آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
شنبه ۱۷ امرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۲۶ بعد از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
499
حالت :
ارسال ها :
4733
محل سکونت : :
حریم قدس
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
1102
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
74582
پسند ها :
4202
تشکر شده : 5426
|
1-سال 1374 خانمي با كودك خردسالش به مطب من مراجعه كرد. هر دوي آنان بيماري سل
داشتند .ناراحتي خانم به قدري بود كه از حلقوم او خون بيرون مي آمد. آن ها را معاينه كردم و
برايشان نسخه اي نوشتم. چون نسخه را به دست آن خانم دادم، با كمال نااميدي اظهار داشت :
نسخه قبلي شما را هم دارم! من يك بار ديگر هم به شما مراجعه كرده ام و به علت ناتواني مالي،
قدرت تهيه دارو را ندارم ! وي در ادامه ابراز داشت: من چهار فرزند دارم كه همگي - به جز يك
دختر ده ساله- همين بيماري را دارند، همسرم نيز فلج و خانه نشين است و تنها نان آور خانه
همان دختر ده ساله است كه با قالي بافي مبلغ اندكي به دست مي آورد و اين مقدار، تنها هزينه
خريد نان ماست! من بعد از شنيدن درد دل اين خانم به او گفتم: موضوع را با دوستانم در ميان مي
گذارم تا چاره اي بينديشيم و مشكل شما را حل كنيم . آن خانم از مطب من خارج شد و من هم
چنان در فكر چاره جويي بودم. پس از مدتي ديدم دوباره به من مراجعه كرد. اما اين بار با دفعه قبل
خيلي تفاوت داشت و از خوشحالي در پوست خود نمي گنجيد . با شادي تمام به من گفت: ديگر
نيازي به تلاش شما نيست! علت را پرسيدم، در جوابم گفت: وقتي كه به منزل رسيدم هيأتي به
خانه ما آمدند و وضعيت ما را بررسي كردند. قرار شد همه ما را براي درمان به بيمارستان ببرند!
گفتم: اين هيأت از سوي چه كسي آمده بودند؟ گفت : از سوي مقام معظم رهبري ! گفتم : چگونه
از موضوع باخبر شده بودند؟ گفت : وقتي كه مقام معظم رهبري به قم تشريف آوردند، من ماجراي
زندگيم را طي نامه اي خدمت ايشان توضيح دادم . نامه من به دست مسئولين امر سپرده شد .
تمامي نامه ها را بررسي كردند، نامه افراد اورژانسي در اولويت قرار گرفت و من نيز چون چنين
وضعي داشتم، مورد لطف آقا قرار گرفتم.
می پسندم 4 0 4 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
لطف آقا
شنبه ۱۷ امرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۲۷ بعد از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
499
حالت :
ارسال ها :
4733
محل سکونت : :
حریم قدس
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
1102
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
74582
پسند ها :
4202
تشکر شده : 5426
|
2-در يكي از سفرهاي مقام معظم رهبري به استان مازندران ، آقا وارد منطقه محرومي به نام : ارس ما خوست شدند. معظم له وقتي براي بازديد به مدرسه اي وارد مي شوند، مشاهده مي كنند كه تمام ميز و صند لي ها نو است آقا احتمال مي دهند اين كارها تشريفاتي است و براي ورود معظم له اين كارها انجام گرفته است. مقام معظم رهبري با تيزبيني و ذكاوتي كه دارند از بچه ها سؤال كردند كه به من بگوييد اين ميز و صند لي ها را چه زماني براي شما آورده اند. يكي از بچه هاي كلاس جواب داد: آقا همين ديروز اين ها را آورده اند. آقا نگاه عتاب آلودي به آن مسؤول انداختند و فرمودند: ضرورت ندارد به خاطر مسؤوليني كه خودشان نسبت به مشكلات واقفند، بخواهيد صحنه سازي كنيد. می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
لطف آقا
شنبه ۱۷ امرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۲۹ بعد از ظهر
[2]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
499
حالت :
ارسال ها :
4733
محل سکونت : :
حریم قدس
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
1102
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
74582
پسند ها :
4202
تشکر شده : 5426
|
يك وقت بدون اطلاع وارد محله اي براي ديدن خانواده شهيدي شديم، ديديم محله پر از جمعيت
است و براي ورود مقام معظم رهبري، گاو و گوسفند آماده كرده اند. آقا با ديدن صحنه ناراحت
شدند و فرمودند: مگر من نگفتم مزاحم مردم نشويد و ديدار من بدون اطلاع قبلي باشد. ما عرض
كرديم: آقا، از دفتر اطلاع نداده اند. بالاخره آقا وارد منزل پدر شهيد شدند و فرمودند: بگو ببينم چه
كسي آمدن مرا به شما اطلاع داده است، آيا از دفتر اطلاع داده اند؟
پدر شهيد عرض كرد: نه آقا، من ديشب حاج آقا روح الله را در خواب ديدم. پسرم علي رضا نيز در
كنار امام ( ره) نشسته بود. امام (ره) رو به من كردند و فرمودند: فلاني، فردا شب مهمان عزيزي
داري، از مهمانت پذيرايي كن. گفتم: مهمان من كيست؟ فرمودند: رهبر مهمان شماست، با تعجب
گفتم رهبر مي خواهد به خانه ما بيايد؟! پسرم گفت : بله بابا، رهبر مي خواهد به خانه ما بيايد از
ايشان پذيرايي كنيد.
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
لطف آقا
شنبه ۱۷ امرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۳۱ بعد از ظهر
[3]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
499
حالت :
ارسال ها :
4733
محل سکونت : :
حریم قدس
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
1102
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
74582
پسند ها :
4202
تشکر شده : 5426
|
-يك روز مهمان مقام معظم رهبري بودم. فرزند ايشان آقا مصطفي نيز نشسته بود كه
سفره گسترده شد،آيت الله خامنه اي به وي نگاهي كرد و فرمود: شما به منزل برويد. من خدمت
ايشان عرض كردم: اجازه بفرماييد آقازاده هم باشند، من از وي درخواست كرده ام كه باهم
باشيم. آقا فرمودند: اين غذا از بيت المال است، شما هم مهمان بيت المال هستيد. براي بچه ها
جايز نيست كه بر سر اين سفره بنشينند. ايشان به منزل بروند و از غذاي خانه ميل كنند. من در آن
لحظه فهميدم كه خداوند چرا اين همه عزت به حضرت آقا عطا فرموده است.
می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
لطف آقا
شنبه ۱۷ امرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۳۶ بعد از ظهر
[4]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
499
حالت :
ارسال ها :
4733
محل سکونت : :
حریم قدس
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
1102
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
74582
پسند ها :
4202
تشکر شده : 5426
|
حجت الاسلام والمسلمين موسوي كاشاني (از اعضاي بيت- تهران)
يك روز در حالي كه از كنار مسجدالنبی (صلي الله عليه و آله و سلم )مي گذشتم بسيار تحت
تأثير قرائت امام جماعت مسجدالنبي قرار گرفتم...
در آن لحظه، جواني را ديدم، كه به من گفت: چيزي فكر شما را به خود مشغول كرده است؟
گفتم: آري، ترتيل زيباي امام جماعت. ايشان گفت: یک روز بعد از نماز پيش امام جماعت مسجد
رفتم.همين مطلب را عنوان كردم و از وي درخواست كردم در صورت امكان نوار كاست محتوي
ترتيل خودش را به من بدهد.
ايشان از من پرسيد : اهل كجايي؟ گفتم: ايران. او گفت: ترتيل امام جمعه تهران( سيد علي خامنه
اي ) به مراتب از ترتيل من بهتر است
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
لطف آقا
شنبه ۱۷ امرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۴۱ بعد از ظهر
[5]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
499
حالت :
ارسال ها :
4733
محل سکونت : :
حریم قدس
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
1102
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
74582
پسند ها :
4202
تشکر شده : 5426
|
حجت الاسلام جلال
-در زمينه جاذبه هايي كه حضرت آيت الله خامنه اي از قبل از انقلاب داشته اند مي توان به
صحبت نيكو، برخورد خوب، نظم و وقار، مرتب بودن و تميزي لباس، ادب و احترام به ديگران و گشاده
رويي با مردم و جوانان اشاره كرد. جالب اين جاست كه هيچ كس با اين همه صميميت جرأت نمي
كرد خداي ناكرده در كنار ايشان شوخي زننده اي داشته باشد.
يكي از روزهايي كه آقا در مسجد كرامت اقامه نماز مي كردند، به مرحوم كرامت فرمودند: تخته
سياهي را براي تدريس تهيه كنيد. استفاده از تخته سياه در مسجد براي ما خيلي عجيب بود.
سپس ساعت خاصي را مقرر فرمودند كه جوان ها- دختر و پسر- براي تفسير قرآن به مسجد بيايند.
گاهي دانشجويان دختر را مي ديديم كه وقتي مي خواستند وارد جلسه آقا شوند،از كيف خود
چادرهايشان را در مي آوردند و به سر مي انداختند و پس از چند جلسه حضور در اين كلاس ها
به طور کلی تغییر مسیر می دادند ویک فرد متدین وانقلابی می شدند می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
لطف آقا
شنبه ۱۷ امرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۴۴ بعد از ظهر
[6]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
499
حالت :
ارسال ها :
4733
محل سکونت : :
حریم قدس
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
1102
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
74582
پسند ها :
4202
تشکر شده : 5426
|
مهندس مقدم ( از اعضاي بيت - تهران)
خانم بي نظير بوتو كه خدمت مقام عظيم الشأن ولايت آمده بود، ما نسبت به حجاب ايشان ايراد
گرفتيم وحتي چادري برايشان پيدا كرديم و ايشان چادر به سر خدمت آقا رسيد. آقا از همان اول
در مقام نصيحت بر آمدند و فرمودند: دخترم، تو فرزند اسلام هستي، تو فرزند اميرالمؤمنيني، تو
فرزند اهل بيتي، تو فرزند قرآني، تو مسلماني، تو شيعه هستي. همين طور آقا ادامه دادند و
كاري كردند كه خانم بي نظير بوتو شروع به گريه و زاري كرد و در حالي كه گريه مي كرد، مي
گفت: يك خواهش دارم و آن اين كه روز قيامت مرا شفاعت كنيد
.آقا بلافاصله فرمودند: شفاعت مخصوص محمد و آل محمد(ص( است. بهترين شفاعت در اين دنيا
اين است كه شما مشي و مرامتان را با اهل بيت هماهنگ كنيد. از زي) شعار و عقیده ( خودتان كه
مسلمانيد، دست بر نداريد و از لباس دين خارج نشويد.
http://www.seyyedalikhameneee.blogfa.com/ می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
موضوعات مشابه | ||||
عنوان موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین پاسخ |
زن کلاس بالا و لطف آقا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) |
قمرخانم |
0 | 386 | قمرخانم |
برچسب ها
|
لطف ، آقا ، |
|