آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
دوشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۴ ۰۳:۰۸ بعد از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
1310
حالت :
ارسال ها :
3265
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
431
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
74079
پسند ها :
5100
تشکر شده : 6163
|
ادعا می کنم مسلمانم ولی خیلی چیزا رو از دین و شخصیت های نمونه دینی نمی دونم ادعا می کنم مسلمانم ولی وقتی می پرسند مثلا یوسف صیادی کیه؟علی صادقی کیه ؟سیروس گرجستانی کیه؟همه زندگی نامشو تند تند برات تعریف می کنم تاریخ تولید صادره از .....اما وقتی پای این بی مانند های تاریخ پیش میاد میگم بمن ربطی نداره هرکی می خواد باشه امروز با خودم گفتم بشینم زندگی نامه یکی از این افراد رو بخونم دیدم سعید خیلی شخصیت قشنگی داره معروفه به شهید نماز ,تو کربلا کاری کرد کارستون ,بعضی از ما که غرورمون اجازه نمی ده برای خدا تو بیست و چهار ساعت فقط 15 دقیقه وقت بزاریم و نماز بخونیم در عوضش سعید تو کربلا تلافی کرد حالا خودتون ببینید چکار کرد «سعیدبن عبدالله حنفی » که از بزرگان شیعه اهل بیت در کوفه و یکی از شجاعان عرب بوده و فردی ممتاز از نظرعبادت و تهجد و زهد و تقوا به شمار می رود، نقش سعید در کربلا: از عملکرد سعید و نقش او در حوادث کوفه روشن است که در کربلاچه کرده و چه حماسه ای آفریده و در این راستا چه درسی به آیندگان داده است. کاری که سعید در کربلا در دفاع از امام ورهبرش انجام داد، شاید در تاریخ عالم نمونه و نظیری نداشته باشد. سخنان سعید در شب عاشورا: و در شب عاشورا به هنگامی که امام خطبه خواند و از یارانش خواست تا از تاریکی شب جهت رفتن استفاده کنند، دومین نفر ازاصحاب که از جای برخاست و در تایید مواضع بحق امام سخن گفت وشوری به پا کرد، سعید بن عبدالله حنفی بود. وی چنین گفت: «به خدا قسم، هرگز تو را تنها نمی گذاریم و رهایت نمی کنیم تاخداوند بداند که ما حرمت پیامبر را در تو حفظ کردیم! به خداسوگند، اگر می دانستم که کشته می شوم، سپس زنده شده و بار دیگرزنده زنده سوزانده می شوم و خاکسترم را بر باد می دهند و این کارهفتاد مرتبه در باره من انجام می شود، هرگز دست از تو برنمی داشتم تا اینکه در راه تو به آرزوی خود برسم! چه گونه چنین نکنم در حالی که این، یک مرگ بیشتر نیست و پس از آن کرامتی است که هرگز پایان ندارد.» دقت در فرمایشات این عارف بزرگوار، این درس را به ما می دهدکه سعید چه یقین بالایی را نسبت به راهش کسب کرده بود که سه مرتبه سوگند یاد می کند و این گونه در جمع یاران امام حسین درمحضر ابی عبدالله سخن می گوید که حاضر است هفتاد مرتبه کشته وسوزانده شود اما دست از امامش برندارد. سعید در روز عاشورا عاشورا، روزی بود که می بایست سعید به تمام گفته های پیشین خودجامه عمل بپوشاند و به آیندگان ثابت کند که آنچه را گفتیم بدان عمل کردیم و یک قدم از مواضع خود عقب نشینی ننمودیم! آری، او در روز عاشورا کاری کرد که موجب رضایت امام خویش بود; کاری که از بسیاری انسان ها هرگز ساخته نیست زیرا نه جرات آن را دارند و نه تحملش را. سینه سعید سپر امام: با اینکه امام حسین علیه السلام در اول ظهر روز عاشوراجهت ادای نماز پیشنهاد آتش بس موقت به دشمن دادند، اما دشمن آن را نپذیرفت. امام حسین علیه السلام بدون توجه به حملات لشکر«عمر سعد» به نماز ایستاد و به دو تن از یاران به نام های سعید بن عبدالله و «عمروبن قرظه الانصاری » دستور داد تا درپیش روی آن حضرت قرار گیرند. سید در لهوف می نویسد: «هنگامی که وقت نماز ظهر رسید، امام علیه السلام به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی دستور دادتا به همراه نیمی از یاران باقی مانده در مقابل او قرار گیرندتا به همراه نیم دیگر از یاران نماز بخواند. در حال نماز خوف تیری از طرف دشمن به حضرت نشانه رفت، این جا بود که سعید بن عبدالله پیش رفته، سینه خود را سپر امام علیه السلام قرارداد و پیوسته بر این حال بود تا از شدت جراحات بر زمین افتاد...» آخرین مناجات با پروردگار: سعید که بر اثر کثرت جراحات وارده به زمین افتاده بود، پیش از آن که آخرین دیدار را با امام داشته باشد، نخست با همان حالت ضعف شدید و بدن خون آلود، پروردگار خویش را مخاطب قرارداده و گفت: «خدایا، به این مردم لعنت و عذاب بفرست، مانندعذابی که بر قوم عاد و ثمود فرستادی و سلام مرا به پیامبرت برسان و از این درد و رنجی که به من رسیده است او را مطلع بگردان، زیرا هدف من از این جانبازی و تحمل آن همه درد و رنج،رسیدن به اجر و پاداش تو از راه یاری نمودن به پیامبر تواست.» آخرین گفتگوی سیعد با امام حسین علیه السلام : سعید که آخرین لحظات عمر خویش را سپری می کرد و در انتظارپرکشیدن به سوی معبود خویش بود که یک مرتبه احساس کرد امام ومحبوبش بالای سر او ایستاده است. با این که سعید در شب عاشورابه اشاره امام، جای خود را در بهشت دیده بود اما در آخرین لحظات چشم خود را باز کرد و بار دیگر امام را مخاطب قرار دادتا از دو لب او بشنود که عملش مورد قبول حجت خدا قرار گرفته است یا نه، لذا گفت: «اوفیت یابن رسول الله » ای فرزند رسول خدا، آیا وفا کردم؟ امام پاسخ دادند: «نعم انت امامی فی الجنه » آری. تو وظیفه اسلامی و انسانی خود را به خوبی انجام دادی و تو پیشاپیش من در بهشت برین هستی. سعید در منظر مهدی آل محمد علیه السلام دویست سال از حادثه عاشورا و از شهادت سعید بن عبدالله حنفی می گذشت و همواره کار او مورد تقدیر و تشویق معصومین علیهم السلام بود تا اینکه مورد تقدیر حضرت بقیه الله نیز قرار گرفت. چنانچه در زیارت ناحیه آمده است حضرت پس از سلام به سعید واشاره به گفتار وی در شب عاشورا، در باره اش چنین می فرماید: «این تویی که به آرزوی خود رسیدی و امامت را مواساه و یاری دادی و از خداوند کرامت را در دار اقامت دریافت کردی. خداوندما را با شما در زمره شهدا محشور بگرداند و در اعلی علیین همراهی و همنشینی شما را به ما روزی دهد!» درود فراوان و بی پایان خداوند بر تو باد ای سعید
می پسندم 4 0 4 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|