آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
یکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۲ ۰۸:۰۲ قبل از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
زبان حال امام حسین با زینب درغم عباس نداری طاقت این غم شنیدن شنیدن کِی بود مانند دیدن الا ای خواهر محزون و زارم رسیده موسم هجران کشیدن نمی دانی برِعلقم چه دیدم چگونه ناله از دل می کشیدم نگون دیدم چه سان نخل امیدم ندیدی درحسین قامت خمیدن به خاکش دیدم و دستان بریده به ضرب آهنی فرقش دریده به خون بربسته تیرش هردو دیده نشد تیر از تن او بر کشیدن زجسمش چشمه خون بود جاری حسین افتاد برنعشش به زاری براو بگریست چون ابربهاری دمامدم می کشید ازسینه شیون ندیدی لحظه های آخرش را که تا بینی جمال انورش را ندیدی آن دوتا گشته سرش را نبودی آن دم طعنه شنیدن ندیدی گریه هفت آسمان را به ناله هم زمین را هم زمان را به حالم ریشخند کوفیان را کجا باشد شنیدن مثل دیدن در آن هنگامه گریانی من نبودی بشنوی دشنام دشمن کفن ازخاک وخون پوشیده برتن چه زیبا بود آن در خون تپیدن سپاه کوفه گِردم شادمان بود به قتل افسرم خنده کنان بود ملک با من براوغرقِ فغان بود به آن سان کاش نعش او ندیدن وصیت کرد جسمش وا گذارم فتاده در دل صحرا گذارم روم خیمه، ورا تنها گذارم نه ممکن بود دل از او بریدن درآن هنگامه، گریان علی بود به فکر کام ِعطشان ِعلی بود
پریشان حال ونالان ِعلی بود روا باشد براو جامه دریدن
می پسندم 0
|
|||||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|