آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
یکشنبه ۳ آبان ۱۳۹۴ ۰۳:۵۸ بعد از ظهر
|
|||||
بانو
شماره عضویت :
1042
حالت :
ارسال ها :
2763
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
395
اعتبار کاربر :
19494
پسند ها :
2065
تشکر شده : 1034
|
مطلب زیر مطلب به روز و مفیدی است در باب نفوذیها و عناصر منافقی که نفوذی هستند که امیدوارم دوستان و بزرگواران از این مطلب استفاده کنند
در زمان قبل از هجرت شخصی بود به نام ابو عامردر مدینه که برای خودش مریدانی داشت ونفوذ و اعتبار فراواني داشت.بسم الله الرحمن الرحیم بخشی از سخنان استاد پناهیان در شب تاسوعای حسینی http://www.leader.ir/langs/fa/media.php?p=contentAttach&id=13803&aid=14779 او كه نصراني و مشهور به زهد و عبادت بود با استناد به آموزه هاي انجيل مردم را به ظهور پيامبر آخرالزمان بشارت مي داد و مي گفت بي صبرانه چشم به راه آمدن اوست. رسول خدا(ص) كه به مدينه هجرت فرمود، مردم به اسلام گرويدند و ابوعامر كه انتظار مي رفت در پيوستن به رسول خدا(ص) پيشقدم باشد، وقتي جايگاه و منزلت قبلي خود را از دست رفته و بي رونق ديد، كينه پيامبر خدا(ص) را به دل گرفت و به مخالفت با اسلام برخاست. كار اسلام كه در مدينه بالا گرفت، ابوعامر به مكه رفت و با مشركان عليه رسول خدا(ص) همساز شد. او در طراحي جنگ احد نقش داشت. ابوعامر پس از آن كه نشانه هاي شكست را در جبهه مشركان حجاز مشاهده كرد و از پيروزي آنها نااميد شد، مكه را ترك كرد و نزد امپراتور روم رفت و پيشنهاد خود براي مقابله با اسلام را با وي درمیان گذاشت براي هراكليوس مهم نبود كه انگيزه ابوعامر از مخالفت با اسلام چيست؟ مهم آن بود كه ابوعامر نيز مانند امپراتور روم در مخالفت با اسلام اشتراك نظر داشت ابوعامر نامه اي خطاب به چند تن از منافقان مدينه نوشت. در نامه ابوعامر خطاب به منافقان كه با پيك پنهان از روم به مدينه ارسال شد، آمده بود؛ اگر شما شرايط و زمينه لازم را فراهم آوريد، سپاه روم براي برچيدن بساط اسلام به مدينه حمله خواهد كرد و قدرت و جايگاه قبلي به شما بازمي گردد اما پيش از اين بايد در مدينه پايگاهي داشته باشيم و اينگونه بود كه «مسجد ضرار» ساخته شد. آنها از پيامبر اعظم(ص) خواستند كه شخصا در اين مسجد نماز گزارده و آن را افتتاح كند. پيامبر اكرم(ص) تصميم در اين باره را به هنگام بازگشت از «جنگ تبوك» موكول فرمودند و در بازگشت پيش از آن كه وارد مدينه شوند همان منافقان نزد ايشان آمده و درخواست خويش را تكرار كردند؛... يا رسول الله(ص) به مسجد ما بيا و در آنجا نماز بگزار و از خدا بخواه به كار ما بركت دهد و... اما پيك وحي از توطئه منافقان پرده برداشت؛ «مسجدي كه آن منافقان ساخته اند براي ضربه زدن به مسلمانان است(آيات 107 و 108 سوره مباركه توبه). در پي نزول اين آيات، رسول خدا(ص) به عمار یاسر و برخی دیگر دستور دادند بروید مسجد را اتش بزنید که می خواهد پایگاه نفوذ دشمن شود و مسجد را خراب کردند وبنا شد انجا زباله دانی مردم مدینه بشود اینجا رسول خدا (ص) با قدرت جلو این نفوذ را گرفتند .با جریانهای به ظاهر معنوی می خواستند نفوذ بکنند رسول خدا جلوگیری کردند. قصه نفوذ در تاریخ اسلام قصه پر پیچ و تابی است وموضوع دیگر ی که باید به ان توجه کنیم نفوذپذیران هستند کسانیکه نفوذ روی انها تاثیر دارد . در مسیر تاریخ پیامبر گرامی اسلام نام یک نفوذپذیر دیده میشود عبد الله بن ابی اولین منافق نفوذ پذیر است .کسی که می خواست دوقطبی ایجاد کنه و سوره منافقون در همین باره است . چه زمانی نفاق عبد الله بن ابی دیده شد ؟ در جنگ احد سیصد نفر از مسلمانان را که در جنگ مشارکت داشتندرا عقب کشید .این اولین خیانتش بود یکی از ایات قران که به این جور افراد اشاره می کند این ایه است : "لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ ما زادُوكُمْ إِلَّا خَبالًا وَ لَأَوْضَعُوا خِلالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَ فِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ ..." (توبه/47 ) یعنی در میان شما کسانی هستند که خیلی شنونده هستند حرفهای انانرا . در ادامه ایه می فرماید اینها موجب فتنه می شوند یکی از این فتنه گران عبد الله بن ابی است پیامبر در باره ایشان تحقیق کردند نمی خواستند بپذیرند از جوانی به نام زیدبن ارقم . فرمود : زید بن ارقم شاید اشتباه می کنی ! زیدبن ارقم گفت نه من خودم شنیدم که عبد الله بن ابی گفت برگردیم مدینه من مهاجرین را بیرون می کنم . پیامبر فرمود : شاید تو بدت میاد از عبد الله بن ابی وبد برداشت کردی . تا اینکه به پیامبر ثابت شد .( البته این موضوع مربوط به مداراکردن و مهربانی پیامبر و فرصت دادن به این دسته افراد است ) یک روز پیامبر با مردم حرف نزدند قهر نبوی انجا خودش را نشان داد . انچه که از تاریخ اسلام به ما منتقل میشود خارج از بعد سیاسی است . لذا وقتی حضرت امام رحمه الله علیه فرمودند سیاست شغل انبیاست همه تعجب کنند ! پیامبر گرامی اسلام اولین کاری که بعد از پیمان عقبه دوم کردند فرمودند من باید برای اقوام شما در مدینه رییس تعیین کنم ومن اسامی را از جبرئیل امین می گیرم .بعد کسی ناراحت نشود اگر پستی بهش ندادیم .گفتند : یا رسول الله حالا شما تشریف بیاورید مدینه . اینها که مشکل ریاست نداشتند شما اول رئیس تعیین می کنید و انقدر این مسئله مهم است که جبرئیل امین باید اسامی را بیاورد ؟ در زمان خلفا هم داستان نفوذیها ادامه پیدا کرد . کسی به نام کعب و ابوهریره شاگردش که یهودیهایی بودند که امدند و در قالب مشاور حکومتی نیروی نفوذی بر حکومت بودند . یکی از خلفا از کعب پرسید نگرانم که بعد از خودم چه کسی را تعیین کنم به نظرت علی (ع) برای حکومت خوبست و کعب در مقام مشورت و به عنوان یک یهودی و نفوذی که خدا می داند تا به حال چه کرده است گفت :نه علی (ع) برای حکومت خوب نیست . علی (ع)سخت گیر است در دین . نفوذیهای دستگاه یزید اول خود یزید است که تربیت شده مکتب غیر مسلمان است دائیش غیر مسلمان بود و نفر بعدی مشاور غیر مسلمانش است. وقتی قیام ابا عبد الله رسید یزید به مشاور غیر مسلمانش گفت چه کنم ؟ او گفت : دست خط بابایت معاویه دست من است عبید الله بن زیاد را بفرست رئیس کوفه کن . دست خط معاویه دست این مشاور چه می کرده ؟ معاویه چرا این رازها را با تو درمیان گذاشته ؟ نباید انتظار داشت که جزئیات مسائل نفوذیها در تاریخ ثبت شود. و از این مشاوره فاجعه کربلا شکل گرفت در جامعه کوفه اشعث نفوذ پذیر بوده دو قطبی سازی کرده از واقعه صفین این دو قطبی سازی را شروع کرد . خودش جزء خوارج نبود و با انها دشمنی میکرد ولی خودش در شکل گیری خوارج نقش داشت و یک کتاب فقط باید برای اشعث نوشت . امام صادق علیه السلام فرمودند : قران را نمیشود شناخت تا وقتی کافران و دشمنان به قران را نشناسیم . معاویه به اشعث گفت ما در میان اصحاب علی بن ابیطالب تو را قبول داریم و این مطلب کمی نیست . مردم تا لیدرهای خراب نداشته باشند فریب نمی خورند .وقتی خبر سخنرانی اشعث در حمایت از انهابه گوش معاویه رسید فرادی ان روز قران را بر سر نیزه کردند . اشعث خوارج را تحریک می کند . 6000 نفر از علی (ع) جدا شدند گفتند که شما اشتباه کردید اقا فرمود خودتان تحمیل کردید گفتند نه باید استغفار کنید . حضرت علی (ع) فرمودند : من از هر گناهی استغفار می کنم . و این به معنای پذیرش اشتباه نبود ولیکن اشعث شنید و گفت شما از چه چیز استغفار کردید ؟ و حضرت را مجبور به توضیح کرد . امام فرمودند : من از پذیرفتن حکمیت استغفار نکردم و من کلی استغفار کردم .اینجا 4000 نفر از ان 6000 نفر دوباره بیرون رفتند . ابن الحدید می گوید هر فتنه ای که در حکومت علی (ع) بود بر سر اشعث بود . اشعث در جنگ با خوارج شرکت نکرد فتنه را درست کرده خروج بر حاکمیت را درست کرده حالا که حضرت علی (ع) می خواهد فتنه را حل کند گفت نمی ایم . اشعث می دانست اگر بیاید دستش به خون ان 4000 نفراغشته شود دیگر نمی تواند به فتنه های دیگر بپردازد .یکی از به ظاهر یاران امیر المومنین را تور کرد . انقدر در گوش ابن ملجم خواند که ابن ملجم قاطی کرد . ابن ملجم را شارژ کرد برا ی قتل امام علیه السلام . یکی دیگر از نفوذیها که ارزش یک کتاب را ندارد ولی ارزش لعن دارد ادم ابله و ساده اندیشی بود به نام ابو موسی اشعری . نسبت برجسته ای است در داستان حضرت موسی (ع) شما با یک پدیده عجیب و فوق العاده سامری مواجه می شوید . قوم بنی اسرائیل بیشترین معجزات را دیدند نابودی فرعون و قصه قرص نان از اسمان خواستن از این معجزات است اما قوم بنی اسرائیل را کسی به نام سامری خراب کرد و انها را توانست گوساله پرست کند . انهمه معجزات را مردم ندید گرفتند ودنبال سامری راه افتادند سامری امت پیامبر (ص) هم ابو موسی اشعری است این افراد شعارشان لا قتال بود و با این شعار خونها ریختند . تا جاییکه حضرت علی علیه السلام به او تذکر دادند که دست بردارد از کارهایش . برای پذیرش نفوذ باید اول دشمن را بپذیریم . هزاران سال قبل از حضرت ادم (ع) خدا دشمن حضرت ادم (ع)را خلق کرد . خداوند 88 مرتبه در قران از شیطان سخن می گوید و 25 مرتبه می فرماید شیطان دشمن شماست .تو دشمن داری باور کن او دشمن دنیا و اخرت توست . 1- باور دشمن قرآن: (إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّا إِنَّما يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ).
«همانا شيطان دشمن شماست ، پس او را دشمن گيريد . همانا او دار و دسته خود را فرا مى خواند تا از دوزخيان باشند»
2- شناخت روش دشمنی دشمن-الإمامُ عليٌّ عليه السلام : اِحذَرُوا عَدوّا نَفَذَ في الصُّدورِ خَفِيّا ، ونَفَثَ في الآذانِ نَجِيّا . امام على عليه السلام : بپرهيزيد از آن دشمنى كه پنهانى در سينه ها نفوذ مى كند و آهسته در گوشها افسون مى دمد . وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَواْ إلَى مَآ أَنْزَلَ اللَّهُ وإِلىَ الرَّسُولِ رَأَیْتَ الْمُنَافِقِینَ یَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً 4- عوامل نفوذ پذیری 5- خود باوری و باور برتری بر دشمن جامعه خودمان را به قدرت خودمان وبرتری خودمان نسبت به دشمن باور کنیم . شایعه ترس از قدرت دشمن یک لشگر برای پشتیبانی از دشمن درست می کند مسئله امید بخش اینست که پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند : لا تکرهوا الفتنه فتنه های اخر الزمان فتنه گران را رسوا می کند ان کید الشیطان کان ضعیفا یکی از اساتید دانشگاه که عضو هیئت علمی دانشگاه و یک از مسئولین در سازمان ملل بوده چنین گفته که دشمن برای ساقط کردن انقلابها در خارج از کشور زمینه ای ایجاد می کند وتور پهن می کند و روی افکار اقازاده هایی که به خارج می روند کار می کند . 6- نا امید کردن دشمن برای نابودی دشمن نرمش به خرج دادن به نفع دشمن خواهد بود .
ویرایش موضوع توسط : عقیق
در تاریخ : یکشنبه ۳ آبان ۱۳۹۴ ۰۷:۳۲ بعد از ظهر می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||
|
اطلاعات نویسنده |
بخشی از سخنان استاد پناهیان در مراسم شب تاسوعای حسینی
یکشنبه ۳ آبان ۱۳۹۴ ۰۶:۱۶ بعد از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
1042
حالت :
ارسال ها :
2763
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
395
اعتبار کاربر :
19494
پسند ها :
2065
تشکر شده : 1034
|
باور دشمن
باور کنیم که دشمن داریم به گفته قران ایمان بیاوریم
خداوند 88 مرتبه در قران از شیطان سخن می گوید و 25 مرتبه می فرماید شیطان دشمن شماست
إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّا إِنَّما يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ).
«همانا شيطان دشمن شماست ، پس او را دشمن گيريد . همانا او دار و دسته خود را فرا مى خواند تا از دوزخيان باشند
باور کنیم که شیطان دشمن ماست و مستکبرین و صهیونیست جهانی دارو دسته شیطان هستند می پسندم 0
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
بخشی ، از ، سخنان ، استاد ، پناهیان ، در ، مراسم ، شب ، تاسوعای ، حسینی ، |
|