آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
سه شنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۴ ۰۳:۳۱ بعد از ظهر
|
|||||||||||||||
بانو
شماره عضویت :
1001
حالت :
ارسال ها :
4221
محل سکونت : :
DAMAVAND
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
273
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
69947
پسند ها :
5815
تشکر شده : 6939
وبسایت من :
وبسایت من
|
خادم الشهداء؛ حسین در حالی که همان طور با دست به سینه ی [...] می زد، ادامه داد:«ببین! یک سیر استخون داریم و چند لیتر خونِ نجس، که اگه خدا بخواد، می خوایم بدیم و بریم». بعد نشست و به خوردن غذا مشغول شد.
به گزارش خادم الشهداء ، «حسین اسکندرلو» به سال 1341 در جنوب تهران متولد شد. وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سپاه پاسداران انفلاب اسلامی پیوست و زمانی که در اردیبهشت 1365 در منطقه ی عملیاتی «فکه»، بال در بال ملائک گشود، فرماندهی «گردان حضرت علی اصغر» (از «لشکر10 سیدالشهدا(صلوات الله علیه)») را بر عهده داشت. آن چه خواهید خواند، خاطره ای است از آن شهید بزرگوار که توسط یکی از همرزمانش، جناب «اکبر باقری» روایت شده : شهید «حاج حسین اسکندرلو» فرمانده ی گردان حضرت علی اصغر(علیه السلام) (نفری که دست روی سینه گذاشته) - شهید «حاج عباس کریمی قهرودی» هم در تصویر دیده می شود(نفری که می خندد)
بعد از عملیات «خیبر»، در بین یگان های تابعه ی «سپاه منطقه ی 10 تهران» اعتراضاتی نسبت به استراتژی رزمی سپاه در جبهه ی جنوب شکل گرفت که فرماندهی سپاه را تحت فشارهایی قرار داد. در کانون این اعتراضات «لشکر10 سیدالشهدا (صلوات الله علیه)» قرار داشت. «حسین اسکندرلو» یکی از نفرات اصلی این ماجرا بود. مدتی قبل از عملیات «بدر»، امام خمینی، رزمندگان را به کنار گذاشتن اعتراضات و تبعیت از فرماندهی کل سپاه امر کردند.
می پسندم 5 0 5 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||||||||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|