آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
یکشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۴ ۰۹:۲۶ قبل از ظهر
|
|||||
اى خبیث! از بدن این دختر خارج شو شخصى به نام ابوخالد كابلى مدّت زمانى را خدمت گذارى امام سجّاد، حضرت زین العابدین علیه السّلام نمود و چون به طول انجامید، جهت دیدار با مادر خویش از امام سجّاد علیه السّلام اجازه خواست كه راهى شهر شام گردد. امام علیه السّلام او را مخاطب قرار داد و فرمود: اى ابو خالد! فردا مردى از اهالى شام - كه معروف و ثروتمند مى باشد - به همراه دخترش كه دچار جنّ زدگى شده است ، وارد مدینه خواهد شد. پدر این دختر به دنبال كسى مى گردد كه دخترش را معالجه و درمان نماید؛ پس تو نزد او مى روى و اظهار مى دارى كه من دخترت را معالجه مى كنم و مقدار ده هزار درهم مى گیرم . چون فرداى آن روز فرا رسید، مرد شامى وارد مدینه شد، ابوخالد كابلى طبق دستور امام علیه السّلام نزد وى آمد و گفت : چنانچه ده هزار درهم به من بدهى ، دخترت را معالجه و درمان مى نمایم . پدر دختر هم قبول كرد و قول داد كه چنانچه دخترش خوب و سالم شود آن مقدار پول را بپردازد. ابوخالد كابلى نزد امام سجّاد علیه السّلام رفته و جریان را براى آن حضرت بازگو كرد. پس حضرت به او فرمود: مرد شامى بى وفائى مى كند و پول را به تو نمى دهد؛ ولى با این حال ، تو نزد دختر مى روى و گوش چپ او را مى گیرى و مى گوئى : اى خبیث ! علىّ بن الحسین مى گوید: هر چه زودتر از بدن این دختر خارج شو و او را رها كن . ابوخالد كابلى نیز پیام حضرت را به انجام رسانید و سپس دختر از آن حالت جنّ زدگى نجات یافت و بهبودى كامل خود را بازیافت . امّا همین كه ابوخالد آن ده هزار درهم را مطالبه نمود، مرد شامى بدون پرداخت كمترین پولى او را از منزل خود بیرون كرد. پس از آن ، ابوخالد نزد امام زین العابدین علیه السّلام بازگشت و جریان را به طور مفصّل براى آن بزرگوار بازگو كرد. حضرت در پاسخ فرمود: گفته بودم كه مرد شامى حیله و نیرنگ دارد و از پرداخت پول ، امتناع مى ورزد، ولى بدان كه دخترش دو مرتبه به همین زودى دچار جنّ زدگى خواهد شد و پدرش نزد تو مى آید. پس موقعى كه مراجعه كرد به او بگو: چون به عهد خود وفا نكردى ، چنین شده است ؛ اكنون باید همان آن مبلغ را تحویل علىّ بن الحسین ، زین العابدین علیه السّلام بدهی تا او را معالجه و درمان كنم و دیگر آن حالت جنّ زدگى باز نخواهد گشت . بنابر این مرد شامى به ناچار، آن مبلغ را تحویل امام سجّاد علیه السّلام داد؛ و ابوخالد نزد دختر آمد و همان سخن قبل را در گوش چپ دختر بازگو كرد و افزود: چنانچه برگردى ، تو را به آتش قهر خداوند متعال مى سوزانم . امام محمّد باقر علیه السّلام افزود: با این روش ، دختر به بهبودى كامل رسید و نجات یافت و چون با پدرش به سمت شهر شام رفتند، پدرم حضرت زین العابدین علیه السّلام آن پول ها را تحویل ابوخالد كابلى داد و به او اجازه داد تا جهت دیدار مادرش راهى شهر شام گردد. بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان منبع: بحارالانوار، ج 46، ص 31؛ الخرائج و الجرائح راوندى، ج 1، ص 262؛ به نقل از «چهل داستان و چهل حدیث از إمام زین العابدین علیه السّلام»، عبداللّه صالحى. می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|