آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۷ ۱۱:۳۳ قبل از ظهر
|
|||||||
وصیتنامه شهید 16 ساله علیرضا کریمی (مسافر کربلا)بسم رب الشهدا والصدیقینپایگاه صالحات - امام خمینی : این وصیتنامه هایى كه این عزیزان مىنویسند مطالعه كنید. پنجاه سال عبادت كردید، و خدا قبول كند، یك روز هم یكى از این وصیتنامه ها را بگیرید و مطالعه كنید . جوانان ما تحول پیدا كردند و راه صد ساله را با یك شب پیمودند . شهید : علیرضا کریمی فرزند : باقر تولد : 22 شهریور 1345 مقارن با ماه مبارک رمضان محل تولد : سیچان - اصفهان شهادت : 22 فروردین 1362 – در سن 16 سالگی محل شهادت : شمال فکه از کودکی نذر حضرت اباالفضل (علیه السلام) بود . ارادت قلبی به ایشان داشت . در جبهه هم مسئول دسته گروهان اباالفضل از لشگر امام حسین (علیه السلام) بود .علیرضا 16 سال بیشتر نداشت .
آخرین باری که به جبهه می رفت گفت : راه کربلا که باز شد برمیگردم !
15 سال بعد پیکرش باز گشت . همان روزی که اولین کاروان بطور رسمی به سوی کربلا میرفت !! عجیب بود . پیکرش به شهر دیگری منتقل شد و مدتی بعد آمد . روزی که تشییع شد تاسوعا بود . روز حضرت اباالفضل علیه السلام.
علیرضا در 16 سالگی و 3 ماه قبل از شهادت وصیتنامه خود را نوشت . فرازهایی از وصیتنامه شهید علیرضا کریمی : " هرگز آنان که در راه خدا کشته می شوند مرده نپندارید ، بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگار خویش روزی می خورند " به نام خدا و با سلام بر حضرت مهدی (عج) و نائب برحقش امام خمینی و تمامی کسانی که در راه اسلام خدمت میکنند . شکر خدا را مینمایم که قدری مهلتم داد تا اسلام واقعی را بشناسم و در تاریکی جهل از دنیا نروم . انقلاب اسلامی باعث شد که سر از گریبان خود بیرون آوریم و دور و بر خود را بنگریم و به زندگی از دید دیگری نگاه کنیم . آری امام کاری بس عظیم کرد . باعث شد دنیا از خواب بیدار شود و انسانیت را دوباره یادآوری نمود . من خوشحالم که جانم را نثار اسلام و مکتب رسول الله (ص) و علی (ع) میکنم و افتخار میکنم که مرام و مکتب من اسلام است . اسلام به من فهماند که چگونه بیندیش و چگونه راه را انتخاب کن . من با قلبی روشن خون خود را برای اسلام می ریزم و پیام می رسانم که با جاری شدن خونمان است که حکومت ما نورانی تر و به حکومت عدل صاحب الزمان (عج) متصل می شود . امیدوارم که حکومت ما زمینه ساز انقلاب امام مهدی (ع) باشد . اما مادر جان بعد از شنیدن خبر شهادتم اشک نریز ، زیرا امام بزرگوار ما نیز در سوگ فرزندش اشک نریخت ، چون می دانست رضای خدا در این امر است . و شما پدر بزرگوارم وصیتم به شما این است که راه مرا در کمک به فقرا و نیازمندان ادامه دهید . شما خواهرانم ؛ شما هم زینب زمان باشید و پسرانتان را حسین وار تربیت کنید و در راه خدا مبارزه کنید . خدایا تو میدانی که من هر چه کرده ام برای رضای تو بوده ، پس ما را یاری کن که در راه تو قدم برداریم . خدایا اسلام را پیروز کن و اگر در من لیاقت می بینی شربت گوارای شهادت را به من بنوشان . و شما ای منافقین فراری از خلق که بعد از پیروزی انقلاب ، فقط اسم و نام سازمانتان را به دنبال می کشید ، به عنوان یک برادر دلم برای شما می سوزد ، یک مشت جوان پاک که رهبرشان آنها را منحرف کرده اند . کمی فکر کنید ! به خود بیایید ! خدایا این پیر جماران ، این بت شکن تاریخ ، این درهم کوبنده ستمگران را در پرتو خود نگهدار . خدایا مرا به خودم وا مگذار . پدر و مادرم را نیز ببخش و آمرزشت را نصیبمان فرما . آمین یا رب العالمین
برگرفته از کتاب مسافر کربلا - از آثار گروه شهید ابراهیم هادی
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|