آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
چهارشنبه ۳ آبان ۱۳۹۶ ۰۵:۰۷ بعد از ظهر
|
|||||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34681
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6056
|
شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت باد *** آمدی و شب سیاه من عاقبت مثل روز روشن شد همه دیدند من پدر دارم روسیاهی نصیب دشمن شد از همان ساعتی که رفتی تو خنده بر من حرام شد بابا مثل تو در غروب روز دهم عمر من هم تمام شد بابا «وای از ضربه دوازدهم » که شده بانی اسیری من هست زیر سر همان گودال همه ماجرای پیری من من بمیرم چه کرده با سر تو خنجر کند قاتلت بابا کاش جای تو دخترت می رفت زیر سم ستور دشمن ها تا که تو روی نیزه ها رفتی حرمت ما ز چشم ها افتاد جای دستی زخمت بر روی گونه های رقیه جا افتاد تا که تو روی نیزه ها رفتی چادرم پاره پاره شد بابا فکر و ذکر تمام کوفی ها غارت گوشواره شد بابا تا که تو روی نیزه ها رفتی دشمنانت هجوم آوردند چه قدر وحشیانه و با حرص بال های رقیه را کندند شکل زهرا شدن به من بابا بیشتر از همیشه شد لازم گشت کرببلا و کوفه و شام شعبه کوچه بنی هاشم رفت از دست من النگو و آمده جای آن غل و زنجیر چه قدر غربت و اسارت و درد ! دیگر از روزگار هستم سیر حال که آمدی به دیدن من رحم بر این اسیر غربت کن پای من را به آسمان وا کن
عمه را از عذاب راحت کن می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|