آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
یکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۲ ۱۰:۴۷ قبل از ظهر
|
|||||
روضه خوانـدن حتی از پشـت بی سیم | خاطره ای عجیب از جبهه هاخط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچـه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودندحاجی بی قرار بود اما به رو نمی آورد خیلی ها داشتند باور میکردند اینجـا آخـرشه یه وضعی شده بود عجیب تو این گیر و دار حاجی اومد بیسم چی را صدا زد.حاجی گفت : هر جور شـده با بی سیـم تورجی زاده را پیدا کــن (شهید تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا ) مداح با اخلاص و از بـچه های لشکر بود. خلاصه تورجی را پیدا کردند… حاجی بیسم را گرفت با حــالت بغـض وگریه از پشت بیسیم گفت تورجی چند خط روضه حضرت زهرا برام بخون. تورجی فقط یکبیـت زمزمه کــرد که دیدم حاجی از هوش رفت خدا میدونه نفهمــیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبـیر میگند…
خط را گــرفته بودند عراقی ها را تارومار کردند:
در بین آن دیـوار و در زهرا صــدا میزد پدر
روحشان شاد یادشان گرامی می پسندم 4 0 4 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||||
|
اطلاعات نویسنده |
روضه خوانـدن حتی از پشـت بی سیم | خاطره ای عجیب از جبهه ها
یکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۲ ۱۱:۲۳ قبل از ظهر
[1]
|
|||
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم واهلک اعدائهم اجمعین می پسندم 6 0 6 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
روضه خوانـدن حتی از پشـت بی سیم | خاطره ای عجیب از جبهه ها
یکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۲ ۱۱:۳۸ قبل از ظهر
[2]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
مرسی قمرخانوم عزیز
اشکمونو دراوردید عالی بودعالیییییی می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
روضه ، خوانـدن ، حتی ، از ، پشـت ، بی ، سیم ، خاطره ، ای ، عجیب ، از ، جبهه ، ها ، |
|