آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
پنجشنبه ۷ تیر ۱۳۹۷ ۰۲:۲۶ قبل از ظهر
|
||||||||
مدیر انجمن چهارده معصوم
شماره عضویت :
4
حالت :
ارسال ها :
568
محل سکونت : :
استان قزوین(مینودر) محضر خدا
جنسیت :
تاریخ تولد :
1-9-1975
تعداد بازدیدکنندگان :
518
دعوت شدگان :
5
اعتبار کاربر :
6949
پسند ها :
622
تشکر شده : 376
|
شهید بهشتی؛ اصولگرای حقیقی انقلابوقتی عبای روح الله آتش گرفت/ تروری که قرار بود کمر رژیم خمینی را بشکند
«صدای مهیب انفجار درست رأس ساعت ۹ شب بلند شد... از فردای آن روز رژیم خمینی دیگر مرده است، دیگر رژیم قادر به راست کردن کمرش نخواهد بود» تصوری که سازمان مجاهدین خلق از ترور شهید بهشتی داشتند؛ اما ...
زمان تقریبی مطالعه : 11 دقیقه
تاریخ : پنج شنبه 1397/04/07
در اواخر سال 59 و اوایل سال 60، مردم ایران در صحنه سیاسی کشور 2 جبهه را مشاهده می کردند، یک گروه خط امامی ها و گروه دیگر لیبرال ها و مجاهدین. اگرچه شهید بهشتی معتقد بود دو طرف منازعه، معتقدان به اسلام فقاهتی و غیرمعتقدان به اسلام فقاهتی است. این صفبندی از زمان دولت موقت و پس از آن در دوران ریاست جمهوری بنی صدر وجود داشت که با اقدامات بنی صدر، حالت تهاجمی به خود گرفت. شهید بهشتی با مشاهده برخوردها و روشهای بنی صدر معتقد بود کسانی که وی منصوب میکند و خطی که وی می پیماید انقلاب را به قهقرا خواهد برد کأنه انقلابی در کار نیست و شاهی رفته و شاه دیگری آمده است. شهید بهشتی از همان ابتدا با بنی صدر مخالف بود و در مصاحبهای به موارد تخلف بنی صدر از قانون اشاره داشت و عدم همکاری او را با سایر قوا اعلام کرد. اما امام دستورِ سکوت به همه طرف های منازعه داده بودند اما آنکه در این میان به دستور امام عمل می کرد، شهید بهشتی بود. درحالیکه بنی صدر در روزنامه ها و تریبون ها علیه بهشتی مطلب می نوشت و سخن می گفت و تهمت می زد. شهید بهشتی از همان ابتدا با بنی صدر مخالف بود و در مصاحبهای به موارد تخلف بنی صدر از قانون اشاره داشت و عدم همکاری او را با سایر قوا اعلام کرد. شهید بهشتی در همان ابتدا، راه انحراف انقلاب را بستائتلاف شرق زده ها، غرب زده ها، روحانیون بی بصیرت، جبهه ملی، بنی صدر و سازمان مجاهدین در جهت دشمنی با شهید بهشتی نشان از این داشت که جریانات مخالف حاکمیت حکومت اسلامی و اسلام فقاهتی، شهید بهشتی را بسیار تهدیدکننده می دیدند؛ چراکه نقش کلیدی او را در استقرار نظام جمهوری اسلامی و تصویب قانون اساسی دیده بودند و فهمیده بودند که شهید بهشتی در همان ابتدا، راه انحراف انقلاب را بست. به همین خاطر حملات خود به بهشتی را آغاز کردند تا بتوانند از نقش مدیریتی او کم کنند. در همین راستا به ترور شخصیت شهید بهشتی روی آوردند و او را با انواع تهمت ها و برچسب ها از جمله سرمایه دار، دیکتاتور و امثالهم می نواختند.امام به شاگرد خود دستور سکوت داددرحقیقت دشمنان انقلاب، بدنبال دوقطبی کردن جامعه بودند که امام از هدف آنان آگاه بود و به همین دلیل به شاگرد خود دستور سکوت داد. تن دادن شهید بهشتی به فرمام امام همان مظلومیتی را برای وی بوجود آورد که همگان بر آن آگاه هستند.بنی صدر و سازمان مجاهدین با شعار "مبارزه با ارتجاع"، نیروهای کارآمد انقلاب ازجمله شهید بهشتی را ریز فشار تهمت، ناسزا و تبلیغات ناجوانمردانه قرار دادند. آیت الله موسوی اردبیلی در این باره می گوید: «در جلسه شورای انقلاب بحث پلیس قضایی از طرف شهید بهشتی مطرح شد، بنی صدر مخالفت کرد و گفت این میلیشیا است و شما می خواهید برای خود گارد ایجاد کنید و در جلسه به بهشتی اهانت کرد من هم قندان که از سنگ مرمر بود را برداشتم و به طرف بنی صدر پرتاب کردم که جاخالی داد و از مجلس بیرون رفت»
چراغ سبز بنی صدر به سازمان مجاهدین برای حذف بهشتیبنی صدر برای حذف یاران امام بالاخص شهید بهشتی به نیروی تشکیلاتی و منسجم نیاز داشت، به سازمان مجاهدین خلق روی خوش نشان داد و سازمان هم برای مقابله با امام و انقلاب و یاران امام به همکاری نزدیک با بنی صدر پرداخت. برای مثال در غائله 14 اسفند 59 در میتینگی که بنی صدر به همراه سازمان در دانشگاه تهران برای بزرگداشت مصدق گرفته بود، تنها چیزی که به چشم می خورد و به گوش می رسید، تهمت پراکنی علیه یاران امام بود. «بهشتی چماقدار مرگت فرارسیده» «بنی صدر افشا کن، بهشتی را رسوا کن»، «سردسته چماقداران بهشتی».قسمت جالب ماجرای غائله 14 اسفند دستگیری دختر و همسر بنی صدر بود که وقتی شهید بهشتی از موضوع مطلع شد فوراً به آیت الله موسوی اردبیلی گفت: آنها را آزاد کنید، که با مقاومت موسوی اردبیلی مواجه شد، شهید بهشتی در آنجا می گوید: "به شما بعنوان رئیس شورای عالی قضایی دستور می دهم آنها را آزاد کنید". این دور اندیشی شهید بهشتی بود که از تبلیغات منفی بنی صدر و سازمان جلوگیری کرد. ترور شخصیت یا حذف فیزیکی؟البته فکر ترور شخص شهید بهشتی خیلی قبلتر از ترور شخصیت وی در دستور کار سازمان مجاهدین قرار داشت. طبق اعترافات وحید افراخته از اعضای مرکزی سازمان، مجاهیدن خلق در تلاش بودند در همان سال های قبل از انقلاب (1354) بهشتی را شهید کنند: «شهرام (از اعضای مرکزی سازمان) می گفت باید بهشتی را از بین ببریم زیرا او با تبلیغات مارکسیستی رژیم همصدا خواهد شد . . . بهتر است او را با اتومبیل زیر بگیریم»شهرام (از اعضای مرکزی سازمان) می گفت باید بهشتی را از بین ببریم زیرا او با تبلیغات مارکسیستی رژیم همصدا خواهد شد . . . بهتر است او را با اتومبیل زیر بگیریم پروژه انفجار دفتر حزب جمهوری و هدف قرار دادن مرکز رهبری ایدئولوژیک انقلابسازمان از ابتدا از عمق نفوذ روحانیت بویژه یاران امام از جمله بهشتی در مردم آگاه بود و سخنان آنان را روشنگری علیه خود می دانست به همین خاطر انگیزه و هدف آنان از میدان بدر کردن یاران امام بود خواه با ترور شخصیت یا ترور شخص. سازمان و بنی صدر که می دیدند با تهمت پراکنی ها و برچسب زدن ها نمی توانند به اهداف خود برسند و ایضا اینکه در این راه نتوانستند مردم را با خود همراه کنند، از دو چهره بودن خسته شده و نقاب از صورت کشیدند و دست به ترور فیزیکی زدند. در این مسیر هم بدنبال هدف قرار دادن مرکز رهبری تئوریک و ایدئولوژیک انقلاب رفتند و پروژه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی را طرح ریزی کردند.تلاش برای سقوط انقلاب اسلامی با ترور شخصیتهای نظام سه روز قبل از حادثه محمد جواد قدیری عضو کادر مرکزی سازمان و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر، به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که روز 7 تیر کار یکسره خواهد شد. سازمان و بنی صدر با ترور شخصیتهای نظام بدنبال سقوط انقلاب اسلامی بودند. رأس نظام و انقلاب که امام خمینی بود و آنان به امام دسترسی نداشتند. بعد از امام به شهید مطهری، بهشتی و مقام معظم رهبری حساسیت داشتند و تصور می کردند با ترور این افراد انقلاب سقوط خواهد کرد. سازمان تصور میکرد با ترور بهشتی انقلاب زمینگیر می شودسازمان تصور می کرد انقلاب اسلامی به شهید بهشتی وابسته است و بعد اجرایی و عملی انقلاب تنها در دستان شهید بهشتی است که با ترور وی انقلاب زمینگیر خواهد شد که سخت در اشتباه بودند. موسی خیابانی با اشاره به آغاز جنگ مسلحانه توسط سازمان از 30خرداد 60 درباره انفجار دفتر حزب جمهوری اسلای می گوید: «صدای مهیب انفجار درست راس ساعت 9 شب بلند شد، شاید بتوان گفت از فردای آن روز رژیمِ خمینی دیگر مرده است و قادر به راست کردن کمر خود نخواهد بود».امام خمینی مدتی پیش به شهید بهشتی گفته بود: «خواب دیدم عبایم آتش گرفته است، مراقب باش شما عبای من هستی». شد آنچه شد و عبای خمینی آتش گرفتو شد آنچه شد!خبر انفجار همه جا پیچید، اما خبر از رادیو ایران پخش نشد تا بتوانند با ظرافت خبر را به امام خمینی بدهند. مسئولین امر نگران بودند که چگونه خبر انفجار را به امام بگویند که باخبر شدند امام آن را از رادیو خارجی شنیده است. امام خمینی مدتی پیش به شهید بهشتی گفته بود: «خواب دیدم عبایم آتش گرفته است، مراقب باش شما عبای من هستی». اما شد آنچه شد عبای خمینی آتش گرفت...
مسعود رجوی: با ترور بهشتی، رژیم بی آینده شده است
|
1 تشکر شده از کاربر غم هجران برای ارسال مفید :
|
قمرخانم , |
امضای کاربر : غم هجران |
الهی لا تکلنی الی نفسی طرفة عين ابداً
خدايا مرا (به اندازه ) چشم بر هم زدنی به خودم وا مگذار |
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|