آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
پنجشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۰۸ بعد از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
338
حالت :
ارسال ها :
1296
محل سکونت : :
تهران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
599
اعتبار کاربر :
18023
پسند ها :
1309
تشکر شده : 2426
|
کاش می شد در نمازم عشق را دعوت کنم ... کاش می شد بهتر ازآن با خدا صحبت کنم.... کاش می شد یک شب از شبهای عمرم با خدا بی خیال از آب و نان در گوشه ای خلوت کنم.... کو مرادی، مرشدی یا خضرِ دانایی که من همچو موسی مدتی در محضرش خدمت کنم... تشنه ام من تشنه ی آبی که اسکندر نخورد می رسم روزی به آن اما اگر همت کنم... ترسم آخر مثل دل هایی که دورند از خدا من به این دل مردگی های خودم عادت کنم... باید امشب شوق رفتن در سرم پیدا شود کوله بارم کو؟ که از "من " تا " خدا " هجرت کنم... کو مسیرم ؟ هجرت و سجاده ام ؟ تا بعد از این لحظه های خلوتم را با خدا قسمت کنم... شهر سر تا سر پر از پس کوچه های غربت است می روم تا در نمازم ترک این غربت کنم
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|