فریور خراباتی: خبر اينكه كشور 800 هزار نفره جيبوتي روابط ديپلماتيكش را با كشورمان قطع كرد، كمر بنده و آقا هوشنگ را شكست و بنده و اين بزرگوار از صبح تا اين لحظه يكديگر را در آغوش گرفتهايم و اشك ميريزيم.
دلمان پر است از این زندگی، زندگی که قرار است بیجیبوتی به سر شود. اصلا بیهمگان به سر شود، بیجیبوتی به سر نمیشود. زندگی که دیگر جیبوتی در آن نباشد، چه زندگی است؟ منتها آقا هوشنگ که کلا دست به گریهاش خوب است، تا صبح نمیدانست که جیبوتی اسم کشور است یا مارک لوازم خانگی، اما الان که متوجه جریان شده، خون گریه میکند. باور کنید بنده از کدخدای جیبوتی گلایهمند هستم. حداقل به حرمت منوچهر متکی با ما قطع رابطه نمیکردید. آمریکاییها هنوز از کریستوف کلمب تشکر میکنند، آنوقت شما اینگونه قدردان زحمات کشوریابتان هستید؟ در عین حال کشوری که ۸۰۰ هزار نفر جمعیت دارد نباید با کل کشور ما ارتباطش را قطع کند که. انگار مورچه با شیر قطع رابطه کند. بزرگواران و کدخدای جیبوتی نهایتا میتوانستند با اهالی خیابان جوانمرد قصاب یا پیچ شمیران قطع رابطه کنند. در عین حال بنده نمیدانستم که ما با کشورهایی چون جیبوتی و سودان اساسا رابطه داشتهایم و از این بابت از همه مردم عذرخواهی میکنم، زیرا مردم سودان خودشان نمیتوانند با خودشان ارتباط داشته باشند و بیم آن میرود پس از سودان جنوبی و شمالی، تقسیمات این کشور به بخشهایی چون سودان کوچه بالایی و سودان سفلی و سودان علیا برسد، آنوقت ما چه رابطهای میتوانیم با این بزرگواران برقرار کنیم؟ البته هر کس نداند شما بزرگواران میدانید که بنده اساسا نیمه پر لیوان را میبینیم و این اتفاق هم جنبههای مثبتی دارد. یکی از آن افزایش دانش مردم جامعه نسبت به درس جغرافیاست، زیرا اگر تا دیروز به آقا هوشنگ میگفتید«جیبوتی» با پشت دست توی دهانتان میزد، اما الان میداند که کشوری در دنیا به نام جیبوتی وجود دارد. خدا رحمت کند پدربزرگم را، دستی داشت در انداختن سفرههای بزرگ و یکی از علایقش این بود که اعضای فامیل را سر یک سفره بنشاند. نامبرده اگر کمی بیشتر همت میکرد، میتوانست جمعیت حضار سر سفره را به جمعیت کشور جیبوتی برساند و امروز با یک کشور قطع رابطه کند.