاکرات نپرسییی از حاج آقااااا
 
 وای وای 
 
ای خدا حاج آقا رفت و سئوال اصلی رو نپرسیدی
 
 
ولی در کل خوب بود فقط باید میکروفون دوربین حرفه ای باشه تا شکل مصاحبه رسمی بشه نه با نیم وجب قد بری جلو حاج آقا نظرتون چی است خخخ
 
حاج آقا می مونه چی بگه خوب ؟ کو میکروفون ؟  کو دوربینتون ؟ چرا قبلش نگفتی در خدمتم فلانی هستیم کی هست ؟ چی هست ؟ خخخ
 
اینم که قبلش معرفی نمی کردم و یک راست می گفتم نظرتون چی هست / چون زیر نویس میخوام بزارم
 
ولی در کل از بیست به خودم 17 میدم



ویرایش موضوع توسط : احسان فقط خدا
در تاریخ : یکشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۲۵ بعد از ظهر



















  می پسندم 5     0  5 
 
 
تعداد پسند های ( 5 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر


    * پاسخ با بیشترین پسند
  1. پسندها :5 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  2. پسندها :2 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید

















امضای کاربر : احسان فقط خدا
سربازم

سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران

آموزشی 08 خاش


سخنی از من سرباز: قدر امنیت قدر آبی که می خوریم قدر ظرف غذایمان قدر راحتی خواب شب ،  قدر مراسمات شب نشینی و اعیاد و شهادت ها ، قدر خیلی چیزهای حتی ساده  را بدانیم حتی قدر اینکه راحت نشسته ایم و میتوانیم بدون ترسی حرف بزنیم حرف های روزانه، قدر بدانیم و شاکر.....

زنده باد کسانی که در مناطق محروم برای آسایش مردم عزیز ایران به دور از آسایش  و رفاه زندگی میکنن

زنده باد کشور همیشه سرافراز ایـــــــران



 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
ماجراهای اولین مصاحبه من با مسئولین شهرستان . خخخ
یکشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۰۷ بعد از ظهر نمایش پست [1]
عضو
rating
شماره عضویت : 748
حالت :
ارسال ها : 1081
محل سکونت : : حومه اصفهان؟؟؟؟
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 434
دعوت شدگان : 1
اعتبار کاربر : 6220
پسند ها : 696
حالت من :  Ghamgin.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/09.jpg
تشکر شده : 432



خیلی خوب بود همین که به خود جرئت دادی و در جمع حاضر شدی
حالا کی پخش می شه؟



  می پسندم        0 
















امضای کاربر : جواد 110



صبــــــــــــــــــــح نزدیکـــــ استـــ(او خواهد آمد...)ـــــــــــــــ
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
ماجراهای اولین مصاحبه من با مسئولین شهرستان . خخخ
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ ۱۲:۴۹ قبل از ظهر نمایش پست [2]
بانو
rating
شماره عضویت : 1799
حالت :
ارسال ها : 358
محل سکونت : : 💔
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 138
اعتبار کاربر : 14640
پسند ها : 490
تصویر مورد علاقه من : images/mms/g01.jpg
تشکر شده : 526




عکس، آینه ،و گوشی

انشاالله موفق و پیروز باشید


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : سکوت

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
ماجراهای اولین مصاحبه من با مسئولین شهرستان . خخخ
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۰۰ قبل از ظهر نمایش پست [3]
عضو
rating
شماره عضویت : 1
حالت :
ارسال ها : 2118
محل سکونت : : مشهد
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1244
دعوت شدگان : 13
اعتبار کاربر : 28299
پسند ها : 3480
محل سکونت : mashhad.jpg
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (9).jpg
تشکر شده : 4639
وبسایت من : وبسایت من




جالب بود
خسته نباشید آقای گزارشگر
یکی از این میکروفن ها رو قیمت کردم زده بود 700 هزار تومن 

الان شما قیمت کردید چند بود؟
البته من بلدم بسازم
خیلی هم خرجش کنم 10 تومنه


  می پسندم 2     0  2 
 
 
تعداد پسند های ( 2 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
ماجراهای اولین مصاحبه من با مسئولین شهرستان . خخخ
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ ۰۵:۵۸ قبل از ظهر نمایش پست [4]
بانو
rating
شماره عضویت : 982
حالت :
ارسال ها : 526
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 358
اعتبار کاربر : 3214
پسند ها : 337
حالت من :  Mehraboon.gif
تشکر شده : 87
وبسایت من : وبسایت من



خیلی جالب بود
خسته نباشین



  می پسندم        0 
















امضای کاربر : عاشق شهدا
 

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
ماجراهای اولین مصاحبه من با مسئولین شهرستان . خخخ
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۱۵ قبل از ظهر نمایش پست [5]
بانو
rating
شماره عضویت : 1042
حالت :
ارسال ها : 2763
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 395
اعتبار کاربر : 19494
پسند ها : 2065
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 1034



برای شما ارزوی موفقیت می کنم .
ان شاءالله که نفس وقلم شما به نیت قربه الی الله باشد ودر این راه خدا کمکتون کنه .
موفق باشید.


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : عقیق


«اللهُمَ صل علی فاطمةَ وَأَبیِها وَبَعلِها وَبَنیها وَالسِّرِّ المُستَودَعِ فیها بعدد ما احاط به علمک»


 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
ماجراهای اولین مصاحبه من با مسئولین شهرستان . خخخ
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۵۵ قبل از ظهر نمایش پست [6]
بانو
rating
شماره عضویت : 1957
حالت :
ارسال ها : 863
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 124
اعتبار کاربر : 12898
پسند ها : 948
تصویر مورد علاقه من : images/mms/g01.jpg
تشکر شده : 1235



 موفق وسربلند باشید بزرگوار


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : یازهرااا

 

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
ماجراهای اولین مصاحبه من با مسئولین شهرستان . خخخ
جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۴:۵۳ بعد از ظهر نمایش پست [7]
عضو
rating
شماره عضویت : 431
حالت :
ارسال ها : 2349
محل سکونت : : یکی از روستا های خراسان رضوی تا مشهد 3ساعت راه هست
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 528
دعوت شدگان : 2
اعتبار کاربر : 25093
پسند ها : 1627
حالت من :  Khoshhal.gif
تشکر شده : 3862
وبسایت من : وبسایت من




این برا  قسمتآخر نمایشگاه  بود

الان دارم فیلم ها رو گلچین میکنم و  بعد تغییر فرمت بعد صدا و تصویر رو هماهنگ و میکس

جناب آقای معصومی (مدیر کانون مسجد روستامون ) فیلم رو ببین و مورد تاییدنشون  باشه
اون موقعه  فیلم رو میزارم اینترنت 





  می پسندم        0 
















امضای کاربر : احسان فقط خدا
سربازم

سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران

آموزشی 08 خاش


سخنی از من سرباز: قدر امنیت قدر آبی که می خوریم قدر ظرف غذایمان قدر راحتی خواب شب ،  قدر مراسمات شب نشینی و اعیاد و شهادت ها ، قدر خیلی چیزهای حتی ساده  را بدانیم حتی قدر اینکه راحت نشسته ایم و میتوانیم بدون ترسی حرف بزنیم حرف های روزانه، قدر بدانیم و شاکر.....

زنده باد کسانی که در مناطق محروم برای آسایش مردم عزیز ایران به دور از آسایش  و رفاه زندگی میکنن

زنده باد کشور همیشه سرافراز ایـــــــران



 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
ماجراهای اولین مصاحبه من با مسئولین شهرستان . خخخ
جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۹۴ ۰۶:۲۲ بعد از ظهر نمایش پست [8]
بانو
rating
شماره عضویت : 499
حالت :
ارسال ها : 4733
محل سکونت : : حریم قدس
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1103
دعوت شدگان : 1
اعتبار کاربر : 74582
پسند ها : 4202
حالت من :  Sepasgozaram.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (8).jpg
تشکر شده : 5426



به شیوه فردوسی پور
به شیوه فردوسی پور برو جلو
من همش به سبک فردوسی پور یا سر تکون میدادم به نشانه تائید
باز گفتم از سبک فردوسی پور استفاده کن 
اخرش این ارادت به فردوسی پور شما رو از پا میندازه 



  می پسندم        0 
















امضای کاربر : حریم قدس



 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
ماجراهای اولین مصاحبه من با مسئولین شهرستان . خخخ
جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۱۱ بعد از ظهر نمایش پست [9]
عضو
rating
شماره عضویت : 431
حالت :
ارسال ها : 2349
محل سکونت : : یکی از روستا های خراسان رضوی تا مشهد 3ساعت راه هست
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 528
دعوت شدگان : 2
اعتبار کاربر : 25093
پسند ها : 1627
حالت من :  Khoshhal.gif
تشکر شده : 3862
وبسایت من : وبسایت من



نوشته شده توسط : حریم قدس »
به شیوه فردوسی پور
به شیوه فردوسی پور برو جلو
من همش به سبک فردوسی پور یا سر تکون میدادم به نشانه تائید
باز گفتم از سبک فردوسی پور استفاده کن 
اخرش این ارادت به فردوسی پور شما رو از پا میندازه 



خخخخخخ

من او رو الگو خودم قرار میدم و نمیخوام فوتوکپی او باشم اما نمیشه  خخخخ

حال میده ادا شو در میارم   خخخ 





  می پسندم        0 
















امضای کاربر : احسان فقط خدا
سربازم

سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران

آموزشی 08 خاش


سخنی از من سرباز: قدر امنیت قدر آبی که می خوریم قدر ظرف غذایمان قدر راحتی خواب شب ،  قدر مراسمات شب نشینی و اعیاد و شهادت ها ، قدر خیلی چیزهای حتی ساده  را بدانیم حتی قدر اینکه راحت نشسته ایم و میتوانیم بدون ترسی حرف بزنیم حرف های روزانه، قدر بدانیم و شاکر.....

زنده باد کسانی که در مناطق محروم برای آسایش مردم عزیز ایران به دور از آسایش  و رفاه زندگی میکنن

زنده باد کشور همیشه سرافراز ایـــــــران



 
گزارش پست !


امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد


برچسب ها
ماجراهای ، اولین ، مصاحبه ، من ، با ، مسئولین ، شهرستان ، خخخ ،

« آقای عزیز الان قیافه بگیری فردا میشه این... اختصاصی خخخ | و من باز جوگیر شدم و سر به جان ظریف گذاشتم »

 











انجمن یاران منتظر

چت روم یاران منتظر

چت روم و انجمن مذهبی امام زمان



هم اکنون 04:20 بعداز ظهر