آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
پنجشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۴ ۱۱:۵۴ قبل از ظهر
|
|||||||
سراسر دنیا را وجب به وجب بگردید ملتی پیدا نمیكنید كه مردمان آن بتوانند مثل ما جوگیر شوند، خالصانه عرض میكنم، حداقل در این یك مورد مردمان هیچ كشوری به گرد پای ما هم نمیرسند. سرعت جوگیر شدن ما آنقدر بالاست كه خود ما هم غافلگیر میشویم، اما باز جای شكرش باقی است كه این جوگیر شدن ما با همان سرعت و شدتی كه اوج میگیرد، فروكش هم میكند.بگذریم. تا به اینجا هر چه خواندهاید مثلا مقدمه بوده، اصل مطلب مانده است كه اگر آن را هم نخواندید، زیاد مهم نیست. لپ كلام همان بود كه گفتیم، اما تا آخر مطلب را اگر خواندید، لطفا جوگیر نشوید و برای ادای احترام فیزیكی، دستهجمعی به محل كار ما مراجعه نكنید. اما اصل گزارش را با یك شیوه نوین و ابداعی! با چند سوال شروع میكنیم. (اوج خلاقیت ما) اول اینكه چرا ما این همه جوگیر میشویم؟ (كلا توضیح دهید.) ریشه اصلی این جوگیر شدن سریع و دائمی ما كجاست؟ (نشانی دقیق محل ریشه مورد نظر است.) شما تا به حال چندین و چند صد بار جوگیر شدهاید؟ (به ده رقمیها جایزه داده میشود.) تاكنون چندین بار به دلیل جوگیر شدن در مسائلی كه هیچ اطلاعی از آن ندارید، دخالت كردهاید؟ (دوست ندارید، پاسخ ندهید.) به نظر شما این جوگیر شدنها ریشه روانی دارد؟ (البته كه ندارد. تا نظرشما چه باشد.) آیا تاكنون به دلیل جوگیر شدن بیموقع شرمنده شدهاید؟ (پاسخ منفی پذیرفتنی نیست.) برگردیم سر اصل مطلب، یعنی همان آگاه كردن شما از موضوعات مختلف اما این بار انواع جوگیر شدن در ایران امروز و چه بسا در جهان امروز، البته با ذكر این نكته كه تمامی داستانهای نقل شده واقعی است، به جان خود (آخر كلمه خود را آنگونه كه دوست دارید كامل كنید، مثلا، م بگذارید، یا ت یا ش بگذارید یا…. ایهام را حال كردید) راست میگویم. چون کارشناسان میگویند برای اصلاح جامعه باید اعضای آن برای تغییر عادات اشتباه خود اراده کنند.
جوگیر شدن در تكه پاره كردن تعارف داشتیم از رستوران محل كارمان خارج میشدیم كه…. شما بفرمایید. نخیر شما بفرمایید. نه آقا شما بزرگترید، اول شما بفرمایید. نخیر، این چه فرمایشی است، شما سمت راست هستید اول شما بفرمایید. تا اینكه آقا رضا از روی احترام آنچنان دست من را كشید كه آستین پیراهنم از شدت احترام ایشان داشت پاره میشد. سعیدخان هم كه جوگیرتر شده بود اصرار داشت كه اول حاج آقا به دلیل محاسن سفیدشان تشریف ببرند. به همین دلیل مدام از پشت، حاج آقا را هول میداد و میگفت: « جان حاج آقا نمیشود. اول شما بفرمایید.» حاج آقا هم مقاومت میكرد تا اینكه طفلك حاج آقا با مخ رفت تو دیوار رستوران و بیزبان كف رستوران پخش شد، اما سعیدخان باز هم ول كن نبود و زیر لب میگفت: «از بس این حاج آقا یك دنده است.»
جوگیر شدن در رانندگی
جوگیر شدن تماشاگران فوتبال
جوگیر شدن در خرید هر سال برای عید دیدنی به منزل زوج جوان 70 سالهای كه از بستگان دور ما هستند و وضع مالی نسبتا خوبی دارند میرویم. امسال هم به رسم عادت برای عید دیدنی به منزل آنها رفتیم. خیلی تحویلمان گرفتند و برای ما میوه پشمالو آورده بودند. بنده خداها شنیده بودند كه خرید میوه درشت نشانه پولدار بودن است به همین دلیل برای همه نارگیل خریده بودند. از مایكروویو جدیدشان زیاد راضی نبودند. طوبی خانم میگفت: «هر چی تخممرغ میگذاریم آن تو منفجر میشود.» یك فروند ماشین ظرفشویی هم خریده بودند به این بزرگی، اما طوبی خانم هنوز نفهمیده بود كه دستگاهی چنین پیشرفته چرا لباسها را خوب نمیشوید.
جوگیر شدن در پیروی از مد
جوگیر شدن در دادن اطلاعات غلط ای آقا مگر خبر ندارید؟ من تمام وسایل برقی خودمان را تعمیر میكنم. جاروبرقی شما خراب شده؟ كاری ندارد، پشت موتور جاروبرقی یك سیم هست كه… دو ساعت بعد. اكبر آقا جاروبرقی را كه یادت هست، همان كارها را كه گفتی انجام دادم، اما از آن موقع به بعد تا جارو را به برق وصل میكنیم كنتور كل ساختمان میپرد! جان من! خیلی جالب است آخر جارو برقی ما هم همین جوری شده بود. خب اكبر آقا جاروی خودتان را چه كار كردید؟ هیچی بردم تعمیرگاه البته زیاد خسارت ندیده بود فقط موتورش سوخته بود! مرد حسابی جارو برقی فقط موتورش مهم است، چیز دیگری كه ندارد. ای بابا، لوله به آن درازی را نمیبینی میگویی فقط موتورش مهم است؟ خدا وكیلی از مسائل فنی هیچ سر رشتهای نداری.
جوگیر شدن در خالی بندی پیرزنی را از یك خیابان خلوت رد میكنیم، اما زمانی كه موضوع را برای دیگران بازگو میكنیم، میگوییم سیل تا زانوی ما آمده بود و آتشفشان در حال فوران بود، در همین حال كه پیرزن روی كول من سوار بود، یك دایناسور از روبهرو به ما حمله كرد، مانده بودم چه كار كنم، پیرزن را بندازم و فرار كنم كه این كار اصلا جوانمردانه نبود. گفتم: مادر شنا بلدی؟ گفت: نه، پسرم. وضعیت خیلی بدی بود. یكدفعه دیدم كه یك هلیكوپتر در ارتفاع پایین در حال پرواز است. پریدم و یك دستی هلیكوپتر را گرفتم. مرد حسابی مگر میشود همچنین كاری كرد؟ خب مجبور بودم شما اگر جای من بودید چه كار میكردید؟ چارهای نداشتم. تازه خدا را شكر كه یك دست من خالی بود وگرنه مجبور میشدم هلیكوپتر را با دندان بگیرم… .
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||||||
|
اطلاعات نویسنده |
لطفا جو گیر نشوید…
پنجشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۴ ۱۲:۰۴ بعد از ظهر
[1]
|
||
بانو
شماره عضویت :
1458
حالت :
ارسال ها :
609
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
305
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
3950
پسند ها :
253
تشکر شده : 172
|
واقعا چراماهااینجوری ایم؟البته باید این شکلک رو گذاشت ولی خب همون خنده بهتره
می پسندم 0 |
||
|
اطلاعات نویسنده |
لطفا جو گیر نشوید…
پنجشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۴ ۱۲:۲۵ بعد از ظهر
[2]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
1071
حالت :
ارسال ها :
805
محل سکونت : :
شیراز
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
135
اعتبار کاربر :
13569
پسند ها :
589
تشکر شده : 708
|
جو گیر شدن بعد از شنیدن توافق اونجوری توی خیابون ریختن و رقصیدن.....هعییییییی عاقا میدونین چیه؟کلا ما ایرانیا خاص هسیم بعضی وقتا یه حرکتایی میزنیم خودمونم تو کار خودمون میمونیم جالب اینجاس بعد چن روز از اون حرکت اگه فیلمشو نشونمون بدم سریع انکار میکنیم میگیم ما؟!عمرا!تکذیب میکنم!عاقا فتوشاپه!
می پسندم 0
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
لطفا ، جو ، گیر ، نشوید… ، |
|