آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۲۳ قبل از ظهر
|
|||||
عضو
شماره عضویت :
3401
حالت :
ارسال ها :
977
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
200
اعتبار کاربر :
1499
پسند ها :
144
تشکر شده : 243
|
اشاره:
ذكر فداكاريها و رشادتهاي رزمندگان ارتش اسلام، بهويژه آنان كه در روزهاي آغازين تجاوز ناجوانمردانه ارتش بعث عراق، دلاورانه در مقابل آنان ايستادگي كردند و با نثار خون خود، راه دشمن را سد و آنها را وادار به اتخاذ مواضع پدافندي در زمينهاي نامناسب كردند، هميشه شنيدني و خواندني است. يكي از فرماندهان دليري كه بر اين كار همت ميگمارد امير سرتيپ دوم بازنشسته سيدمجتبي تهامي است كه در زمان آغاز جنگ تحميلي فرماندهي گردان 283 سوار زرهي لشكر 92 زرهي اهواز را بر عهده داشته است. در ادامه خاطرات اين امير دلاور را با هم مرور مي كنيم: سد كامل پيشروي يكانهاي ارتش عراق درغرب رودخانه كرخه در جسر نادري، به سوي خطوط مواصلاتي اهواز، شهرهاي دزفول و انديمشك، پايگاهها، آمادگاهها و تأسيسات حياتي منطقه شمال استان خوزستان، با ياري و هدايت خداوند و عمليات مشترك راهكنشي (تاكتيكي) و تخصصي مسئولانه، قاطعانه و هدفمند يكانهاي زميني و هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران و در شرايط بحراني شديد و مقطع زماني عصر روز چهارم تا صبح روز نهم مهرماه 1359 حاصل شد. گردان 283 سوار زرهي در شرايط بحراني عصر روز چهارم مهرماه 1359، بهعنوان تنها يكان خط مقدم نبرد با استقرار در سواحل شرقي رودخانه و پل كرخه و خط الرأسهاي نظامي ارتفاعات كمانه بزرگ با توكل به ذات اقدس خداوند قادر متعال و بهرهگيري از تجربههاي گذشته و استفاده از عوارض حساس منطقه و مانع طبيعي رودخانه كرخه، تصميم به پدافند قاطع در جسر نادري گرفت. رزمندگان شجاع و ايثارگر گردان با برخورداري از پشتيبانيهاي بيدريغ آتش گردان 320 توپخانه كمك مستقيم تيپ2 لشكر 92 زرهي و دو آتشبار 175مم و كاتيوشا كه قبل از ظهر روزهاي پنجم و ششم مهرماه 1359 به منطقه وارد شدند و پس از توجيه حضوري، در تقويت آتش گردان 320 قرار گرفتند و نيز با پشتيبانيهاي نزديك هوايي خلبانان شجاع نيروي هوايي ارتش كه روزانه در چندين نوبت، يكانهاي آرايش يافته ارتش عراق را در ساحل غربي رودخانه كرخه و در حد فاصل پاسگاه جسرنادري تا سهراهي سرخه، زير بمببارانهاي سنگين و دقيق خود قرار ميدادند، تكهاي هماهنگ شده و پيدرپي يكانهاي عراقي را در روزهاي پنجم، ششم و هفتم مهرماه 1359، براي عبور از رودخانه كرخه، درهم شكستند. انهدام پيدرپي تانكها و ادوات زرهي دشمن و تحميل تلفات و ضايعات سنگين به يكانهاي متجاوز عراق توسط موشكاندازهاي تاو، تانكها و ساير رزمندگان گردان در خط مقدم نبرد و نيز آتشهاي پرحجم توپخانههاي موجود و بمبارانهاي سنگين شكاري بمبافكنهاي تيزپرواز نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران در قالب عمليات مشترك، يكانهاي دشمن را وادار به عقبنشيني به منطقه سهراهي سرخه كرد و زمينگير ساخت. يكانهاي عراقي بر اثر تحمل تلفات و ضايعات سنگين، روحيه و انگيزه خود را براي اجراي تكهاي بعدي در آن منطقه از دست دادند. پس از ملاقات غيرمنتظره اين جانب در ساعات پاياني (ساعاتي از شب گذشته بود) روز چهارم مهرماه در پادگان تخليه شده پاي پل كرخه با مرحوم سرهنگ شهبازي فرمانده تيپ 2 زرهي دزفول، سرگرد محمدجعفر لهراسبي فرمانده گردان256 تانك و ستوانيكم ختاييزاده يكي ديگر از افسران آن گردان، از آنان دعوت كردم شب را در گردان 283 سپري كنند كه مورد قبول واقع شد. از صبح روز پنجم مهرماه با توجه به شرايط بحراني منطقه و پيشنهاد من، مرحوم شهبازي به حضور خود در گردان ادامه داد و افسر ناظر مقدم هوايي نيز در قبل از ظهر روز پنجم مهرماه به گردان وارد شد و براي اجراي پشتيبانيهاي نزديك هوايي در گروه فرماندهي و ديدگاه گردان استقرار يافت. حضور مرحوم شهبازي و افسر ناظر مقدم هوايي در گروه فرماندهي گردان، نقشي تعيينكننده و حياتي درتبادلنظر و حصول هماهنگيهاي دقيق بين گردان 283 در خطمقدم نبرد با يكانهاي توپخانه و شكاري بمبافكنهاي نيروي هوايي براي سد كامل پيشروي ارتش متجاوز عراق در جسر نادري ايفا كرد و شرايط لازم را براي اجراي پاتك شجاعانه و موفقيتآميز يكانهاي تيپ2 زرهي در صبح روز نهم مهرماه 1359 و تصرف سرپل و تحكيم آن در غرب رودخانه كرد فراهم ساخت. يكانهاي لشكر 21 حمزه، در صبح روز بيست و سوم مهرماه 1359 با عبور از كرخه و عبور از خط پدافندي تيپ2 در سرپل غرب كرخه به مواضع نيروهاي عراقي در منطقه سهراهي سرخه تك كردند. در اين عمليات تلفات و ضايعات زيادي به دشمن وارد شد و يكانهاي لشكر 21 حمزه نيز متحمل تلفات و خسارات سنگيني شدند و سرانجام براي تقويت مواضع پدافندي يكانهاي خودي، در خط سرپل و ارتفاعات كمانه بزرگ استقرار يافتند. سه هفته پس از سد كامل پيشروي ارتش متجاوز عراق در جسرنادري و تصرف سرپل در غرب رودخانه كرخه و تحكيم مواضع پدافندي در خط سرپل، گردان 283 در اوايل آبانماه 1359 به وسيله گردان 291 تانك لشكر77 كه در كنترل عملياتي لشكر 21، قرار داشت و بعد از تك روز 23 مهرماه 1359، در خط گردان 283 مستقر شده بود، تعويض شد و به منطقه كوت عبدالله در جنوب شرقي اهواز تغيير مكان كرد. مأموريت جديد واگذاري به گردان283 از سوي لشكر 92 زرهي، پوشش سواحل شرقي رودخانه كارون، از روستاي بريچه در جنوب اهواز تا جنوب روستاي اسماعيليه و مسئوليت فرماندهي جبهه شرق كارون بود كه به نام جبهه فارسيات شهرت داشت. در اين عمليات نيروهاي پاسگاه ژاندارمري روستاي شمريه، واقع در ساحل غربي رودخانه كارون، به فرماندهي ستوانيار دستفروش در كنترل عملياتي گردان قرار گرفتند و با گروههاي تفنگدار گروهانهاي رزمي گردان، تقويت شدند و در چندين سنگر ديدباني و رزمي جداگانه در سراسر ساحل غربي كارون، در عرض منطقه واگذاري به گردان استقرار يافتند. چندين فروند قايق جميني از نيروي دريايي و دو فروند قايق سنگين از گردان مهندسي لشكر 92 زرهي نيز براي جابهجايي نيروهاي گردان در طول رودخانه و سواحل شرقي و غربي آن و تدارك آنها به گردان مأمور شدند. يك گردان توپخانه 155مم از گروه 11 مراغه و يك گردان توپخانه 105 مم با دو آتشبار تير و نيز يك آتشبار توپخانه 130مم، مأموريت كمك مستقيم و تقويت آتش جبهه شرق كارون را عهدهدار بودند. در غرب رودخانه كارون نيز، پيشروي نيروهاي متجاوزعراقي به سوي اهواز توسط يكانهاي تيپ 1 لشكر 92 زرهي سد شده و خطمقدم نبرد، در منطقه دب حردان و جنوب غربي كارخانه لولهسازي نورد، در حدود 12 كيلومتري جنوب غربي اهواز واقع شده بود. با نظارت مستقيم شهيد فلاحي، فرمانده نيروي زميني و همكاري مسئولان استان خوزستان و لشكر92، براي جلوگيري از پيشروي نيروهاي عراقي به سوي اهواز، طرح سد و موانع آبي در حدفاصل نيروهاي خودي و دشمن، با استفاده از آب انشعابهاي رودخانه كرخه در منطقه و روستاي كوهه واقع در غرب اهواز با موفقيت اجرا شده و مناطق زيادي در جناحين جاده اهواز به خرمشهر و سواحل غربي رودخانه كارون را آب فراگرفته و رفتهرفته وسعت آبگرفتگي در حال افزايش بود. قرارگاه مقدم نيروي زميني در جنوب، عمليات نصر را با هدف آزادسازي منطقه عمومي هويزه و پادگان حميد از اشغال نيروهاي متجاوز عراق طرحريزي كرده بود. به موجب اين طرح لشكر 16 زرهي، مأموريت داشت با تيپهاي 1 قزوين و 3 همدان و تيپ2 لشكر 92 زرهي و يك گردان از سپاه پاسداران و يك گروهان از نيروهاي جنگهاي نامنظم شهيد چمران در منطقه عمومي هويزه اقدام به تك كرده و از سمت شمالغرب براي آزادسازي پادگان حميد پيشروي كند و لشكر 92 زرهي نيز مأموريت داشت با تيپ 1 زرهي در جبهه نورد- دب حردان واقع درجنوب غربي اهواز تك كرده و باگردان 283 سوارزرهي و گردان 291 تانك لشكر 77 نيز كه از كنترل عملياتي لشكر 21 حمزه در جسرنادري خارج شده و به منطقه اهواز نقل مكان كرده و در كنترل عملياتي لشكر 92 زرهي قرار گرفته بود، در شرق روستاي صفحه 2 واقع در جنوب اهواز با عبور از رودخانه كارون تك ديگري را از سمت شرق به مواضع نيروهاي عراقي در منطقه پادگان حميد اجرا و با يكانهاي لشكر 16 زرهي الحاق كند. لشكرهاي 16 و 92 زرهي براساس مأموريتهاي محوله عمليات نصر را طرحريزي كردند. محل استقرار پل شناور پي.ام.پي توسط گروهان پل گردان مهندسي لشكر 92 زرهي بر روي رودخانه كارون در شرق روستاي صفحه 2 پيشبيني شده بود. روستاي صفحه2 در غرب كارون و شرق پادگان تازه تأسيس حميد و در حدود 40 كيلومتري جنوب اهواز واقع شده است. كارهاي ساختوساز پادگان حميد تا قبل از حمله عراق به علت اين كه در اختيار پيمانكاران قرار داشت، بهطور كامل انجام و بهطور دائم يكاني در آن مستقر نشده بود. همانگونه كه گفته شد، طرح سد و موانع آبي در حال اجرا و منطقه وسيعي در حدفاصل منطقه عمليات عبور، از رودخانه گردانهاي 283 و 291 و خط پدافندي يكانهاي تيپ 1 لشكر 92 در جنوب غربي اهواز را آب فراگرفته و ارتباط زميني در غرب رودخانه كارون، بين يكانهاي عبوركننده از رودخانه در محل صفحه2 و يكانهاي جبهه نورد- دب حردان در جنوب غربي اهواز قطع شده بود. بنابراين چنانچه پل شناور توسط هواپيماهاي عراقي در طول عمليات بمباران و منهدم ميشد تا تعويض قطعات پل، براي چند ساعت يكانهاي عبوركننده از كارون با از دست دادن خطوط ارتباطي و تداركاتي زميني خود دچار بحران و در منطقهاي محصور ميشدند كه مانع عظيم طبيعي كارون را در پشتسر داشت. از جناح راست ارتباط آنها با يكانهاي تيپ1 لشكر 92 قطع بود، در مقابل با پاتكهاي پيدرپي يكانهاي عراقي مستقر در شرق منطقه پادگان حميد مواجه بودند و در جناح چپ نيز در معرض خطر محاصره شدن توسط احتياطهاي منطقهاي عراق قرار ميگرفتند و اين امر در شرايطي ويژه خطر جدي محاصره كامل آنها را در غرب كارون، توسط نيروهاي تقويتي و احتياط ارتش عراق در پي داشت. موضوع احتمال بمباران پل شناور و قطع ارتباط زميني گردان 283 با شرق كارون و يكانهاي خودي و عواقب آن، قبل از شروع عمليات در جلسهاي با فرماندهان گروهانهاي رزمي گردان مطرح و اعلام شد تا به تمامي رزمندگان بهطور جـّدي تأكيد كنند چنانچه در اثر بمباران هوايي عراق، قطعاتي از پل شناور پي.ام.پي منهدم و ارتباط گردان با شرق كارون قطع شود، تا تعويض قطعات پل و آماده شدن مجدد آن، تنها راه نجات و جلوگيري از محاصره شدن احتمالي يكانهاي گردان توسط يكانهاي ارتش عراق حفظ ابتكار عمل گردان و دفاع قاطع رزمندگان آن در برابر حملات متقابل نيروهاي عراقي و دفع كامل پاتكهاي آنهاست. در جلسه جداگانه و ويژه ديگري با حضور دسته موشكانداز تاو كه در زمره عدههاي تحت كنترل و هدايت مستقيم گردان قرار داشت، مقايسهاي نسبي بين برد مفيد توپ تانكهاي سبك اسكورپيون موجود در گردان با برد مفيد توپ تانكهاي تي 62 عراقي موجود در منطقه انجام گرفت و خطرات و آسيبپذيريهاي موجود براي گردان در طول عمليات برآورد و تشريح شد. با توجه به اينكه موشكاندازهاي تاو از نظر برد و دقت هدفگيري بهترين جنگافزارهاي ضدزره موجود در گردان بودند و نيروهاي عراقي مستقر در شرق جاده اهواز- خرمشهر نيز تا رودخانه كارون در حدود 5/5 كيلومتر فاصله داشتند، تصميم گرفته شد دسته موشكانداز تاو گردان، با برخورداري از حمايت نيروهاي تأميني گردان در غرب كارون، اولين يكان عبوركننده از رودخانه باشد و با پيشروي سريع و استقرار در پشت كانالهاي آبي مرتفعي كه قبل از شروع عمليات توسط گشتيهاي شناسايي و رزمي اعزامي گردان و پاسگاه ژاندارمري شمريه شناسايي شده و مورد استفاده آبياري اراضي زراعي غرب كارون و عمود بر سمت پيشروي گردان بودند، سپر ضدزره و دفاعي مستحكمي را در برابر يكانهاي دشمن براي پيشروي ساير يكانهاي گردان تشكيل دهند. گروهان پل پي.ام.پي لشكر 92 يك روز قبل از آغاز عمليات نصر به منطقه تحت مسئوليت گردان 283 وارد شد و نيروهاي گروههاي تفنگدار گروهانهاي رزمي گردان كه از آ بانماه در غرب كارون استقرار يافته بودند و با نيروهاي پاسگاه ژاندارمري شمريه مأموريتهاي تأميني و شناسايي را بهطور مشترك اجرا ميكردند، از آغاز تاريكي شب 14 ديماه با استقرار در مواضع مناسب، در غرب روستاي صفحه2 و جناحين آن، تأمين گروهان پل گردان مهندسي لشكر 92 را در محل ساحلسازي و روانه كردن پل شناور و نيز تأمين منطقه عمليات عبور از رودخانه يكانهاي گردان را برقرار كرده بودند. عصر روز 14 ديماه 1359 (اوايل شب) به اتفاق مرحوم سرهنگ كاشفي فرمانده گردان 291 تانك به قرارگاه عملياتي لشكر 92 زرهي واقع در محل صنايع چوب اهواز در جاده شوشتر احضار شديم و پس از انجام آخرين هماهنگيها و توجيه در شعبه عمليات ركن سوم لشكر 92 با حضور سرهنگ حسيني، افسر ركن سوم قرارگاه مقدم نزاجا، در جنوب و تبادلنظر با نامبرده و رئيس ركن سوم لشكر در مورد لحظههاي بحراني ويژهاي كه عمليات عبور از رودخانه براي گردانهاي283 و 291 در بر داشت و تأكيد بر لزوم انجام پيشبينيهاي لازم توسط لشكر 92 و قرارگاه مقدم نزاجا براي كمك به رفع بحرانهاي احتمالي، با دريافت دستور عملياتي از ركن سوم لشكر، قرارگاه عملياتي لشكر 92 را به مقصد محل استقرار يكانهاي خود ترك كرديم. برابر تدبير لشكر 92 تقدم اجراي عمليات عبور از رودخانه با گردان 283 سوار زرهي بود. زمان اجراي عمليات نصر بامداد روز 15 ديماه 1359 تعيين شده بود و عمليات عبور تعجيلي گردان 283 از رودخانه نيز در زمان مقرر آغاز شد. دسته موشكانداز تاو با توجه به مأموريت ويژهاي كه به آن محول شده بود، اولين يكاني بود كه از رودخانه عبور كرد. در شرايطي كه ساير يكانهاي گردان در حال عبور از رودخانه بودند، چهار دستگاه جيپ حامل تفنگ 106م م از نيروهاي سپاه پاسداران كه تحتنظر برادر اسدي در شرق كارون و در روستاي فارسيات مستقر بودند، با خدمه مربوطه در محل دهانه شرقي پل در كنترل عملياتي گردان قرار گرفتند. همانگونه كه تشريح شد، محل نصب پل گردان مهندسي لشكر 92 زرهي در شرق روستاي صفحه2 و در فاصله 6 تا 7 كيلومتري شرق ايستگاه راهآهن و پادگان حميد بود و در ديد كامل ديدهبانهاي توپخانههاي عراقي كه بر فراز منبع آب و ساختمانهاي پنج طبقه پادگان مستقر بودند، قرار داشت. گردان در حين عبور از كارون و گرفتن سرپل زير آتش شديد و تير مستقيم تانكهاي عراقي كه در شرق ايستگاه راهآهن حميد و جاده اهواز به خرمشهر استقرار داشتند و نيز آتش سنگين و پرحجم توپخانههاي دشمن قرار قرار گرفته بود، ليكن با عبور تعجيلي از رودخانه كارون و تك به مواضع يكانهاي عراقي در سايه ايثار و ازخودگذشتگي رزمندگان حماسهآفرين خود و با كمك آتشهاي پرحجم توپخانههاي مستقر در شرق كارون، سر پلي به عمق چهار كيلومتر را با موفقيت تصرف كرد و با پاتكهاي پي در پي يكانهاي زرهي عراق كه از پشتيبانيهاي پرحجم آتش توپخانه و هواپيماهاي جنگنده عراقي برخوردار بودند، به مقابله پرداخت. تدبير گردان در نحوه استقرار دسته موشكانداز تاو و آرايش گروهانهاي رزمي در خط سرپل به ياري خداوند با واقعيتها و ضروريات صحنه نبرد، انطباق كامل پيدا كرد و سبب افزايش كارايي توان رزمي گردان و اثربخشي آن براي خنثيسازي واكنشهاي دشمن و تثبيت مواضع گردان شد. همانگونه كه گردان پيشبيني كرده بود، پس از عبور يكانها از رودخانه كارون و تك سريع آنها به سمت مواضع نيروهاي عراقي در منطقه غرب كارون و شرق پادگان حميد، حمله هواپيماهاي عراقي به منطقه گردان و بمباران سواحل رودخانه با هدف قطع ارتباط گردان با شرق كارون آغاز شد. پس از چند نوبت پرواز و بمباران، سرانجام در عصر اولين روز تك گردان، دو فروند از هواپيماهاي عراقي، پل شناور روانه شده توسط گردان مهندسي لشكر 92 زرهي را بمباران و قطعاتي از آن را منهدم كردند. يك فروند از دو فروند هواپيماهاي مهاجم عراقي مورد اصابت يك فروند از موشكهاي سهند 3 گردان قرار گرفت و در حوالي جنوب روستاي اسماعيليه در شرق كارون سقوط كرد. هدفگيري هواپيماي عراقي و شليك موشك به وسيله يك قبضه موشكانداز سهند3 مستقر در گروه فرماندهي گردان انجام گرفت. تيرانداز و كمك تيرانداز قبضه سهند3 تحت نظارت مستقيم سركار ستوان نوربخش، فرمانده دسته سهند3 گردان قرار داشتند. سركار ستوان نوربخش و درجهدار وظيفه تيرانداز سهند3، هر دو نفر از نيروهاي به خدمت فرا خوانده شده احتياط 56 بودند. تا تعويض قطعات پل حدوداً پنج ساعت ارتباط گردان با شرق كارون قطع شد. در اثر انهدام پل شناور، آغاز عمليات عبور از رودخانه گردان 291 تانك نيز تا خاتمه تعميرات پل و تاريكي شب به تعويق افتاد. دقايقي بعد از هدفگيري و شليك موشك سهند3 گردان به طرف هواپيماي دشمن، برادر اسدي با ارسال پيامي از بيسيم اظهار داشت خلبان هواپيماي عراقي را كه سالم با چتر نجات به بيرون پريده بود، در شرق كارون دستگير شده است. در روز اول عمليات، تعدادي از كاركنان گردان بر اثر آتش شديد دشمن مجروح شدند در اين ميان برجك تانك زندهياد، گروهبان يكم محمد آژير درجهدار شجاعي كه از لشكر 88 زرهي زاهدان به گردان مأمور شده بود و در سمت توپچي تانك اسكورپيون انجام وظيفه ميكرد، در ظهر روز اول تك و پيشروي گردان، مورد اصابت موشك ماليوتكاي نيروهاي عراقي قرار گرفت و سرش از تنش جدا شد و به فيض شهادت نايل آمد. طي مدت سه شب و چهار روز استقرار گردان درخط سرپل، يكانهاي زرهي ارتش عراق در چند مرحله اقدام به اجراي پاتك كردند اما در هر مرحله چندين دستگاه تانك و نفربر آنها مورد اصابت موشكهاي تاو و ماليوتكاي مستقر بر نفربرهاي زرهي بي.ام.پي وان و تانكهاي گردان واقع و با تحمل ضايعات و تلفات سنگين وادار به عقبنشيني ميشدند. يكي از با ارزشترين و بارزترين ويژگيهاي عمليات عبور از رودخانه كارون گردان283 سوار زرهي در عمليات نصر، تلفات و ضايعات بسيار محدودي بود كه گردان متحمل شد. در مدت چهار روز درگيري مداوم گردان در مراحل اجراي تك و استقرار در سرپل غرب رودخانه، باوجود حجم سنگين آتشهاي توپخانه، بمبارانهاي هوايي و چندين مرحله اجراي پاتك به وسيله يكانهاي عراقي تنها يك نفر از رزمندگان گردان شهيد و تعداد بسيار كمي مجروح شدند و تنها يك دستگاه تانك گردان هدف موشك ماليوتكاي عراق قرار گرفت؛ در حالي كه بيش از 35 دستگاه تانك و نفربر زرهي يكانهاي عراقي (37 دستگاه تا آنجا كه شخصاً شاهد بودم) توسط موشكاندازهاي تاو و ماليوتكا و تانكهاي گردان منهدم شدند؛ بهگونهاي كه شبها بر اثر شعلههاي آتش ناشي از سوختن محتويات تانكها و نفربرهاي منهدم شده ارتش عراق، تمام منطقه جلوي سرپل گردان روشن بود و اين حماسههاي فراموشنشدني پس از گذشت 30 سال، در ملاقاتهاي رزمندگان گردان و يا شاهدان عيني آن با هم به عنوان خاطرهاي مشترك نقل ميشود. برادر اسدي چند بار با حضور در گروه فرماندهي گردان در روستاي صفحه 2 و با مشاهده حماسهآفرينيهاي تيراندازهاي تاو گردان، همواره شجاعت آنها را تحسين ميكرد و دقيقاً اين جمله را ميگفت: «كوشكي و ساير تيراندازان تاو حماسه ميسازند، آنها تا به حال كجا بودند؟».سوسنگرد حماسهآفرينيهاي رزمندگان گردان در هدفگيري و انهدام تانكها و ادوات زرهي يكانهاي عراقي در حين درگيريهاي شديد و مقابله با پاتكهاي پيدرپي ارتش عراق بلادرنگ به قرارگاههاي راهكنشي ]تاكتيكي[ لشكر 92 و تيپ 1 لشكر كه هر در جبهه نورد- دب حردان استقرار داشتند به وسيله فرستنده اف.ام گزارش ميشد. به منظور قدرداني و ارج نهادن به ايثارگريها و حماسهآفرينيهاي تعدادي از رزمندگان گردان، به ويژه تيراندازان ممتاز دسته موشكانداز تاو (براي دومين بار طي مدت سه ماه)، ستوانيار دستفروش، رئيس لايق وشجاع پاسگاه ژاندارمري شمريه و گروهبان وظيفه احتياط 56 كه با موشكانداز سهند3 يك فروند هواپيماي عراقي را سرنگون كرد، با ارسال پيامي به وسيله فرستنده اف.ام تقاضاي ارتقاي يك درجه تشويقي شد كه در مدت كوتاهي مورد تصويب لشكر واقع و ارتقاي درجه آنها به گردان ابلاغ شد. hasan ali ebrahimi said متعاقب موفقيتهاي غرورآفرين مرحله اول عمليات يكانهاي خودي در منطقه عمومي هويزه و تلفات و ضايعات سنگين وارده به نيروهاي عراقي، بر اثر پاتك دشمن، ضايعات و تلفات سنگيني نيز به برخي از يكانهاي خودي در آن منطقه وارد شده بود و بر اثر پايين بودن استعداد يكانها و نبود يكان احتياط، براي جلوگيري از بحرانهاي احتمالي و نيز حفظ تماميت نيروهاي عملكننده به منظور استفاده از آنها در سد پيشروي يكانهاي عراقي به سمت شهر هاو تأسيسات حياتي منطقه، در روز 18 ديماه 1359 دستور مراجعت يكانهاي عملكننده به مواضع اوليه آنها از طرف قرارگاه مقدم نزاجا در جنوب صادر شده بود. با مراجعت يكانهاي خودي به مواضع اوليه در منطقه هويزه، يكانهاي احتياط ارتش عراق در آن منطقه آزاد شدند و پيشبينيهاي مسئولان و متخصصان علوم نظامي حاكي از اجراي پاتك احتمالي سريع عراق، با استفاده از يكانهايي با استعداد بيشتر عليه مواضع يكانهاي خودي در شرق پادگان حميد بود. براي جلوگيري از محاصره گردانهاي 283 و 291 توسط يكانهاي عراقي، در اجراي تصميمات قرارگاه مقدم نزاجا و لشكر 92 كه به طور حضوري توسط مرحوم سرهنگ شالچي طوسي فرمانده گردان مهندسي لشكر 92 در عصر روز 18 ديماه 1359 (اوايل شب) ابلاغ شد، مأموريت گردانهاي 283 و 291 در غرب كارون خاتمه يافت و نيروهاي تأميني گردان 283 كماكان در غرب كارون ابقا شدند و با استفاده از تاريكي شب، ابتدا ساير يكانهاي گردان 283 و سپس گردان 291، به سواحل شرقي كارون منتقل شدند. پس از خاتمه جابهجايي يكانها به شرق رودخانه كارون، پل شناور پي.ام. پي نيز شبانه و به سرعت توسط گردان مهندسي لشكر 92 از روي رودخانه جمعآوري و گردان 283 سوار زرهي با استقرار در مواضع اوليه در شرق كارون، به اجراي مأموريت قبلي خود مشغول شد.کهنه سربازان ایران ذكر نام همه همرزمانم و تشريح همه حماسههاي گردان با توجه به محدوديتهاي زماني موجود و نيز در دست نبودن فهرست اساميشان، برايم مقدور نيست. با گراميداشت ياد و خاطره شهداي گرانقدر گردان، براي همه فرماندهان و مسئولان مشاغل مختلف گردان و همه رزمندگان ايثارگر كه در عمليات متعدد و سرنوشتساز گردان در دوره هشت ساله دفاع مقدس با ايثار و ازخودگذشتگي حماسههاي بزرگي را در دفاع از مقدسات ملت بزرگ ايران و تماميت ارضي كشور رقم زدند، از درگاه خداوند بزرگ آرزوي توفيق دارم. در اين عمليات سروان شهيد علي دمساز، در سمت معاونت گردان و سروان اسماعيل ملاّحسيني در سمت افسر عمليات و نيز فرماندهان گروهانها و رزمندگان حماسهآفرين يكانها، به ويژه فرماندهان و تيراندازان دستههاي موشكانداز تاو، موشكاندازهاي ماليوتكا، سهند3 و تانكهاي گردان در تمام مراحل عمليات، شجاعانه نقش و مسئوليت خود را در عاليترين سطح ممكن ايفا كردند.حسنعلی ابراهیمی سعید http://rozup.ir/view/3144641/00003.jpg منبع:::http://kohne_sarbaz_iran.rozblog.com/Forum/Post/2066 می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|