آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
سه شنبه ۹ تیر ۱۳۹۴ ۰۷:۳۷ بعد از ظهر
|
|||||||||||||||
بانو
شماره عضویت :
1001
حالت :
ارسال ها :
4221
محل سکونت : :
DAMAVAND
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
273
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
69947
پسند ها :
5815
تشکر شده : 6939
وبسایت من :
وبسایت من
|
امیرالمؤمنین علی سلام الله علیه صحنه مرگ را چنین بیان می فرمایند : در لحظه ی مرگ اطراف بدن شل می شود رنگ می پرد. مرگ می آید. زبان میگیرد .انسان هنوز می بیند و می شنود ولی قدرت حرف زدن ندارد. فکرش کار می کند. با خود فکر می کند که عمرش را در چه راهی صرف و تباه کرده و ایامش را چگونه سپری کرده است؟ در آن لحظه از اموال و ثروت هایی که در طول عمرش جمع کرده یاد می کند و با خود می گوید: این اموال را از چه راهی بدست آورده ام و فکرحلال و حرام آن نبودم اکنون گناه و حسابش با من است و لذت و بهره اش با دیگرانُ ولی مامور مرگ همچنان روح او را از اعضای او جدا می کند تا زبان و گوش هم از کار می افتد و فقط چشمانش می بیند و به اطراف خود نگاه می کند و تلاش و وحشت حرکت اطرافیان خود را مشاهده می کند. دیگر نمی شنود و حرفی هم نمی زند. در لحظه آخر روح از چشم هم گرفته می شود و او مانند مرداری در میان دوستان و بستگان می افتد و همه از او می ترسند و از کنارش فرار می کنند و پس از اندکی او را به خاک سپرده از او دور می شوند و او را به دست عملش می سپارند و برای همیشه از دیدارش چشم می پوشند.! (نهج البلاغه، خطبه 109)
می پسندم 5 0 5 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||||||||||
|
اطلاعات نویسنده |
صحنه ی مرگ
سه شنبه ۹ تیر ۱۳۹۴ ۰۷:۵۹ بعد از ظهر
[1]
|
|||
اگه سراپا غرق گناهم --باز اومدم، با روی، سیاهم تا که بدونی چه بی پناهم--تویی الاهم تویی الاهم از شب غفلت بده نجاتم-- تویی مماتم تویی حیاتم الهی العفو الهی العفو می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
صحنه ، مرگ ، |
|