آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
اطلاعات نویسنده |
چهارشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۰۴ بعد از ظهر
|
|||||||
عضو
شماره عضویت :
1319
حالت :
ارسال ها :
681
محل سکونت : :
زیر سایه ی مرتضی علی هستم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
166
اعتبار کاربر :
6414
پسند ها :
744
تشکر شده : 307
|
این پسر عاشق دختری میشود که خانواده دختره به دلیل سن کم دختر،باازدواج مخافت میکنند.
پسره میره انگلیس. هر روز با موبایل و اینترنیت با دختره در ارتباط بوده به دختره میگه هر چه زودتر برمیگردم دوباره میام خواستگاریت ولى خانواده دختره فیسبوك و موبایل رو از دختره میگیرن تا ازهم خبری نداشته باشن. دختره روبه یه پسردیگه می دهند.دختر از یه رفیقش موبایل میگیره با پسره تماس میگیره میگه منو به اجبار دادن به یک پسر دیگه قراره 2 روزه دیگه عروسى بكنیم . پسره میگه نمیزارم ، تو مال منى. دختره میگه بدنم یا مال تو است یا مال خاك.
شب عروسى دختره میره دست شویی و اونجا شاهرگ خودشو میزنهو میمیره
پسر برمیگرده میبینه عشقش بخاطر اون خودشو كشته، میره سر قبر دختره اونم خودشو می کشه....
شمااسم ایــــــــــنوچی میذارین؟؟؟؟؟!!!
1.حماقت
2.عشق
می پسندم 5 0 5 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
خیلی غمگینـــــه...حتــــــــما بخــــــــونید... .
چهارشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۵۳ بعد از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
1762
حالت :
ارسال ها :
460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
433
اعتبار کاربر :
9440
پسند ها :
444
تشکر شده : 921
|
حماقت این لوس بازیا چه معنی دار.
اصلا این مدل ادما نمیدونن عشق یعنی چی عشق زمینی قرار یه سکو پرتاب باشه برا رسیدن به خدا خودکشی کار ادما احمق تا خدا هست چه معنی دار خود کشی والا می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
خیلی غمگینـــــه...حتــــــــما بخــــــــونید... .
چهارشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۳۶ بعد از ظهر
[2]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
431
حالت :
ارسال ها :
2349
محل سکونت : :
یکی از روستا های خراسان رضوی تا مشهد 3ساعت راه هست
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
528
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
25093
پسند ها :
1627
تشکر شده : 3862
وبسایت من :
وبسایت من
|
1
می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
خیلی غمگینـــــه...حتــــــــما بخــــــــونید... .
چهارشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۵۸ بعد از ظهر
[3]
|
|||
حماقت
و کاملا با نظر نمازتو خوندی موافقم می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
خیلی غمگینـــــه...حتــــــــما بخــــــــونید... .
چهارشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۳۲ بعد از ظهر
[4]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
1353
حالت :
ارسال ها :
272
محل سکونت : :
ایران_خمین
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
132
دعوت شدگان :
3
اعتبار کاربر :
2589
پسند ها :
156
تشکر شده : 232
|
نگین عشقو نمیفهمم ولی اسم این عشق نیس واقعا حماقتم نیس بالاتر از حماقته لوس بازی بعدم مگه نگفتن سنش کمه پس چرا به اون یکی دادنش پس پدر و مادرش چیزی میدونستن
می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
خیلی غمگینـــــه...حتــــــــما بخــــــــونید... .
چهارشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۵۳ بعد از ظهر
[5]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
901
حالت :
ارسال ها :
761
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
283
اعتبار کاربر :
8583
پسند ها :
894
تشکر شده : 676
|
داستان واقعی جوان فقیر کارگر و گوهرشاد خاتون
گوهر شاد یکی از زنان باحجاب بوده همیشه نقاب به صورت داشته و خیلی هم مذهبی بود. او می خواست در کنار حرم امام رضا (ع) مسجدى بنا کند . به همه کارگران و معماران اعلام کرد دستمزد شما را دو برابر مى دهم ولى شرطش این است که فقط با وضو کار کنید و در حال کار با یکدیگر مجادله و بد زبانى نکنید و با احترام رفتار کنید. و اخلاق اسلامى و یاد خدا را رعایت کنید . او به کسانى که به وسیله حیوانات مصالح و بار به محل مسجد میآورند علاوه بر دستور قبلى گفت سر راه حیوانات آب و علوفه قرار دهید و این زبان بسته ها را نزنید و بگذارید هرجا که تشنه و گرسنه بودند آب و علف بخورند . بر آنها بار سنگین نزنید و آنها را اذیت نکنید . اما من مزد شما را دو برابر مى دهم .. گوهرشاد هر روز به سرکشی کارگران به مسجد میرفت؛ روزى طبق معمول براى سرکشى کارها به محل مسجد رفت بود، در اثر باد مقنعه و حجاب او کمى کنار رفت و یک کارگر جوانى چهره او را دید . جوان بیچاره دل از کف داد و عشق گوهرشاد صبر و طاقت از او ربود تا آنجا که بیمار شد و بیمارى او را به مرگ نزدیک کرد. چند روزی بود که به سر کار نمی رفت و گوهر شاد حال او را جویا شد . به او خبر دادند جوان بیمار شده لذا به عیادت او رفت.. چند روز گذشت و روز به روز حال جوان بدتر میشد. مادرش که احتمال از دست رفتن فرزند را جدى دید تصمیم گرفت جریان را به گوش ملکه گوهرشاد برساند .وگفت اگر جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست. او موضوع را به گوهرشاد گفت و منتظر عکس العمل گوهرشاد بود. ملکه بعد از شنیدن این حرف با خوشرویى گفت: این که مهم نیست چرا زودتر به من نگفتید تا از ناراحتى یک بنده خدا جلوگیرى کنیم؟ و به مادرش گفت برو به پسرت بگو من براى ازدواج با تو آماده هستم ولى قبل از آن باید دو کار صورت بگیرد . یکى اینکه مهر من چهل روز اعتکاف توست در این مسجد تازه ساز . اگر قبول دارى به مسجد برو و تا چهل روز فقط نماز و عبادت خدا را به جاى آور. و شرط دیگر این است که بعد از آماده شدن تو . من باید از شوهرم طلاق بگیرم . حال اگر تو شرط را مى پذیرى کار خود را شروع کن. جوان عاشق وقتى پیغام گوهر شاد را شنید از این مژده درمان شد و گفت چهل روز که چیزى نیست اگر چهل سال هم بگویى حاضرم . جوان رفت و مشغول نماز در مسجد شد به امید اینکه پاداش نماز هایش ازدواج و وصال همسری زیبا بنام گوهرشاد باشد . روز چهلم گوهر شاد قاصدى فرستاد تا از حال جوان خبر بگیرد تا اگر آماده است او هم آماده طلاق باشد . قاصد به جوان گفت فردا چهل روز تو تمام مى شود و ملکه منتظر است تا اگر تو آماده هستى او هم شرط خود را انجام دهد . جوان عاشق که ابتدا با عشق گوهرشاد به نماز پرداخته و حالا پس از چهل روز حلاوت نماز کام او را شیرین کرده بود جواب داد : به گوهر شاد خانم بگوید اولا از شما ممنونم و دوم اینکه من دیگر نیازى به ازدواج با شما ندارم. قاصد گفت منظورت چیست؟ مگر تو عاشق گوهرشاد نبودى ؟؟ جوان گفت آنوقت که عشق گوهرشاد من را بیمار و بى تاب کرد هنوز با معشوق حقیقى آشنا نشده بودم ، ولى اکنون دلم به عشق خدا مى طپد و جز او معشوقى نمى خواهم . من با خدا مانوس شدم و فقط با او آرام میگیرم. اما از گوهر شاد هم ممنون هستم که مرا با خداوند آشنا کرد و او باعت شد تا معشوق حقیقى را پیدا کنم . . و آن جوان شد اولین پیش نماز مسجد گوهر شاد و کم کم مطالعات و درسش را ادامه داد و شد یک فقیه کامل و او کسی نیست جز آیت اله شیخ محمد صادق همدانی. http://yaali.blog.ir/ می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
خیلی غمگینـــــه...حتــــــــما بخــــــــونید... .
پنجشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۳۰ قبل از ظهر
[6]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
1353
حالت :
ارسال ها :
272
محل سکونت : :
ایران_خمین
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
132
دعوت شدگان :
3
اعتبار کاربر :
2589
پسند ها :
156
تشکر شده : 232
|
به این میگن عشق حقیقی...
می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
خیلی غمگینـــــه...حتــــــــما بخــــــــونید... .
پنجشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۸:۴۵ بعد از ظهر
[7]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
1319
حالت :
ارسال ها :
681
محل سکونت : :
زیر سایه ی مرتضی علی هستم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
166
اعتبار کاربر :
6414
پسند ها :
744
تشکر شده : 307
|
یه حماقت قشنگه شاید
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
خیلی غمگینـــــه...حتــــــــما بخــــــــونید... .
پنجشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۳۰ بعد از ظهر
[8]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
371
حالت :
ارسال ها :
831
محل سکونت : :
اصفهان
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
223
دعوت شدگان :
1
هشدارها :
1
اعتبار کاربر :
6586
پسند ها :
1229
تشکر شده : 656
وبسایت من :
وبسایت من
|
موافقم یه حماقت عاشقانه
دوستان که میگن حماقت شاید دچار عشق شدید نشدن خیلی وقتا عقلو از ادم میگیره شاید کسایی که درد عشق کشیدن قشنگ تر به این موضوع نگاه میکنن می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
خیلی غمگینـــــه...حتــــــــما بخــــــــونید... .
جمعه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۲۷ بعد از ظهر
[9]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
901
حالت :
ارسال ها :
761
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
283
اعتبار کاربر :
8583
پسند ها :
894
تشکر شده : 676
|
موضوع خودکشی یکی از موضوعات مهم در روان شناسی به شما می رود البته بهتر است یادآوری کنم که همیشه خودکشی به دلیل ناکامی در عشق نیست . بلکه فرد ممکن است در یک شکست مالی و یا شکست تحصیلی و یا مسایل مختلف زندگی دچار افسردگی و شوک غیر قابل تحمل شده و به جای حل مسأله ، صورت مسأله که خودش است را در یک تعارض روانی شدید ،پاک کند معمولا افرادی که دچار افسردگی می شوند دچار افکار و باورهای غیر منطقی و غیر واقعی از محیط وموضوعات محیطی می شوند که اگر توسط اطرافیان به غیر عادی بودن وضعیت روحی طرف اهمیت داده شود قابل درمان است . پس خودکشی نشانه افسردگی است البته ناگفته نماند افراد بسیار زیادی در حین درمان به دلیل افزایش انرژی و قدرت بدنی دست به خودکشی می زنند زیرا این افکار در دوران افسردگی در این افراد وجود داشته است ولی به دلیل ضعف و ناتوانی بدنی به مرحله عملی نرسیده است. پس قطع ناگهانی وابستگی های عشقی باعث افسردگی شده و افسردگی گرایش به خودکشی را به دنبال خواهد داشت.
نکته دیگر این است که همیشه باید یادمان باشد مشکلات مهمتری در آینده وجود خواهد داشت که ارزش خودکشی را بالا می برد پس باید خودکشی را به تأخیر بیاندازیم زیرا مشکلات پیچیده تری در آینده به سراغ مان ممکن است بیاید که واقعاَ قابل حل نباشد. بحران خودکشیمی پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
خیلی غمگینـــــه...حتــــــــما بخــــــــونید... .
جمعه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۳۱ بعد از ظهر
[10]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
901
حالت :
ارسال ها :
761
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
283
اعتبار کاربر :
8583
پسند ها :
894
تشکر شده : 676
|
همانطور که می دانید عشق ممکن است مجازی و یا حقیقی باشد متعلق عشق حقیقی فقط خداوند است و عشقهای دیگر چنانچه در جهت عشق به خداوند باشند مورد تایید می باشند اما اگر عشق مجازی مانعی برای رسیدن به خدا شود از نظر اسلام مطرود می باشد.از آن جهت که خدا کمال مطلق است پس عشق حقیقی تنها به خدا تعلق می گیردچرا که انسان فطرتا کمال جو است بنابراین فطرتا عاشق کمال مطلق(خداوند)می شود و عشق انسان به امور مجازی نیز نوعی پاسخ دادن به این نیاز فطری است.یکی از مهمترین تفاوتهای عشق مجازی و حقیقی این است که در عشقهای مجازی گاهی عاشق پس از رسیدن به معشوقش عشق او فروکش می کند ولی در عشق حقیقی درست بر عکس است زیرا در عشق حقیقی نه زوالی است و نه نقصانی. البته در سایه عشق حقیقی است که سایر عشق ها مثل عشق به پدر،مادر،همسر،فرزند و ....معنا پیدا می کند.بنابراین هر عشقی که انسان را به خداوند نزدیکتر کند مورد تایید و آنچه که انسان را دچار غفلت و فراموشی از یاد خدا کند مذموم می باشد.البته عشق مجازي نیز گاهی ممکن است تابع شهوات جنسی باشد که چون مبداء این عشق ها شهوت است در نهایت به همان شهوت ختم می شود ونمی تواند مقدمه ی رسیدن به عشق حقیقی باشد وبه قول شهید مطهری وصالش مدفنش می باشد یعنی به محض این که عاشق به معشوق رسید عشق فروکش می کند اما گاهی عشق های مجازی از مقوله ی عشق پاک هستند که دراین صورت می تواند مقدمه ی رسیدن به عشق الهی باشد.فراموش نکنیم که عشق زمینی تنها در صورتی می تواند ما را به عشق حقیقی برساند که ما به ضعف های آن آشنا باشیم وبدانیم که این نوع عشق به تنهایی نمی تواند پاسخگوی نیاز درونی ما باشد بلکه فقط بخشی از نیاز ما را تامین می کند.توجه کنید که اسلام محبت های دیگر را نفی نمی کند بلکه آنها را به سوی محبوب واقعی جهت می دهد. درتبیین عشق گفته اند:«المجاز قنطره الحقیقه؛ مجاز پل عبور برای رسیدن به حقیقت است». برخی از عارفان و شاعران معتقدند، که عشق حقیقی و الهی در ابتدا ممکن است به صورت عشق مجازی برای انسانی ظاهر گردد. ومراد از عشق مجازی عشق به انسان کامل است ( پیامبر واهل بیت ع )که این عشق انسان را به عشق حقیقی (= عشق الهی ) می رساند وگرنه از راه دیگر ( عشق شهوانی ) کسی به خدا نمی رسد چون این باطل است از راه باطل کسی به حق نمی رسد . هر چیزی که خداوند در وجود انسان قرار داده، به حق و به جاست . اگر به جا نبود ،هرگز در وجود انسان قرار داده نمی شد. خداوند انسان را به گونه ای آفریده که به ناچار به اموری وابستگی و دلبستگی و نیاز دارد. نیاز به آب و غذا و ازدواج، نیازهای بر حق و درست و واقعی می باشند که طبق مصلحت و حکمت در وجود انسان قرار گرفته اند. محبت به پدر و مادر و برادر و خواهر و همسر و دوستان و وابستگان و حتی به حیوانات و گیاهان، پرتوی از محبت بیکران الهی و شعاعی از آن خورشید تابناک مهر و محبت و لطف است.هرگز این گونه محبت ها مذموم و نکوهیده نمی باشد، بلکه برعکس این محبت ها، امری ممدوح و شایسته است . به نحو کامل در پیامبران و اولیا و انسان های برگزیده و برجسته وجود داشته است. محبت به پدر و مادر و فرزندان و همسر، شاخه ای از محبت الهی است و از آن جدا نمی باشد . محبتی در طول محبت خداوند و در ادامه آن است ،نه محبتی در مقابل محبت خدا و در عرض و کنار آن .باید به این محبت ها با این چشم نگریست و به آن چنین اعتقاد داشت. خداوند متعال این گونه محبت ها و علاقه ها را به حق در وجود انسان قرار داده تا زندگی دنیوی انسان استوار گردد و سامان پذیرد و نظم این جهان گسیخته نگردد. روشن است که اگر این گونه علاقه ها و محبت ها در دل انسان نبود، آدمی برای حفظ و نگهداری آن نمی کوشید و در این صورت بقای نوع او دچار خطر و نیستی می گردید.مهم این است که انسان به چیزهایی که مورد علاقه و محبت اوست، به چشم استقلال ننگرد، بلکه به چشم وسیله و ابزاری که وسیله سعادت اخروی اوست، نگاه کند، چون استقلال دادن به آن و آن را تمام مقصد و هدف و محبوب اصلی دانستن، و راه را به جای مقصد و وسیله را به جای هدف دانستن ، مذموم و نکوهیده است . موجب دور شدن انسان از خداوند و غفلت از او و گم کردن راه سعادت می گردد.هنر مردان خدا این است که با وجود زندگی در دنیا و محبت ورزیدن به مظاهر آن، لحظه ای از یاد خداوند غافل نمی شوند. http://www.askdin.com/thread40420.html می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
خیلی غمگینـــــه...حتــــــــما بخــــــــونید... .
جمعه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۲۱ بعد از ظهر
[11]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
748
حالت :
ارسال ها :
1081
محل سکونت : :
حومه اصفهان؟؟؟؟
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
434
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
6220
پسند ها :
696
تشکر شده : 432
|
کسی که خیلی زیاد به یه چیزی(معمولا شخص خاص)((1)) فکر کندو فقط و فقط خوبی های ان را ببیند قائدتا شیفته ان می شود و ان فرد خود را وابسته به ان می کند و جدا شدن از ان را غیرممکن می داند لذا با از دست دادن ان دچار بن بست فکری می شود و اگر این شخص در تنهایی باشد خیلی خیلی خطرناک است مخصوصا اگر پایه های اعتقادی مذهبی ان فرد سست باشد -اما اگر این فرد یک تفکر و انگیزه دیگری را جایگزین ان کند می تواند به راحتی درمان شود چون از نظر منطقی ان شخص دچار یک خلا فکری شده است -که چند تا راه حل دارد
-مشورت با افراد دانا و سرد و گرم چشیده ی روزگار -کمک گرفتن از خدا و رفتن به سوی معنویات -روی اوردن به فضای یبرون (هوای ازاد) -روی اوردن به جمع های دوستانه -رفتن به سمت ورزش های تحرک اور و نشاط بخش اما اگر بخواهیم از همان اول به چیزی یا شخصی وابسته شوید ابتدا به ممکنات ان فکر کنید بعد هم این را همیشه در نظر داشته باشید که همه فکر و ذهن خود را معطوف ان نکنید چون اگر اتفاقی بیفتد در ذهن شما خلا ایجاد شده و دچار بن بست و افسردگی خواهید شد و اگر هم این نشود بر فرض هم به ان شخص رسیدیم بعد از گذشت چند ماه ان عشق کاسته شده و کم کم چشم خود را بر روی حقایق باز می کنیم و می بینیم که ای کاش به جای انتخاب با دل با عقل خود انتخاب می کردیم و معیارهایی منطقی را جایگزین توهمات می کردیم
((1))--منظورم از وابسته شدن به چیزی::شاید باورش سخت باشه اما هستند کسانی که وابسته به غیر انسان می شوند -وابسته به ماشین وابسته به یه شی شخصی و یا در کتابهای دبیرستان خوندین وابسته شدن یه شخص به یه گاو و مثال های زیادی از این قبیل هست حتی همان بت پرستان(چون ان ها هم یه نوع حس وابستگی دارند به ان بت) ببخشید که مطلبش طولانی شد اگه اشکالی در متن بود اطلاع دهید و با همفکری بحث کنیم((جا دارد از متن های منطقی و با استدلال اقاسید هم تشکر کنم)) می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
خیلی غمگینـــــه...حتــــــــما بخــــــــونید... .
جمعه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۴۸ بعد از ظهر
[12]
|
|||
مدیر انجمن مطالب جالب
شماره عضویت :
658
حالت :
ارسال ها :
2423
محل سکونت : :
پایتخت
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
341
اعتبار کاربر :
31653
پسند ها :
1693
تشکر شده : 4530
|
ی حماقت خاک بر سری
هههههه می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
برچسب ها
|
خیلی ، غمگینـــــه...حتــــــــما ، بخــــــــونید... ، |
|