آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۷:۰۹ بعد از ظهر
|
||||||||||||||
عضو
شماره عضویت :
1510
حالت :
ارسال ها :
4899
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
423
اعتبار کاربر :
39747
پسند ها :
1767
تشکر شده : 10239
وبسایت من :
وبسایت من
|
در سال های دفاع مقدس، بسیار بودند نوجوان شیردلی که برای اعزام به جبهه های جنگ، هر طرفندی را به کار می بستند اما به دلیل کمی سن و سال، از همرزمان خود جا می ماندند و در نهایت، گریه بود و دلی شکسته و عزم و همتی دیگر برای دور زدن متصدیانِ اعزام و رسیدن به رفقای سبقت گرفته... و چه با شکوه بود آن اشک ها و صورت های پریشان.
تصویری که پیش رو دارید، برشی است از همان شرافتِ اشک آلود. نوجوانی که لباس خاکی برتن کرده و مهیای اعزام است اما تنها اشک هایش را هدیه قدم های برادر یا رفیقِ مسافر خود می کند. وآیا گریه ای شریف تر از این برای یک مرد می توان سراغ گرفت؟
می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||||||||||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|