آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
سه شنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۴ ۱۲:۱۴ قبل از ظهر
|
||||||||||||||
عضو
شماره عضویت :
1510
حالت :
ارسال ها :
4899
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
424
اعتبار کاربر :
39747
پسند ها :
1767
تشکر شده : 10239
وبسایت من :
وبسایت من
|
▱ پسرعمه : آقای مجری شما منو بیشتر دوس داری یا ماشین عباس آقا رو ؟ ▰ مجری : معلومه که تو رو بیشتر دوس دارم .. ▱پسرعمه : خب خدارو شکر ! ▰ مجری : چطور مگه ؟ ▱ پسرعمه : هیچی .. زدم ماشین عباس آقا رو ترکوندم . نگران بودم نکنه بخاطرش منو دعوا کنی ! ▰ مجری ( با عصبانیت ) : بله !؟ زدی ماشین اون بنده خدا رو ترکوندی !؟ ▱ پسرعمه : یه اشتباه محاسباتی بود ، کبریت انداختم تو باکش میخواستم ببینم از اگزوزش آتیش میاد بیرون یا نه ! ▰ مجری : مثلاٌ اگه آتیش میومد بیرون چی میشد !؟ ▱ پسرعمه : من خوشحال میشدم ! ▰ مجری : خدایا یه قدرتی به من بده این بچه رو نزنم ! ▱ پسرعمه : خدایا یکم بیشتر بهش قدرت بده ، هنوز نمیدونه خود عباس آقا هم تو ماشین بود !
می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||||||||||||
|
اطلاعات نویسنده |
طنزپسرعمه زااااااااا
سه شنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۴ ۱۲:۴۲ قبل از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
38
حالت :
ارسال ها :
848
محل سکونت : :
همونجا
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
604
دعوت شدگان :
3
اعتبار کاربر :
5903
پسند ها :
869
تشکر شده : 520
|
ﺁﻗﺎﯼ ﻣﺠﺮﯼ : ﭘﺴﺮﻋﻤﻪ، ﺗﻮ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺧﺮﺍﺑﮑﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟ ﭘﺴﺮﻋﻤﻪ : ﺷﯿﻄﻮﻥ ﻣﻨﻮ ﮔﻮﻝ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺁﻗﺎﯼ ﻣﺠﺮﯼ . ﺁﻗﺎﯼ ﻣﺠﺮﯼ : ﺍﯾﻦ ﺷﯿﻄﻮﻥ ﭼﺮﺍ ﺑﻘﯿﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺭﻭ ﮔﻮﻝ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﻪ؟ ﭘﺴﺮﻋﻤﻪ : ﻭﺍﺱ ِ ﮐﻢ ﮐﺎﺭﯼ ﺷﯿﻄﻮﻥ ﻫﻢ ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮ ﺑﺎﺷﻢ؟! مجری : کجا بودی پسر عمه؟ پسرعمه: رفته بودم کتابخونه که درسامو بخونم دیگه! مجری: کتابخونه بودی یا استخر؟ پسرعمه: کتابخونه مجری: پس چرا مایو پاته؟ پسرعمه: آخه میخواستم غرق درس خوندن شم! مجری: میدونی وقتی دروغ میگی دماغت دراز میشه؟ پسرعمه: فدای سرت،خواستم برم دانشگاه عملش میکنم! مجری: ینی پینوکیو آخرش آدم شد تو نشدی! پسرعمه: اون یه فرشته مهربون پیشش بود انگیزه داشت، من بدبخت دارم با گاو و گوسفند زندگی میکنم، همینی که هستم هم از سرتون زیاده! مجری: میدونی بچه ی آقای اکبری بیست شده؟ پسرعمه: نه! پسرعمه: میدونی آقای اکبری واس بچه ش پلی استیشن خریده؟ مجری: چه ربطی داره!؟ پسرعمه: هروقت شما عین آقای اکبری شدی منم عین بچه ش میشم! مجری: خب من اونقدر پول ندارم! پسرعمه: منم اونقدر مخ ندارم! مجری: ینی من اگه واس تو پلی استیشن بخرم درس میخونی!؟ پسرعمه: آدم وقتی پلی استیشن داره مگه خله بشینه درس بخونه!؟ مجری: بچه ی آقای اکبری که هم پلی استیشن داره هم درس میخونه! پسرعمه: آها…حالا فهمیدی این بچه خله!؟ پس انقدر سرکوفتشو به من نزن! پسرعمه: آقای مجری واسم دوچرخه میخری؟ مجری: اگه تو خونه شیطونی نکنی،به حرف من گوش کنی،زیاد با کامپیوتر بازی نکنی، روزی ۳بار مسواک بزنی،معدلت هم بیست شه واست دوچرخه میخرم پسرعمه: خسته نباشی! میخوای تحریمهارو هم وردارم؟!! این کارارو تو هر خونواده دیگه ای بکنم واسم آپولو ۱۱ میخرن! می پسندم 5 0 5 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
طنزپسرعمه زااااااااا
سه شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۵۴ بعد از ظهر
[2]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
1510
حالت :
ارسال ها :
4899
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
424
اعتبار کاربر :
39747
پسند ها :
1767
تشکر شده : 10239
وبسایت من :
وبسایت من
|
مجری: پسرعمه تو از چه جمله ای بیشتر از همه بدت میاد؟
پسرعمه: "پسرعمه زا سرت تو برگه خودت باشه"
مجری: مگه سرتو تو برگه این و اون میکنی!؟
پسرعمه: چک میکنم ببینم این طفلکی ها اشتباه ننوشته باشن!
مجری: تو که خودت صفر میشی چجوری میفهمی اونا اشتباه نوشتن یا نه!؟
پسرعمه: نگاه میکنم اگه طرف مثل من نوشته بود بهش میگم اشتباه نوشتی!
مجری: خب وقتی خودت میدونی اشتباه نوشتی چرا درستش نمیکنی!؟
پسرعمه: آی بابا...شما مگه نمیگی سرتو تو برگه کس دیگه ای نکن!؟
مجری: خب خودت فکر کن!
پسرعمه: اگه خودم میتونستم فکر کنم که همون اول درست مینوشتم!
مجری: ینی تو با تقلب صفر میشی!؟
پسرعمه: امان از رفقای خنگ آقای مجری!
می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
طنزپسرعمه زااااااااا
جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۴۹ بعد از ظهر
[3]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
1510
حالت :
ارسال ها :
4899
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
424
اعتبار کاربر :
39747
پسند ها :
1767
تشکر شده : 10239
وبسایت من :
وبسایت من
|
می پسندم 0
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
طنزپسرعمه ، زااااااااا ، |
|