آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
جمعه ۲۹ آبان ۱۳۹۴ ۱۰:۲۶ بعد از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
362
حالت :
ارسال ها :
434
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
387
اعتبار کاربر :
2057
پسند ها :
368
تشکر شده : 176
|
"بسم الله الرحمن الرحیم"
پادگان دو کوهه ، بوی خاطرات زندگی شهدا می دهد...
دو کوهه پر است از خاطرات پرستو های مهاجر
دو کوهه یعنی فتوکپی بهشت ، یعنی بهانه ای برای گریه کردن ، یعنی راهی ساده برای آشتی با خدا. دو کوهه یعنی عشق بازی با خدا. دو کوهه یعنی حسینیه بچه های گردان تخریب چی دو کوهه یعنی حسینیه حاج همت دو کوهه یعنی ، عشق ، صفا و صمیمیت دو کوهه یعنی ، صدای قطاری که دیگر از آنجا عبور نمی کند و رزمندگانی که مسیرشان به آسمان می رسد... اینجا فکه هست ، سرزمینی رملی با شن های روان. فکه یا مکه ! اصلا چه فرقی می کند! بگو عشق آباد ، سعادت آباد ، مدینه فاضله ، بیت الله ثانی.. مهم این است که احرام ببندی و هروله کنی تا قتلگاه و قربانگاه آوینی! فکه!!؟ من گم شده ام ، کمکم میکنی تا خودم را پیدا کنم؟ فکه؟ مرا صدا بزن تا ازخواب غفلت بیدار شوم ، مرا ویران کن و دوباره بساز... با خاک خودت بساز... "دلم تنگ آنجاییست که تو پر کشیدی و آسمانی شدی... سید اهل قلم! شهید مرتضی آوینی! چه زیبا گفتی :پس اگر مقصد را اینجا ، در زیر این سقف های دلتنگ نمیتوان یافت ، بهتر آنکه پرنده روح دل درقفس نبندد... " سلام بر غروب غم انگیز و معنادار شلمچه... شلمچه یعنی قطعه ای از بهشت، شلمچه یعنی پله پله تا خدا، شلمچه یعنی جان راکف دست گذاشتن و تقدیم دوست کردن. اینجا باید نرم و آهسته قدم بر داری اینجا باید چراغ تکلیفت را روشن کنی ای کاش میشد به عمق این خاک کوچ کرد تا رازهای سر به مهر شهدا را شنید قرارملاقات هایشان با مادرمان زهرای مرضیه... سید مجتبی علمدار می گوید: شلمچه بوی خاک چادر مادرمان زهرا را می دهد... قدم به قدمت را با حضور قلب بردار شلمچه یعنی سر های بریده شلمچه یعنی کربلایی دیگر... " دلم برای غروبت تنگ شده...برای نشستن در پشت حصارهایی که آن طرفش کربلای حسین (ع) است... دلم تنگ شده "
ویرایش موضوع توسط : یه پلاک
در تاریخ : جمعه ۲۹ آبان ۱۳۹۴ ۱۰:۳۷ بعد از ظهر
می پسندم 6 0 6 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
دل تنگم...
جمعه ۲۹ آبان ۱۳۹۴ ۱۰:۴۵ بعد از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
362
حالت :
ارسال ها :
434
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
387
اعتبار کاربر :
2057
پسند ها :
368
تشکر شده : 176
|
دلم گرفته شهیدان مرا ببرید
مرا زغربت این خاک تا خدا ببرید مرا که خسته ترینم کسی نمی خواهد کرم نموده دلم را مگر شما ببرید می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
دل تنگم...
شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۴ ۱۱:۴۵ بعد از ظهر
[2]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
362
حالت :
ارسال ها :
434
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
387
اعتبار کاربر :
2057
پسند ها :
368
تشکر شده : 176
|
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
دل تنگم...
شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۴ ۱۱:۴۷ بعد از ظهر
[3]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
362
حالت :
ارسال ها :
434
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
387
اعتبار کاربر :
2057
پسند ها :
368
تشکر شده : 176
|
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
دل تنگم...
یکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۳۵ بعد از ظهر
[4]
|
|||
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند
اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند . . . شهید آوینی می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
دل تنگم...
یکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۴۶ بعد از ظهر
[5]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
2697
حالت :
ارسال ها :
263
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
195
اعتبار کاربر :
2765
پسند ها :
280
تشکر شده : 143
|
نوشته شده توسط : یه پلاک » می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
دل تنگم...
جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۱:۲۵ بعد از ظهر
[6]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
338
حالت :
ارسال ها :
1296
محل سکونت : :
تهران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
599
اعتبار کاربر :
18023
پسند ها :
1309
تشکر شده : 2426
|
یه مادر شهید بود... عکس پسرش رو گرفته بود دستش... اشک میریخت و میگفت... پسرم قبل از شهادتش بهم گفت... مامان من رفتنی ام... ولی قول بده هر جا رفتی... بگی که من جونم رو فقط برای حجاب زهرا (سلام الله علیها) دادم... به پسرم گفتم مردم باور نمیکنن... یه جایی رو امضا کن... دستش رو زد توی خونش... پای این برگه رو با خونش امضا کرد... و بعد اون برگه رو گرفت سمت دوربین... چادر نوشت... یادمون باشه برای این چادر چه خونایی ریخته شده... چه مادرایی اشک ریختن... بعضی وقتا وصیت نامه هاشون رو بخونیم... نکنه یادگاری زهرا (سلام الله علیها) غریب بمونه... می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
دل تنگم...
جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ ۰۱:۳۲ بعد از ظهر
[7]
|
||
عضو
شماره عضویت :
1535
حالت :
ارسال ها :
1343
محل سکونت : :
زنجان
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
249
اعتبار کاربر :
9930
پسند ها :
507
تشکر شده : 1638
|
احسنت خیلی قشنگ بود خانوم
می پسندم 0 |
||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
موضوعات مشابه | ||||
عنوان موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین پاسخ |
دلتنگم... |
صبا |
5 | 602 | صبا |
دلتنگم..... |
باران 313 |
1 | 703 | باران 313 |
غروب جمعه دلتنگم....تازه میفهمم دروغ گفتم |
الی . ارمیا |
0 | 319 | الی . ارمیا |
برچسب ها
|
دل ، تنگم... ، |
|