آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
اطلاعات نویسنده |
یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۵۳ قبل از ظهر
|
|||||||
عضو
شماره عضویت :
2697
حالت :
ارسال ها :
263
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
195
اعتبار کاربر :
2765
پسند ها :
280
تشکر شده : 143
|
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و عرض ادب... اگه تمایل داشته باشید یه گفتگویی در مورد کلمه ی فرهنگ داشته باشیم تا ببینیم در نگاه شما این کلمه به چه معنی هست... دوستان به نظر شما فرهنگ چیه(مفهوم فرهنگ)...؟ از فرهنگ چی میفهمید...؟
ویرایش موضوع توسط : متین23
در تاریخ : یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۱۳ قبل از ظهر
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
Culture (فرهنگ)چیه...؟
یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۰۶ قبل از ظهر
[1]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
2754
حالت :
ارسال ها :
6
محل سکونت : :
tehran
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
1
اعتبار کاربر :
99
پسند ها :
5
تشکر شده : 14
|
اول اینکه بستگی داره توی چه محیطی مد نظرتون باشه..
اما اگر به صرف لغت فرهنگ بخواد بررسی بشه..فکر کنم اینجوری بیان بشه بهتره: به ی مجموعه از باورها و اعتقادات که این ها از جامعه و دین و خانواده و تحصیلات بدست میاد فرهنگ با ارزش متفاوته..ارزش ها تقریبا توی وجود انسان هستن ولی فرهنگ بوجود میاد می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
Culture (فرهنگ)چیه...؟
یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۱۸ قبل از ظهر
[2]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
2179
حالت :
ارسال ها :
1483
محل سکونت : :
هر جا خدا بگه اونجام....بچشم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
379
اعتبار کاربر :
14272
پسند ها :
1053
تشکر شده : 1280
|
فرهنگ یه چیزی نزدیک به اخلاقه ولی فراتر از اخلاقه مثلا فرهنگ زیست محیطی و اخلاق زیست محیطی من در یکی از سمینارهای بین المللی فرهنگ و اخلاق زیست محیطی شرکت کرده بودم در اونجا هم درباره فرهنگ کلی بحث شد ... مثال: .فرهنگ آشغال رو زمین نریختن ...شما میدونین که آشغال ریختن اخلاقی نیست پس اخلاقشو دارین اما آیا عمل هم میکنین ؟ اگه عمل کنین یعنی فرهنگشم رعایت کردید.... فرهنگ هر ملت با هم متفاوته ...ایجاد یک فرهنگ درست در جامعه ممکنه سالهاااااااااااااااا طول بکشه و در آخر ممکنه فرهنگ خاص در جامعه محقق بشه ....و چون خیلی زمان بر هست کسی روی فرهنگ کار نمیکنه ....یکی از پروزه های خوب دانشگاهی میتونه همین فرهنگ باشه ...هرکس میتونه بسم الله ...خدا کمکش کنه ...راه خوب اما سختیه... بعضی شهرهارو میبینی فوق العاده مهمان نوازن ...اونا فرهنگ مهمان نوازی دارن و این فرهنگ ربطی به اخلاق نداره بلکه چیزی فراتر و زیباتر از اخلاقه ....انسانیته فرهنگ یه باوره ...باور درست رفتار کردن ...باوره درست عمل کردن ...باوره زیبا زندگی کردن و ایجاد زیبایی برای دیگران و حیوانات و گیاهان ...باور هم یعنی ایمان .... به خاطر همینه رهبر همچین سخن ارزشمندی رو فرمودن می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
Culture (فرهنگ)چیه...؟
یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۴۰ بعد از ظهر
[3]
|
||
عضو
شماره عضویت :
2703
حالت :
ارسال ها :
28
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
156
اعتبار کاربر :
245
پسند ها :
25
تشکر شده : 0
|
با سلام ...
خب برداشت من از فرهنگ تا الان این بوده که :فرهنگ باور و رفتاریه در واقع هنجاریه که فرد اون رو پذیرفته و بهش اعتقاد داره و طبق اون رفتار میکنه که باز به نظر من تو خیلی از مواقع میتونه اکتسابی باشه یعنی به نظرم خانواده میتونه نقش مهمی تو فرهنگ فردی داشته باشه،چرا وقتی بحث انتخاب همسر یا دوست به میان میاد میگیم باید دقت کنیم فرهنگشون با ما یکی باشه ،پس اینها نشون میده که میتونه متاثر از محیطی که هر فردی توش رشد کرده باشه ،این یه طرف حالا اون فرد با اون فرهنگ خاص خودش، از محیط خانواده وارد محیط بزرگتری به نام مدرسه یا دانشگاه یا محیط کار و به طور کلی اجتماع میشه ،به نظرم هر جامعه ای هم ،خودش دارای یه سری فرهنگ و یا شاید واژه هم ردیف اون به عنوان هنجارهای قابل قبول هست . موضوع اینجاست که ممکنه فرهنگ فردی مغایر با فرهنگ جامعه باشه مثلا تفکر در مورد نوع پوشش فردی یا اون چیزی که عرف و فرهنگ پذیرفته شده جامعه مغایر باشه ،پس تضاد و اختلاف به وجود میاد و فرد یا مخالفت میکنه یا خودش رو هم رنگ جماعت میکنه حالا یا بر حسب میل قلبی یا جبر. اگه به جایی برسیم که عده زیادی از افراد فرهنگشون با فرهنگ فعلی جامعه مغایر باشه به عنوان مثال در مورد نوع پوشش ،اون وقت ممکنه فرهنگ جامعه تحت تاثیر قرار بگیره و یا شیب اون به سمت فرهنگ افراد کج بشه... تمام این حرف ها رو زدم که برسم به این که : به نظرم وقتی حضرت اقا میفرمایند حاضرند جانشان را در راه فرهنگ بدن یعنی تمایل قلبی ایشان اینه که تمام تلاش انجام بشه تا یه فرهنگ درست و دینی در جامعه ایجاد بشه و به تبع اون این فرهنگ اخلاقی و دینی و اسلامی وارد تک تک خانواده ها بشه که نتیجه اون میشه نجات جامعه از همه ناهنجارها و خدای نکرده غیر اخلاقی ها حالا میشه بفرمایید ایا برداشتم درسته؟ می پسندم 0 |
||
|
اطلاعات نویسنده |
Culture (فرهنگ)چیه...؟
یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۴۱ بعد از ظهر
[4]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
2697
حالت :
ارسال ها :
263
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
195
اعتبار کاربر :
2765
پسند ها :
280
تشکر شده : 143
|
ممنون از نظر شما...
سوال از خانم modafegirle - شما فکر میکیند در محیط های مختلف تعریف متفاوتی داره؟اگه امکان داره توضیح بدید... - فکر میکنید خانواده و دین و جامعه و... صرفا تاثیر گذارند و این که چقدر تاثیر گذارند و چقدر تاثیر پذیر(در صورت تاثیر پذیر بودن)؟ - اگه تو جامعه ای بی حجابی ارزش بشه میتونیم بگیم این بی ارزشی ریشه در وجودشون داره و برخواسته از وجودشونه؟ سوال از خانم ye adam - به نظر شما هر کاری رو که بهش عمل کنیم در چارچوب فرهنگ میگنجه؟ - تصور کنید افرادی برای مصرف غذا از قاشق و چنگال استفاده میکنند...به نظر شما افرادی که از این ابزار استفاده میکنند مومن به این ابزار هستند و میتوان این کارشون رو گذاشت بر روی ایمان؟ - به نظر شما ایمان همون باوره؟
ویرایش ارسال توسط : متین23
در تاریخ : یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۲۲ بعد از ظهر می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
Culture (فرهنگ)چیه...؟
یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۰۹:۰۱ بعد از ظهر
[5]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
2179
حالت :
ارسال ها :
1483
محل سکونت : :
هر جا خدا بگه اونجام....بچشم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
379
اعتبار کاربر :
14272
پسند ها :
1053
تشکر شده : 1280
|
ببینم اینترنت درباره اش چی نوشته : در مورد فرهنگ تعابير وتوضيحات زيادي موجود هست . يكپارچه كردن و همه را به نحوي در يك تعريف جامع و مانع در آوردن نه ممكن است و نه مقدور و نه تابحال چنين كاري انجام گرفته . بنا به بينشها و نگرشهاي افراد و پژوهشگران تعابير و تعاريف خاصي از « فرهنگ» مستفاد شده . در اينجا برآنيم تا در ابتدا، بنا به ضرورتي كه تشخيص ميدهيم نگاهي به گذشته اين واژه داشته باشيم و آن را دقيقتر بررسي كنيم ، چرا كه براي شناخت هر پديده، تاريخ آن ضروري ولازم است .به طور كلاسيك، سير تاريخي ومنشاء واژه «فرهنگ » را بايست در آلمان جستجو كرد . در پايان قرن هيجدهم كه افكار اجتماعي ، يك خصيصه علمي به خود گرفت و شروع به جستجوي قوانين اجتماعي كرد كه راهنماي رفتار بشر باشند . مطالعاتي تحت عنوان «تاريخ جهاني » انجام شد، دانشمندان در اين مطالعات بدنبال آن بودند كه «تاريخ عمومي » بشر و جوامع را از ابتداي شكلگيري آن مدون كنند . مورخان كه شروع كننده چنين جرياني بودند ، توجه چنداني به تاريخ سياسي و نظامي كه ( معمول قرون قبل ) بود نداشتند ، بلكه توجه آنها بيشتر متوجه ، آداب ورسوم ، نهادها ، افكار ، هنرها، و علوم بود . همين كنجكاوي باعث گرديد كه به جوامع و تمدنها بيشتر توجه كنند و اسناد فر اواني را درباره تمامي ادوار تاريخي و تمامي جوامع شناخته شده جمع آوري كنند ، در ضمن آنان اعتقاد داشتند كه تاريخ بشري «تاريخ پيشرفت بشريت است » و مطالعه تطبيقي جوامع و تمدنها آثار اين پيشرفت را مشخص ميكنند و بخصوص تاريخ تطبيقي بايست امكان تشخيص ادوار تاريخي و جوامعي را كه مراحل متفاوت پيشرفت بشري را نشان دادهاند فراهم آورد . بدين منظور اين محققان آن لحظات تاريخي را كه با افزايش شناخت و معرفت گسترش هنرها ، خلاف رسوم و بهبود نهادهاي اجتماعي همراه بود، مشخص ميكردند و بدين سان مي توانستند از يك دوره پيشرفت سخن بگويند و واژه «فرهنگ » براي بيان اين تكامل در پيشرفت بكار گرفته شد. در زبان فرانسه قرون وسطي، واژه ( cultore) به معناي «پرستش مذهبي »بود وو واژه couture يا coture را به معني «مزرعه شخمزده و بذر پاشيده » بكار ميبرند . فعل cuturer و همچنين coutureبه معني «عمل كاشتن زمين » به كار گرفته ميشود . در قرن هفدهم است كه كلمهcoltore به معناي « كارروي زمين مي آيد » و در قرن هيجدهم نويسندگان استفاده از culture را به طور عام براي نشا دادن « تربيت روح »آغاز ميكنند . در زبان فرانسه واژه «فرهنگ » به معناي پيشرفت فكري يك شخص يا به عبارت بهتر « كار لازم براي اين پيشرفت » به كار گرفته ميشده است . امادر حوزه زبان انگليسي مفهوم «فرهنگ » تحولا ت ديگري به خود ميبيند . اي. بي. تايلور دركتب خود بنام فرهنگهاي ابتداي « primitive cuttvre »كه در سال 1871 منتشر شد، براي اولين بار واژه فرهنگ را در انگلستان مطرح كرده ـ گرچه خود او وامدار كسان ديگري بود، اما به طور رسمي به او استناد ميكنند . تايلور «فرهنگ cutture» را مترادف با «تمدنcivilaaization » بكار گرفت . وي در ابتداي كتاب خود تعريفي از فرهنگ ارائه ميكند كه پس از او بارها نقل شده است: «فرهنگ يا تمدن به مفهوم قوم نگاري عام خود، مجموعه پيچيدهاي است مشتمل بر معارف ، معتقدات ، هنر ، حقوق ، اخلاق ، رسوم و تمامي تواناييها و عاداتي كه بيشتر به عنوان عضوي از جامعه اخذ مي نمايد». در اينجا يك توصيف از «فرهنگ »ديده ميشود كه با معناي اوليه آن در زبان آلماني كه به معناي پيشرفت است، تفاوت داردو « تمدن » را نميرساند بلكه به امور واقع گفته ميشود كه در يك مقاطع زماني خاص قابل مشاهده است، كه ميتوان تحول آنها را دنبال كردو اين در واقع يك تولد جديد براي اين واژه بود. بهر حال واژه « فرهنگ » (كولتور ) كه از فرانسه گرفته شده بود و از آلماني به انگليسي ترجمه شده هر بار يك معناي جديد بدان افزوده شده و از « مزرعه شخمزده و بذز پاشيده » كه در زبان فرانسوي قديم معنا داده تا مفهوم جامعهشناختي آن كه وارد زبان فرانسه شده، بسيار فراز و نشيب داشته و تحولاتي به همراه داشته كه مورد بحث ما نيست و شايد بعدها بتوان درباره آن صحبت كرد. در اينجا ما دامنه بحث خود را محدود به تعريف از واژه «فرهنگ » ميكنيم . گي روشه ـ استد دانشگاه مونترال كانادا ـ با استفاده از تعريف تايلور و محققان ديگر فرهنگ را اينگونه تعريف ميكند. « فرهنگ مجموعه بهم پيوستهاي از شيوههاي تفكر احساس و عمل است كه كم و بيش مشخص است و توسط تعداد زيادي از افرادي فراگرفته ميشود و بين آنها مشترك است و دو شيوه عيني و نمادين به كار گرفته ميشود تا اين اشخاص را به يك جمع خاص و متمايز مبدل سازد » . در كتب «فرهنگ علوم اجتماعي » تأليف آلن بيرو«فرهنگ » را «مراقب از گياهان » و معناي مجازي آن را مراقبت از انديشه معني كرده و اضافه ميكند: 1ـ زماني كه اين واژه ( فرهنگ ) بالاخص در مورد انسان به كار ميرود «ميزان آموزش و پرورش » و يا ميزان توجه به پرورش انديشه و اشتغالات فكري را ميسازد . 2ـ زماني كه اين اصطلاح در انسانشناسي ، مردمشناسي و يا جامعهشناسي به كار ميرود معنايي بالنسبه متفاوت ميپذيرد . و در ادامه اضافه ميكند كه : «در فرهنگ مجموع حيات اجتماعي از زير بناهاي فني و سازمانهاي نهادهاي گرفته تا اشكال و صوربيان حيات رواني مطمع نظر قرار ميگيرند و تمامي آنان همچون يك نظم ارزشي تلقي ميشوند و به گروه نوعي كيفيت و تعالي انساني مي بخشد .» بهرحال بررسي تمامي نظريات درباره فرهنگ نياز به زماني طولاني دارد و گاه دويست و پنچاه تعريف و حتي بيشتر تا حدود سيصد تعريف و برخي چهارصد تعريف ر ا براي فرهنگ ذكر كردهاند نكتهاي كه ميتوان در اينجا از آن استفاده كرد اين است كه در تمامي اين تعاريف به نوعي به مجموعه دستاوردهاي معنوي و مادي بيشتر تكيه شده است . برخي از اين تعاريف ذيلاً آورده ميشود : « فرهنگ عبارت است مجموعهاي از عقايد، عادات، فرمها، و هنرهاي متعلق به جمعي از انسانها در زمان و مكان مشخص » « فرهنگ عبارت است از سيستم رفتارها و حالتهاي متكي برضمير ناخودآگاه» « فرهنگ عبارت است از ارتباط متقابل سه عامل : ارزشها با روابط و ساختارها ي اجتماعي » « فرهنگ عبارت است از رفتار متعارف و مرسوم جامعه ، فرهنگ بر همه كنشهاي فرنفوذ ميكند حتي اگر وي به دشواري از آن آگاه باشد.» « فرهنگ به معناي كليت در هم تنيدهاي است در رفتار سنتي كه نژاد بشر آن را پرورانده است و نسل به نسل آموخته ميشود .» از اين پژوهشگران نوعي طبقهبندي را بر مبناي نوع تعريف و عناصر مندرج در هر تعريف و تكيهگاههاي هر تعريف به عمل ميآورد و بيان ميكند كه واژه فرهنگ را ميتوان از زواياي مختلف نگاه كرد كه عبارتند از : الف) تعريفهاي تاريخي : كه تكيه برروي ميراث فرهنگي و وراثت اجتماعي در فرهنگ دارند. ب) تعريفهاي تشريحي: كه برروي قاعده يا را و روش تكيه داردو فرهنگ يك جامعه را راه و رسم زندگي اعضاي آن ميداند. ت) تعريفهاي روانشناختي: در اين گروه ياتاكيد برفرهنگ بعنوان وسيله « ساز واري » و حل مسائل است و يا تاكيد برفرهنگ به عنوان « آموختگي » صورت اجتماعي است. و تجسم آموزشهاي يك گروه اجتماعي در طول نسلها و يا تاكيد برعادات است . ث) تعريفهاي ساختاري : كه برالگوسازي يا سازمان فرهنگ متكي است. ج) تعريفهاي تكويني : كه فرهنگ را متكي بريك فرآورده يا ساخته يا تصورات يا نهادها ميداند. در بين متوني كه از گذشتههاي دور به ميراث رسيده واژه :«فرهنگ » در معياري خاص استفاده شد، اينكه كلمه «فرهنگ » از دو حرف «فره » به معناي «شكوه و عظمت » است و « هنگ » از ريشه اوستايي «سنگ » به معني «كشيدن» و « سنگيني » و «وقار » برگرفته شده جاي تأمل و تدفيق بيشتري دارد. بنابه پژوهش يكي از پژوهشگران كلمه فرهنگ در متون پهلوي به معناي «دانش و دانايي» آمده است . « به خاستاري فرهنگ كوشا باشيد . چه فرهنگ تخم دانش است و برآن خرد است و خرد آرايش دو جهان است و درباره آن گفتهاند كه فرهنگ اندر فراخي پيرايه و اندر شگفتي ( سختي ) پانه ( نگهبان ) و اندر آستانه ( مصيبت ) دستگير و اندر تنگي پيشه است .» ( به نقل از دكتر محمود روحالاميني از كتاب مباني انسانشناسي ) در شاهنامه فردوسي نيز فرهنگ با معاني متفاوت و به معني دانش علم ، نيكمردي و مترادف با خصايل اخلاقي به كار رفته است، در شعر مربوط به اندرزنامه انوشيروان »آمده: زادنابپرسيد سپس دادگر كه فرهنگ بهتر بوديا گهر چنين دادپاسخ بدرورهنمون كه فرهنگ باشد زگوهرفزون كه فرهنگ آرايش جان بود زگوهر سخن گفتن آسان بود گهربي هنرزلروخواراست و مست به فرهنگ باشد روان تندرست در اختمام برهان قاطع لغت فرهنگ بدين معني آورده : « برون و معني فرهنج است كه علم و دانش و عقل و ادب و بزرگي و سنجيدگي باشد ، كتاب لغات فارسي را نيز گويند. نام مادر كيكاووس هم بوده ، شاخ درختي را نيز گويند كه در زمين خوابانيده خاك برروي آن بريزد تا از جاي ديگر سربرآورد و كاريزآب را نيز گفتهاند . چه دهن فرهنگ جايي را ميگويند از كاريز كه آب برروي زمينآيد» تا همين اواخر كلمه « فرهنگ »به معني «علم و دانش » به كار ميرفت و اطلاق نام «اداره فرهنگ» به آموزش و پرورش فعلي با توجه به همين مفهوم و معني بود، به علاوه كلمه فرهنگ با مفهوم روشنفكري و طبقاتي مترادف كلمات «مبادي آداب »، « باريك انديش»،«با سواد»، «اهل مطالعه » ، « خوش مشرب» ، « آشنا با آداب و رسوم خاص » و «مؤدب و داراي خصايص اخلاقي » نيز به كار ميرود و معمول چنين استنباط ميشود كه كسي را ميتوان «بافرهنگ » ناميد كه با رفتار مؤدبانهاش براي خود شخصيت و موقعيتي احراز كند،در همين جا بايد گفت كه تمامي اين مفاهيم در مفهوم جامعهشناسي آن جزيي از «فرهنگ » است ن خود فرهنگ . پينوشت : در اين نوشته از كتب زير استفاده شده 1ـ جاناتان اچ ـ ترنروال بيگي . پيدايش نظزيه جامعهشناختي . ترجمه ، عبدالعلي لساييزاده، شيراز : مركز دانشگاه شيراز 1371 2ـ گي روشه. كنش اجتماعي . ترجمه هما زنجانيزاده . مشهد : دانشگاه فردوسي مشهد 1367 3ـ آلن پيرو. فرهنگ علوم اجتماعي . ترجمه باقر روحاني . تهران : مؤسسه كيهان 1370 4ـ روحالااميني محمود. مباني انسانشناسي . تهران : انتشارات عطار 1370 5ـ شريعتي علي. فرهنگ و ايدئولوژي . تهران : حسينيه ارشاد 1350 6ـ حقشناس فرامرز ( تعاريف فرهنگ و ...) فصلنامه دانشگاه انقلاب . شماره89 می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
Culture (فرهنگ)چیه...؟
یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۱۷ بعد از ظهر
[6]
|
|||
مدیر انجمن انجمن دفاع مقدس
شماره عضویت :
1784
حالت :
ارسال ها :
3460
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
462
اعتبار کاربر :
72225
پسند ها :
2031
تشکر شده : 2670
|
سلام
ببخشید آقا متین یه سوال داشتم » به نظرتون همین کلمات لاتین مثل ( Culture که توی عنوان تاپیک گذاشتین ) که توی مکالمات استفاده می کنیم جزئی از فرهنگ ایرانی هست؟ می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
Culture (فرهنگ)چیه...؟
یکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۵۷ بعد از ظهر
[7]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
2697
حالت :
ارسال ها :
263
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
195
اعتبار کاربر :
2765
پسند ها :
280
تشکر شده : 143
|
نوشته شده توسط : محمدELE » سلام ببخشید آقا متین یه سوال داشتم » به نظرتون همین کلمات لاتین مثل ( Culture که توی عنوان تاپیک گذاشتین ) که توی مکالمات استفاده می کنیم جزئی از فرهنگ ایرانی هست؟ سلام علیکم خواهش میکنم... نه فکر نمیکنم. می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
Culture (فرهنگ)چیه...؟
دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۱۸ قبل از ظهر
[8]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
2697
حالت :
ارسال ها :
263
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
195
اعتبار کاربر :
2765
پسند ها :
280
تشکر شده : 143
|
نوشته شده توسط : ye adam » ببینم اینترنت درباره اش چی نوشته : در مورد فرهنگ تعابير وتوضيحات زيادي موجود هست . يكپارچه كردن و همه را به نحوي در يك تعريف جامع و مانع در آوردن نه ممكن است و نه مقدور و نه تابحال چنين كاري انجام گرفته . بنا به بينشها و نگرشهاي افراد و پژوهشگران تعابير و تعاريف خاصي از « فرهنگ» مستفاد شده . در اينجا برآنيم تا در ابتدا، بنا به ضرورتي كه تشخيص ميدهيم نگاهي به گذشته اين واژه داشته باشيم و آن را دقيقتر بررسي كنيم ، چرا كه براي شناخت هر پديده، تاريخ آن ضروري ولازم است .به طور كلاسيك، سير تاريخي ومنشاء واژه «فرهنگ » را بايست در آلمان جستجو كرد . در پايان قرن هيجدهم كه افكار اجتماعي ، يك خصيصه علمي به خود گرفت و شروع به جستجوي قوانين اجتماعي كرد كه راهنماي رفتار بشر باشند . مطالعاتي تحت عنوان «تاريخ جهاني » انجام شد، دانشمندان در اين مطالعات بدنبال آن بودند كه «تاريخ عمومي » بشر و جوامع را از ابتداي شكلگيري آن مدون كنند . مورخان كه شروع كننده چنين جرياني بودند ، توجه چنداني به تاريخ سياسي و نظامي كه ( معمول قرون قبل ) بود نداشتند ، بلكه توجه آنها بيشتر متوجه ، آداب ورسوم ، نهادها ، افكار ، هنرها، و علوم بود . همين كنجكاوي باعث گرديد كه به جوامع و تمدنها بيشتر توجه كنند و اسناد فر اواني را درباره تمامي ادوار تاريخي و تمامي جوامع شناخته شده جمع آوري كنند ، در ضمن آنان اعتقاد داشتند كه تاريخ بشري «تاريخ پيشرفت بشريت است » و مطالعه تطبيقي جوامع و تمدنها آثار اين پيشرفت را مشخص ميكنند و بخصوص تاريخ تطبيقي بايست امكان تشخيص ادوار تاريخي و جوامعي را كه مراحل متفاوت پيشرفت بشري را نشان دادهاند فراهم آورد . بدين منظور اين محققان آن لحظات تاريخي را كه با افزايش شناخت و معرفت گسترش هنرها ، خلاف رسوم و بهبود نهادهاي اجتماعي همراه بود، مشخص ميكردند و بدين سان مي توانستند از يك دوره پيشرفت سخن بگويند و واژه «فرهنگ » براي بيان اين تكامل در پيشرفت بكار گرفته شد. در زبان فرانسه قرون وسطي، واژه ( cultore) به معناي «پرستش مذهبي »بود وو واژه couture يا coture را به معني «مزرعه شخمزده و بذر پاشيده » بكار ميبرند . فعل cuturer و همچنين coutureبه معني «عمل كاشتن زمين » به كار گرفته ميشود . در قرن هفدهم است كه كلمهcoltore به معناي « كارروي زمين مي آيد » و در قرن هيجدهم نويسندگان استفاده از culture را به طور عام براي نشا دادن « تربيت روح »آغاز ميكنند . در زبان فرانسه واژه «فرهنگ » به معناي پيشرفت فكري يك شخص يا به عبارت بهتر « كار لازم براي اين پيشرفت » به كار گرفته ميشده است . امادر حوزه زبان انگليسي مفهوم «فرهنگ » تحولا ت ديگري به خود ميبيند . اي. بي. تايلور دركتب خود بنام فرهنگهاي ابتداي « primitive cuttvre »كه در سال 1871 منتشر شد، براي اولين بار واژه فرهنگ را در انگلستان مطرح كرده ـ گرچه خود او وامدار كسان ديگري بود، اما به طور رسمي به او استناد ميكنند . تايلور «فرهنگ cutture» را مترادف با «تمدنcivilaaization » بكار گرفت . وي در ابتداي كتاب خود تعريفي از فرهنگ ارائه ميكند كه پس از او بارها نقل شده است: «فرهنگ يا تمدن به مفهوم قوم نگاري عام خود، مجموعه پيچيدهاي است مشتمل بر معارف ، معتقدات ، هنر ، حقوق ، اخلاق ، رسوم و تمامي تواناييها و عاداتي كه بيشتر به عنوان عضوي از جامعه اخذ مي نمايد». در اينجا يك توصيف از «فرهنگ »ديده ميشود كه با معناي اوليه آن در زبان آلماني كه به معناي پيشرفت است، تفاوت داردو « تمدن » را نميرساند بلكه به امور واقع گفته ميشود كه در يك مقاطع زماني خاص قابل مشاهده است، كه ميتوان تحول آنها را دنبال كردو اين در واقع يك تولد جديد براي اين واژه بود. بهر حال واژه « فرهنگ » (كولتور ) كه از فرانسه گرفته شده بود و از آلماني به انگليسي ترجمه شده هر بار يك معناي جديد بدان افزوده شده و از « مزرعه شخمزده و بذز پاشيده » كه در زبان فرانسوي قديم معنا داده تا مفهوم جامعهشناختي آن كه وارد زبان فرانسه شده، بسيار فراز و نشيب داشته و تحولاتي به همراه داشته كه مورد بحث ما نيست و شايد بعدها بتوان درباره آن صحبت كرد. در اينجا ما دامنه بحث خود را محدود به تعريف از واژه «فرهنگ » ميكنيم . گي روشه ـ استد دانشگاه مونترال كانادا ـ با استفاده از تعريف تايلور و محققان ديگر فرهنگ را اينگونه تعريف ميكند. « فرهنگ مجموعه بهم پيوستهاي از شيوههاي تفكر احساس و عمل است كه كم و بيش مشخص است و توسط تعداد زيادي از افرادي فراگرفته ميشود و بين آنها مشترك است و دو شيوه عيني و نمادين به كار گرفته ميشود تا اين اشخاص را به يك جمع خاص و متمايز مبدل سازد » . در كتب «فرهنگ علوم اجتماعي » تأليف آلن بيرو«فرهنگ » را «مراقب از گياهان » و معناي مجازي آن را مراقبت از انديشه معني كرده و اضافه ميكند: 1ـ زماني كه اين واژه ( فرهنگ ) بالاخص در مورد انسان به كار ميرود «ميزان آموزش و پرورش » و يا ميزان توجه به پرورش انديشه و اشتغالات فكري را ميسازد . 2ـ زماني كه اين اصطلاح در انسانشناسي ، مردمشناسي و يا جامعهشناسي به كار ميرود معنايي بالنسبه متفاوت ميپذيرد . و در ادامه اضافه ميكند كه : «در فرهنگ مجموع حيات اجتماعي از زير بناهاي فني و سازمانهاي نهادهاي گرفته تا اشكال و صوربيان حيات رواني مطمع نظر قرار ميگيرند و تمامي آنان همچون يك نظم ارزشي تلقي ميشوند و به گروه نوعي كيفيت و تعالي انساني مي بخشد .» بهرحال بررسي تمامي نظريات درباره فرهنگ نياز به زماني طولاني دارد و گاه دويست و پنچاه تعريف و حتي بيشتر تا حدود سيصد تعريف و برخي چهارصد تعريف ر ا براي فرهنگ ذكر كردهاند نكتهاي كه ميتوان در اينجا از آن استفاده كرد اين است كه در تمامي اين تعاريف به نوعي به مجموعه دستاوردهاي معنوي و مادي بيشتر تكيه شده است . برخي از اين تعاريف ذيلاً آورده ميشود : « فرهنگ عبارت است مجموعهاي از عقايد، عادات، فرمها، و هنرهاي متعلق به جمعي از انسانها در زمان و مكان مشخص » « فرهنگ عبارت است از سيستم رفتارها و حالتهاي متكي برضمير ناخودآگاه» « فرهنگ عبارت است از ارتباط متقابل سه عامل : ارزشها با روابط و ساختارها ي اجتماعي » « فرهنگ عبارت است از رفتار متعارف و مرسوم جامعه ، فرهنگ بر همه كنشهاي فرنفوذ ميكند حتي اگر وي به دشواري از آن آگاه باشد.» « فرهنگ به معناي كليت در هم تنيدهاي است در رفتار سنتي كه نژاد بشر آن را پرورانده است و نسل به نسل آموخته ميشود .» از اين پژوهشگران نوعي طبقهبندي را بر مبناي نوع تعريف و عناصر مندرج در هر تعريف و تكيهگاههاي هر تعريف به عمل ميآورد و بيان ميكند كه واژه فرهنگ را ميتوان از زواياي مختلف نگاه كرد كه عبارتند از : الف) تعريفهاي تاريخي : كه تكيه برروي ميراث فرهنگي و وراثت اجتماعي در فرهنگ دارند. ب) تعريفهاي تشريحي: كه برروي قاعده يا را و روش تكيه داردو فرهنگ يك جامعه را راه و رسم زندگي اعضاي آن ميداند. ت) تعريفهاي روانشناختي: در اين گروه ياتاكيد برفرهنگ بعنوان وسيله « ساز واري » و حل مسائل است و يا تاكيد برفرهنگ به عنوان « آموختگي » صورت اجتماعي است. و تجسم آموزشهاي يك گروه اجتماعي در طول نسلها و يا تاكيد برعادات است . ث) تعريفهاي ساختاري : كه برالگوسازي يا سازمان فرهنگ متكي است. ج) تعريفهاي تكويني : كه فرهنگ را متكي بريك فرآورده يا ساخته يا تصورات يا نهادها ميداند. در بين متوني كه از گذشتههاي دور به ميراث رسيده واژه :«فرهنگ » در معياري خاص استفاده شد، اينكه كلمه «فرهنگ » از دو حرف «فره » به معناي «شكوه و عظمت » است و « هنگ » از ريشه اوستايي «سنگ » به معني «كشيدن» و « سنگيني » و «وقار » برگرفته شده جاي تأمل و تدفيق بيشتري دارد. بنابه پژوهش يكي از پژوهشگران كلمه فرهنگ در متون پهلوي به معناي «دانش و دانايي» آمده است . « به خاستاري فرهنگ كوشا باشيد . چه فرهنگ تخم دانش است و برآن خرد است و خرد آرايش دو جهان است و درباره آن گفتهاند كه فرهنگ اندر فراخي پيرايه و اندر شگفتي ( سختي ) پانه ( نگهبان ) و اندر آستانه ( مصيبت ) دستگير و اندر تنگي پيشه است .» ( به نقل از دكتر محمود روحالاميني از كتاب مباني انسانشناسي ) در شاهنامه فردوسي نيز فرهنگ با معاني متفاوت و به معني دانش علم ، نيكمردي و مترادف با خصايل اخلاقي به كار رفته است، در شعر مربوط به اندرزنامه انوشيروان »آمده: زادنابپرسيد سپس دادگر كه فرهنگ بهتر بوديا گهر چنين دادپاسخ بدرورهنمون كه فرهنگ باشد زگوهرفزون كه فرهنگ آرايش جان بود زگوهر سخن گفتن آسان بود گهربي هنرزلروخواراست و مست به فرهنگ باشد روان تندرست در اختمام برهان قاطع لغت فرهنگ بدين معني آورده : « برون و معني فرهنج است كه علم و دانش و عقل و ادب و بزرگي و سنجيدگي باشد ، كتاب لغات فارسي را نيز گويند. نام مادر كيكاووس هم بوده ، شاخ درختي را نيز گويند كه در زمين خوابانيده خاك برروي آن بريزد تا از جاي ديگر سربرآورد و كاريزآب را نيز گفتهاند . چه دهن فرهنگ جايي را ميگويند از كاريز كه آب برروي زمينآيد» تا همين اواخر كلمه « فرهنگ »به معني «علم و دانش » به كار ميرفت و اطلاق نام «اداره فرهنگ» به آموزش و پرورش فعلي با توجه به همين مفهوم و معني بود، به علاوه كلمه فرهنگ با مفهوم روشنفكري و طبقاتي مترادف كلمات «مبادي آداب »، « باريك انديش»،«با سواد»، «اهل مطالعه » ، « خوش مشرب» ، « آشنا با آداب و رسوم خاص » و «مؤدب و داراي خصايص اخلاقي » نيز به كار ميرود و معمول چنين استنباط ميشود كه كسي را ميتوان «بافرهنگ » ناميد كه با رفتار مؤدبانهاش براي خود شخصيت و موقعيتي احراز كند،در همين جا بايد گفت كه تمامي اين مفاهيم در مفهوم جامعهشناسي آن جزيي از «فرهنگ » است ن خود فرهنگ . پينوشت : در اين نوشته از كتب زير استفاده شده 1ـ جاناتان اچ ـ ترنروال بيگي . پيدايش نظزيه جامعهشناختي . ترجمه ، عبدالعلي لساييزاده، شيراز : مركز دانشگاه شيراز 1371 2ـ گي روشه. كنش اجتماعي . ترجمه هما زنجانيزاده . مشهد : دانشگاه فردوسي مشهد 1367 3ـ آلن پيرو. فرهنگ علوم اجتماعي . ترجمه باقر روحاني . تهران : مؤسسه كيهان 1370 4ـ روحالااميني محمود. مباني انسانشناسي . تهران : انتشارات عطار 1370 5ـ شريعتي علي. فرهنگ و ايدئولوژي . تهران : حسينيه ارشاد 1350 6ـ حقشناس فرامرز ( تعاريف فرهنگ و ...) فصلنامه دانشگاه انقلاب . شماره89 بهتره برداشت های خودتون رو بنویسید تا موضوع رو خودمونی تر پی گیری کنیم و از سنگینی و گستردگی مطالب کاسته بشه... هر چند استفاده از منابع و ذکر منابع باعث افزودن اعتبار تعریفه اما بنده نظر شما رو خواستم ... با تشکر می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
Culture (فرهنگ)چیه...؟
دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۲۹ قبل از ظهر
[9]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
2179
حالت :
ارسال ها :
1483
محل سکونت : :
هر جا خدا بگه اونجام....بچشم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
379
اعتبار کاربر :
14272
پسند ها :
1053
تشکر شده : 1280
|
فرهنگ از زمانی به زمان دیگه و از دوره به دوره دیگه تغییر میکنه و انسانهای یک جامعه باعث میشن یک فرهنگ ایجاد یا از بین بره مثلا در رابطه با همین فرمایش جناب محمد ....که گفتن از لغت انگلیسی نباید در فرهنگ ایرانی به کار برد ....این در جامعه ما در حال حاضر صدق میکنه و ما به خاطر اینکه اصالت خودمون رو حفظ کنیم همچین حرفی میزنیم ..اما اگر عمیق تر نگاه کنین تمام زبان ها کم کم در حال تغییره ....همین فارسی قبلا این طور نوشته نمیشد ...ما باید زبان انگلیسی بیاموزیم تا بتونیم با افراد مختلف ارتباط برقرار کنیم و تبادل اطلاعات داشته باشیم ..... یه کشور با توجه به دید امروز خودش برای فردای جامعه اش تصمیم میگیره ....مثلا چین : چون جمعیتشون رو رو به افزایش دیدن فرهنگ کار کردن رو برای همه اقشار جامعه ایجاد کردن ...الانم مشکلی بابت بیکاری یا کم کاری ندارن ....اگه برای ایجاد فرهنگ در جامعه فکر نشه ممکنه جامعه رو به نابودی بره .....کشور ما هم باید فرهنگ مناسب جامعه اش رو اتخاذ کنه تا مشکلی مثل بد حجابی یا بی حجابی...بیکاری...و غیره رو نداشته باشه .... می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
Culture (فرهنگ)چیه...؟
دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۳۸ قبل از ظهر
[10]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
2697
حالت :
ارسال ها :
263
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
195
اعتبار کاربر :
2765
پسند ها :
280
تشکر شده : 143
|
نوشته شده توسط : ye adam » فرهنگ از زمانی به زمان دیگه و از دوره به دوره دیگه تغییر میکنه و انسانهای یک جامعه باعث میشن یک فرهنگ ایجاد یا از بین بره مثلا در رابطه با همین فرمایش جناب محمد ....که گفتن از لغت انگلیسی نباید در فرهنگ ایرانی به کار برد ....این در جامعه ما در حال حاضر صدق میکنه و ما به خاطر اینکه اصالت خودمون رو حفظ کنیم همچین حرفی میزنیم ..اما اگر عمیق تر نگاه کنین تمام زبان ها کم کم در حال تغییره ....همین فارسی قبلا این طور نوشته نمیشد ...ما باید زبان انگلیسی بیاموزیم تا بتونیم با افراد مختلف ارتباط برقرار کنیم و تبادل اطلاعات داشته باشیم ..... یه کشور با توجه به دید امروز خودش برای فردای جامعه اش تصمیم میگیره ....مثلا چین : چون جمعیتشون رو رو به افزایش دیدن فرهنگ کار کردن رو برای همه اقشار جامعه ایجاد کردن ...الانم مشکلی بابت بیکاری یا کم کاری ندارن ....اگه برای ایجاد فرهنگ در جامعه فکر نشه ممکنه جامعه رو به نابودی بره .....کشور ما هم باید فرهنگ مناسب جامعه اش رو اتخاذ کنه تا مشکلی مثل بد حجابی یا بی حجابی...بیکاری...و غیره رو نداشته باشه .... ممنون از فرمایش شما.. در مورد موضوع برادر ما توصیه میکنم اجازه بدید خودشون موضوع رو پیگیری کنن شاید نیت دیگه ای داشته باشن...
ویرایش ارسال توسط : متین23
در تاریخ : دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۱۰:۳۹ قبل از ظهر می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
Culture (فرهنگ)چیه...؟
دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۱۱:۳۶ قبل از ظهر
[11]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
2179
حالت :
ارسال ها :
1483
محل سکونت : :
هر جا خدا بگه اونجام....بچشم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
379
اعتبار کاربر :
14272
پسند ها :
1053
تشکر شده : 1280
|
با نیت کاری ندارم در اینجا اعلام شده منم نظرم رو گفتم
همین نظر بقیه هم محترم می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
Culture (فرهنگ)چیه...؟
دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۲۴ بعد از ظهر
[12]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
2697
حالت :
ارسال ها :
263
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
195
اعتبار کاربر :
2765
پسند ها :
280
تشکر شده : 143
|
بنده هم نظر خودم رو در مورد کلمه ی و مفهوم فرهنگ مطرح میکنم...
خب همونطور که میدونید واژه ی cultore یک لفظ فرانسوی بوده و به معنی کشت کردن هست... در واقع ما وقتی این واژه(Culture) رو ریشه شناسی کنیم میبینیم که برای اولین بار در فرانسه و به منظور کشت کردن به کار برده شده... در کل باید گفت که کالچر یا فرهنگ از نیچر یا طبیعت گرفته شده و به امور طبیعی مربوطه.و از اونجایی که بشری نیست که خارج از طبیعت زندگی کنه و لذا بشری رو هم نمیتونیم پیدا کنیم که جدای از فرهنگ بوده باشه.در واقع تمام جوامع بشری دارای فرهنگ هستند و اصطلاح بی فرهنگ یه واژه ی غلطی هست که به کار برده میشه... به طور کلی اهمیت این واژه از اونجایی هست که تمام افراد با اون درگیر هستند و رفتاری خارج از اون امکان پذیر نیست... مثل خوردن غذا و چگونگی خوردن اون یا پوشش و سبک زندگی و ایمان و... که به نوعی از باور افراد تبعیت میکنه و از محیطی به محیط دیگه فرق داره... قرابت و نزدیکی این مفهوم با مفهومی که ما از فرهنگ داریم به این دلیله که همانطور که در زمین بذری کاشت میشه و بعد از مدتی همون بذر سر از خاک بر میاره فرهنگ هم اینطوریه که در زمین ذهن انسان ها باوری کاشت میشه که بعد از مدتی همون باور سر بر میاره. به زبان ساده افراد اونطوری رفتار میکنن که در زمین ذهنشون بذر اون باور کاشته شده بوده... نکته ای که باید در این کلمه بهش توجه کرد اینه که همانطور که ما وقتی میخوایم روی زمینی چیزی بکاریم قبلش سعی میکنیم اون زمین رو آماده کنیم و از علف های هرز پاکسازی کنیم،در فرهنگ هم این موضوع مطرحه که ما قبل از این که بخوایم یه باوری رو در ذهن کسی ایجاد کنیم قبلش باید زمین ذهن اون فرد رو از علف های هرز پاکسازی کنیم تا وقتی بذری رو کاشتیم به همراه علف های هرز رشد نکنه و این علف ها موجب خفگی بذر مورد نظر ما نشه... ادامه دارد... می پسندم 0
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
برچسب ها
|
Culture ، (فرهنگ)چیه...؟ ، |
|