تنهایی بده .تنهایی آدم رو له میکنه.تنهایی یعنی وقتی دلت میگیره نمیتونی از بين اینهمه دوستات کسی را پیدا کنی که دلتنگیهات را بفهمه.تنهایی یعنی کشیدن آههای بلندی که بتونه راه نفسات را باز کنند. چقدر تنهایی بد و آزاردهنده است.خوشحال هم که باشی، دورت شلوغ هم که باشه اما به محض اینکه یادت میوفته کسی را نداری برای دوست داشتن، مانند توپی که بادش را خالی کرده باشند وا میروی . . .اینجور موقعه هاست که عشق به خدا تو رو نجات می ده از تنهایی درت میاره ،
,v,n htvhn ljtvri llk,u. hdk lg; ow,wd hsj
تنهایی بده .تنهایی آدم رو له میکنه.تنهایی یعنی وقتی دلت میگیره نمیتونی از بين اینهمه دوستات کسی را پیدا کنی که دلتنگیهات را بفهمه.تنهایی یعنی کشیدن آههای بلندی که بتونه راه نفسات را باز کنند.
چقدر تنهایی بد و آزاردهنده است.خوشحال هم که باشی، دورت شلوغ هم که باشه اما به محض اینکه یادت میوفته کسی را نداری برای دوست داشتن، مانند توپی که بادش را خالی کرده باشند وا میروی . . .اینجور موقعه هاست که عشق به خدا تو رو نجات می ده از تنهایی درت میاره ، آره درست یکی مثل خودت می خوای حالا اگه نباشه چی..!؟!؟!..
تو زندگی ما آدما،خیلی چیزها است و خیلی چیزها نیست.معمولاَ هر کسی به یه طریقی برای چیزهایی که نیست دعا می کنه که باشه.بعضی ها بر این باورند که ستاره دنباله دار می تونه آرزو رو برآورده کنه،بعضی ها معتقدند بچه های معصوم دعاشون زود اجابت میشه،و خلاصه هر کس به یه نحوی دعای خودشو به گوش خدا می رسونه.اما بهتر نیست که ما مستقیما به خود خدا بگیم؟ پیش خدا دعا کردن یه مزه دیگه داره.با خود خدا،حرف زدن و درد و دل کردن یه چیز دیگه است. خدا همه جا هست و همه حرفا رو می شنوه،ولی ای کاش ما بتونیم یه جایگاه مشخصی رو براش قرار بدیم.یه جای خلوت و دور از مزاحم،یه جایی که هیچ کس به اون جا سرک نکشه،مثل دل.
دل کوچیک ما آدما،یه جای دور از دسترس بقیه است.دلتون رو یه معبد کنید.این معبد باید یه معبد خصوصی باشه.روی سر درش هم بنویسد:
ورود افراد متفرقه ممنوع.
این ملک خصوصی است.
بله!
ملک خصوصی خداست.کسی حق نداره واردش بشه.اون جا می تونید یه زندگی فراهم کنید.با تمام وسایلش.اما به نظرتون قلب آدما برای داشتن خدا کافیه؟
دزدی کار بدیه ولی خدا رو باید غافلگیر کرو ودزدیدوخدا همین جوری در قلب شما ساکن نمی شه شاید باهاتون تا اون سر دنیا هم بیاد و ترکتون نکنه.ولی باید دل و زد به دریا و به دزدی دل خدا رفت.اونو باید با دستای خودتون لمس کنید باید بگیریدش و بیارید به دلتون.باید بدونید که دزدی خدا فرق می کنه با دزدی های دیگه.میدونید چه جوری؟این دزدی احتیاج به قلاب گرفتن و بالا رفتن از دیوار و گازانبر و شاه کلید نداره.دزدی خدا خیلی حساس تر ولی راحت تره.کافیه روح خودتون رو صیقل بدید و پاکش کنید.باید سبک پرواز کنید.بعد که صفا داده شدید با عشق و باز هم با عشق یک جهش زیبا،و بعد هم رو به بی نهایت.وقتی به بی نهایت رسیدید،به خدا بگید که قصد دزدیدن دلش رو دارید.بگین صادقانه ازش می خواهید که مال خودتون بشه.
بگید خدایا،دستهام،پاهام،تمام جسم و جونم رو گذاشتم واومدم برای دزدی خودتو.
اون وقت خدا می گه:
درسته با روح پاکت اومدی ولی اگه منو دزدی به کجا می بری؟
خونه من اون پایین، پیش تو کجاست؟آیا باید باز هم پشت تو حرکت کنم و تو منو نبینی؟گناه کنی و منو نادیده بگیری؟
یاروبروی تو باشم وتو باز خواستم کنی و منو سپر بلای خودت کنی.بلایی که همیشه خودت به وجود میاری نه من.کارت رو بکنی،خودت رو لکه دار بکنی وبعد بگی خدایا چرا این جوری شد؟
چرا این جوری خواستی؟حالا که به این درجه نابودی و بیچارگی رسیدم.خودت باید درستش کنی؟
آیا اون پایین،باید باید کنارت باشم؟کنارت باشم و منو مجرم و شریک گناه خودت بدونی؟بگی اگه گناه کردم،تو هم شریک من بودی و زمینه رو برام فراهم کردی؟
بعد تو میگی:
نه من برای تو اون پایین پایینا یه جای خوب سراغ دارم.تو باید تو قلب من باشی و بمونی.قلب من اون پایین بی صبرانه،چشم انتظار توست"تمام لوازم و اسباب زندگی ابدی تو رو هم تهیه کردم.
عشق و عشق و عشق،صداقت،معرفت،ایثار و جوانمردی.
اون وقته که خدا اجازه ربودن رو بهت میده.
ولی تا به قلب شما برسه هزار بار شما رو به زمین میاندازه تا بفهمه آیا شما رفیق و بنده وفادارش هستین یا نه،همه حرفاتون دروغ بوده؟اما روح شما پاک رفته و قصد داره پاک برگرده.هر بار که زمین خوردید، بازهم بلند شید و به راهتون ادامه به دید.خدا هم به شما کمک میکنه،چون لذت می بره از دزد وفادار خودش.
حالا ستاره دنباله دار بهتره یا عشق؟
کدو م یکی..!!!
عشق راهیه برای رسیدن به حق،که خود اوست،چه عشقی کامل تز از عشق به خدا و حتی شیرین تر؟
تقدیم به همه دوستای خوبم
نه که تنها نیستن بلکه عشق خدایی دارن