درسها و عبرتهای عاشورا و نهضت مقدس امام حسین علیه السلام (ویژه محرم) با خدا باش: موضوع بحث در مورد درسها و عبرتهای عاشورا و نهضت مقدس امام حسین علیه السلام است در جلسه قبل یکی از درسهای مهم را عرض کردیم نماز است حضرت با بر گزار کردن نماز جماعت و نماز اول وقت به ما اهمیت این دو امر را روشن کردند و لذا لازم است بر شیعیان و پیروان واقعی حضرت که از سیره و روش ایشون تبعیت کند تا بتواند جز شیعیان واقعی حضرت باشد در
nvsih , ufvjihd uha,vh , kiqj lrns hlhl psdk ugdi hgsghl (,dCi lpvl)
درسها و عبرتهای عاشورا و نهضت مقدس امام حسین علیه السلام (ویژه محرم)
با خدا باش:موضوع بحث در مورد درسها و عبرتهای عاشورا و نهضت مقدس امام حسین علیه السلام است
در جلسه قبل یکی از درسهای مهم را عرض کردیم نماز است
حضرت با بر گزار کردن نماز جماعت و نماز اول وقت به ما اهمیت این دو امر را روشن کردند و لذا لازم است بر شیعیان و پیروان واقعی حضرت که از سیره و روش ایشون تبعیت کند تا بتواند جز شیعیان واقعی حضرت باشد
در ادامه بحث عرض شود نهضت مقدس حضرت تنها روز عاشورا ختم نمی شود
جواد:من فكر ميكنم يكي از مهمترين درسهاي عاشورا،كشف حقيقت،وداشتن روحيه حقيقت طلبي است
با خدا باش:بله درسهای زیادی است ما به مرور اشاره خواهیم کرد و فرمایش برادر جواد هم کاملا درست است
شروع نهضت حضرت از مدینه شروع شده و در کربلا ختم شده در این فاصله حضرت پیامهای زیادی دارد و می توان گفت یک دایره المعارف اسلامی را در این فاصله بیان کرده و ما از مدینه شروع می کنیم
اولین انحرافی که بین شیعیان حضرت اتفاق افتاد شیعیان بنی هاشم در مدینه بود توضیح می دهم و نکته فوق العاده مهمی است وقتی نامه یزید به مدینه رسید تا حاکم مدینه از چند نفر بیعت بگیرد یکی از انها امام حسین علیه السلام بود و امام تن به بیعت نداد و تصمیم به حرکت به سوی مکه نمود
در این بین دوستان و فامیلها متوجه حرکت امام شدند متاسفانه عده ای معرفت امامت را فهمیده بودند و می دانستند که امام خلیفه خدا بر روی زمین است و قول و فعل امام حق است و با توجه به این که امام معصوم است نباید در جلوی حرف امام حرفی زد؛
عده ای از دوستان امام بلند شدند امام را نصیحت کردند از جمله از انها ابن عباس بود؛ ایشون مفسر قران بود ولی متاسفانه معرفت امامت رانداشت بجای این که تسلیم فرمان امام بشه پیشنهاد می داد نرو تو را می کشند، بعضی ها گفتند برو یمن، متاسفانه این بی معرفتی اولین مشکل امام بود چون امام معصوم است و واجب است که پیروان اطاعت محض از امام کنند
متاسفانه با توجه به این که در گذشته جایگاه خلافت معصوم غصب شده بود مردم از معارف ولایت دور شده بودند در هر حال هر کس برای امام خط مشیی تعیین می کرد واقعا غصه ناکه کسانی که نزدیکترین افراد امام بودند حتی برادرش این نکته مهمی است دوستان خداوند متعال برای اثبات ایمان ما ها همیشه امتحان پیش میاره باید به معرفت برسیم تا در موقع امتحان مثل اونها مردود نشویم
امام همان خلیفه خدا روی زمین امام همه موجودات است حرف امام حرف رسول الله و حرف رسول الله صلی الله و علیه و آله حرف خداست
جایگاه امام همینه ولی با لفظ نمیشه به این حقیقت دست یافت باید تزکیه نفس کنیم تا به این معرفت دست یابیم اون زمان هم هر کس از تزکیه برخوردار نبود منحرف شد انحرافی که قابل جبران نبود انحرافی که لعنت ابدی بدنبال داشت
سپیده 313:ببخشید تزکیه یعنی چی؟
با خدا باش:تزکیه یعنی زذایل و پستی های نفس را از بین ببریم و بجای ان نفس و وجود خود را به صفات معنوی ارایش دهیم
امام با این اوضاع به طرف مکه حرکت کرد و نزدیک 6 ماه در مکه توقف داشت در این فاصله حضرت مردم را ارشاد می کرد متاسفانه مردم منحرف بودند با این که در تاریخ هست نزدیک 20 هزار مردم پشت سر امام نماز می خوندند ولی روز های اخر که حضرت متوجه شد دشمن قصد ترور ایشونو دارند تصمیم گرفت وسط حج مکه را به طرف کوفه ترک کند حین حرکت حضرت جمله ای گفته خیلی مهمه و همین جمله باز امتحان اهل مکه بود تا ببینه چقدر خلوص دارند چقدر ایمان دارند
حضرت فرمود من کان باذلا مهجته فینا فلیرحل معنا غدا فانا راحلون غدا ان شاء الله
هر کس بند دلشو در ما می خواهد بذل کند با ما حرکت کند ما ان شاء الله فردا حرکت می کنیم
دوستان اینجا نکته مهم بذل بند دل است بذل دل مصداق اکملش همان خون دل است همان تعلقاتی است که انسان وابسته به اونهاست مانند مال دنیا اولاد همسر همه اینها بند دل انسان است
مونا+1:اینکه مردم دنبال منافع خودشونن فراموش نکنیم در ضمن این عرب ها هم از جنگ خسته بودند
با خدا باش:حضرت فرمود هر کس بتونه بخاطر ما از بند دلش گذر کنه با ما بیاد قبل ازاین جمله چندین هزار نفر با حضرت تصمیم داشتند حرکت کنند ولی وقتی امتحان کرد خیلی ها مردود شدند چون تعلقات همیشه انسان را بدبخت می کند این درس بزرگی است دوستان
مونا+1:با خدا باش یه سوال ایا ترک امام برای این نبود عرب جماعت از جنگ خسته شده بودند الان خود ما راضیم که دوباره وارد جنگ نشیم
با خدا باش:اول بحث نکته مهمی عرض کردم امام واجب الطاعه است هر کس اطاعت نکند مرتد می شود بحث عرب و خستگی جنگ نیست وقتی کسی به عنوان خلیفه از طرف خدا انتخاب شده واجب الطاعه است و امام با توجه به این که معصوم است هیچ وقت تصمیم اشتباه نمی گیرد در هر حال باید از امام تبعیت کنیم
مونا+1:ببین مگه چند بار انسان دنیا می اد که همش بجنگه
جواد:من ميگم مسلمانها ازجنگ خسته نميشن مونا خانم منطقه خاور ميانه ومقايسه با ساير بلاد
با خدا باش:خوب نکته مهم در این جمله امام بحث تعلقات است
یکی از عوامل مهمی که باعث انحراف مردم مکه بود تعلقات بود و این تعلقات باعث شد نتونند از امام تبعیت کنند و این خطرناکه
مونا+1:پس بگیم غیر منطقیند همش باید جون هم بیفتند
جواد:بله
با خدا باش:مونا خانم بحث شما را اجازه بدید در وقت دیگه بحث کنیم خارج از بحثه
بله عرض شد تعلقات همیشه انسان را کور می کند و نمی تواند حق و حقیقت را ببیند و این اتفاق در همه ابعاد نهضت حضرت دیده می شود حتی عرض کردم خود یاران و فامیلهای حضرت گرفتار بودند و بجای تبعیت از امام معصوم به امام درس می دادند و این درس مهمی برای ماست که اولا معرفت امام را بدانیم که امام واجب الطاعه است و در طول زندگی تلاش کنیم با تزکیه و تربیت نفس به این حقیقت برسیم ثانیا در زندگی طوری بندگی کنیم که بنده خدا باشیم نه بنده هوای نفس تعلقات وجودمان را رنگ خدایی دهیم و به خاطر رضای خدا دوست داشته باشیم و به خاطر رضای او تنفر داشته باشیم اون زمان در وقت امتحان خدا موفق خواهیم بود
چون همیشه عاشورا تکرار میشه همیشه امتحان وجود دارد این حقیقت در قران هم اشاره شده خداوند در آیه ای می فرماید آیا مردم می پندارند همین که گفتند ایمان داریم قبوله بلکه امتحان می کنیم و انسانهای قبلی را هم امتحان خواهیم کرد لذا صرف ادعای ایمان کافی نیست عمل و معرفت هم لازمه تا در وقت امتحان خدا حق را از باطل تشخیص بدیم و در برای تشخیص حق باید خود حق را بشناسیم
یک داستان یادم اومد تو این مورد عرض کنم تموم بشیم
در یکی از جنگهای مولا علی علیه السلام یکی از سربازان حضرت امد در پیش مولا شمیشرش را زد زمین گفت یا علی من ماندم که حق کدام طرف است یک طرف شما هستید پیامبر شما را تایید کرده یک طرف طلحه و زبیر است ایشون را هم پیامبر تایید کرده من چکار کنم هر دو طرف حق هستند
حضرت فرمود مشکل تو این است که حق را از افراد شناسایی می کنی تو باید اول حق را بشناسی در وجود خودت بحق برسی یعنی رنگ و بوی حق را بشناسی معرفت حق را بفهمی اون وقت به افراد نگاه کنی خواهی دید حق با کیست
هدف از این حکایت این بود که باید به حق برسیم در باطن تا بتوانیم در ظاهر حق را بشناسیم مشکل اهل مکه همین بودند نتونستند حق را بشناسند خانواده و مال دنیا را برتر و مهمتر از دستور امام معصوم دانسند و گرفتار ظلمت شدند
ویرایش موضوع توسط : سپیده 313
در تاریخ : یکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۲ ۱۱:۱۴ قبل از ظهر
درسها و عبرتهای عاشورا و نهضت مقدس امام حسین علیه السلام (ویژه محرم) 
دانلود محتوای موضوع
پرینت موضوع
ارسال این موضوع به یک دوست
