آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
جمعه ۲۶ تیر ۱۳۹۴ ۱۱:۱۸ قبل از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
20
حالت :
ارسال ها :
2177
محل سکونت : :
دنیای بیکسی
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
240
دعوت شدگان :
5
اعتبار کاربر :
10422
پسند ها :
730
تشکر شده : 3139
|
سلام ماه خدا... سلام رمضان...
در حالی به تو سلام میکنم که ساعتی بیشتر تا غروب آخرینت باقی نمانده. باید خداحافظی کرد... اما من آمده ام به تو سلام کنم. 29 روز است در هوایت نفس میکشم اما نفس کشیدن در ماه خدا کافی نیست. باید تو را زندگی کرد... چه سرّیست که همگی بی قرار شدیم در این واپسین ساعت؟؟؟ رمضان عزیز... رمضان دوست داشتنی... جا دارد به عنوان یکی از بی معرفت ترین بندگان خدا ... بگویم که سهم ما از تو فقط گشنگی و تشنگی بود. ما در هوایت نفس کشیدیم. اما مغلوب هوای نفسمان بودیم.... ما شیرینی تو را خلاصه کردیم در زولبیا و بامیه سفره افطار. چقدر حقیر و کوته نظریم ما... اما با تمام بی معرفتی مان ای رمضان دلتنگ تو هستیم. سخت... تلخ... در اوج روسیاهی میگویمت: دوستت دارم ای ماه خدا... تا ساعتی دیگر باز زنجیر از دست وپای شیطان باز می کنند. دردا و ندامتا که شرح این دلتنگی در کلام نیاید... افسوس که غبطه خوردن دیگر سودی نبخشدمان... میروی رمضان اما بدان که ما را با یک سینه پر درد و بغضی فروخورده تنها میگذاری... و چه بی وجود شده اند واژه ها در این غروب دلتنگی... چه بگویمت ماه خدا؟ قدرت را ندانستیم و فراموشت کردیم اما... اکنون سخت درمانده ایم... هر سلامی را یک خداحافظی ست خداحافظ ماه محبوب... خداحافظ ای سوزاننده ی گناهان خداحافظ ای وسیله به سوی محبوب خداحافظ ای شب قدر خداحافظ ............. کم کم غروب ماه خدا دیده می شود صد حیف از این بساط که برچیده می شود
می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
کم کم غروب ماه خدا دیده میشود...
جمعه ۲۶ تیر ۱۳۹۴ ۱۱:۵۰ قبل از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
1957
حالت :
ارسال ها :
863
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
124
اعتبار کاربر :
12898
پسند ها :
948
تشکر شده : 1235
|
انگار همين ديروز بود كه حلول ماه خدا را سلام گفتيم و براي ورود به شهر رمضان آماده شديم. در سحرهاي اين ماه عزيز ۴۴ مرتبه «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ» را زمزمه كرديم و با صاحب رمضان عهد بستيم كه امسال جور ديگري باشيم. انگار همين ديروز بود كه وقتي نواي خاطره انگيز «ربنا» در آستان دلمان طنين افكند، باورمان شد كه در شهر خدا هستيم و مهمان سفره بيانتهاي كرم الهي. ديري نپاييد كه آن بزم شبانه و عيش روزانه به دلتنگي عارفانه رسيده و ماه مهماني خدا لحظه لحظه به پايان نزديكتر ميشود. حس عجيبي است وداع با لحظههاي افطار و سحر و شبهاي نوراني قدر. چه سخت است خداحافظي با روزهايي كه خواب روزهدار عبادت است و شبهايي كه از هزار شب باارزشتر.
افسوس كه بساط مهماني خدا برچيده ميشود و جز حسرت چيزي براي ما نميماند. می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
کم ، کم ، غروب ، ماه ، خدا ، دیده ، میشود... ، |
|