معانی عدل سید110: طبق روال برنامه مباحث امشب بحث عقاید رو داریم دوستان یک بحث رو در قالب یک سوال مطرح کردن، من اون سوال رو به موضوع بحث امشب اختصاص میدم ابتدا از همه بزرگواران میخوام که نظر بدن و بعد من هم توضیحاته پایانی رو بدم سوال: مسئله عدل که در رساله ها ی مراجع از اونها به عنوان یکی از اصول دین نام برده شده چه معنایی دارد؟ عهد: عدل یعنی برابری و برادری آرام: عدل= دادگر نهایت: برقراری تساوی و توازن هر کسی به اندازه شایستگی خودش بهره مند باشه
luhkd ung
سید110: طبق روال برنامه مباحث امشب بحث عقاید رو داریم
دوستان یک بحث رو در قالب یک سوال مطرح کردن، من اون سوال رو به موضوع بحث امشب اختصاص میدم
ابتدا از همه بزرگواران میخوام که نظر بدن و بعد من هم توضیحاته پایانی رو بدم
سوال: مسئله عدل که در رساله ها ی مراجع از اونها به عنوان یکی از اصول دین نام برده شده چه معنایی دارد؟
عهد: عدل یعنی برابری و برادری
آرام: عدل= دادگر
نهایت: برقراری تساوی و توازن
هر کسی به اندازه شایستگی خودش بهره مند باشه = تساوی و توازن
آرام: قرار گرفتن هر چیز در جای خودش==عدل
عدل== حقول رعایت دیگران درمعنای بسیار عام
عهد: عدل یکی از نام های خداست
عدل به معنای قضاوت و پاداش به حق است یعنی باور به اینکه خداوند پاداش و جزای هیچ عملی را هرچند ناچیز و کوچک باشد ضایع نمیکند
بدون تبعیض به هر کس جزای عملش را خواهد داد
فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره
سید110: خوب ممنونم از همه دوستان و برزگواران همه درست فرمودین
اگه اجازه بدین من یکم نظم بدم به فرمایش شما عزیزان اما در جواب باید بگیم که مجموعا 4 معنی یا 4 کاربرد میشه برای این کلمه گفت
الف: موزون بودن.... موزون بودن جهان یعنی موزون و متعادله اگه موزون و متعادل نبود نظم و حساب کتابی نداشت و یک جریان مشخص و معینی در کار نبود همون طور که در قران کریم اومده و السماء و رفعها ووضع المیزان (الرحمن7)
مفسران گفتن مقصود اینه که در ساختمان جهان رعایته تعادل شده در هر چیز از ماده و اتم و غیره بگبرید تا زمین و اسمانها علم هم اینو ثابت کرده که از هر ماده ای به اندازه استفاده شده و فاصله ها اندازه گیری شدن
در حدیث نبوی هم داریم بالعدل قامت السماوات و الارض همانا اسمان و زمین به موجب عدل بر پاست
در این جا دوستان نقطه مقابل عدل بی تناسبی هست نه ظلم
ب: عدل یعنی تساوی و نفی هر گونه تبعیض مثلا گاهی شنیدین میگن فلانی عادله منظورشون اینه که هیچ گونه فرقی بین افراد قائل نیست عدل این جا یعنی مساوات
البته یک توضیح اینجا باید بدم اگه اینجا قصد این باشه که عدالت ایجاب میکنه که هیچگونه استحقاقی رعایت نشه و با همه چیز و همه کس به یک چشم نگاه بشه این عدالتش عینه ظلمه اما نه اگه مقصود این باشه که عدالت یعنی اینکه رعایت تساوی بشه در زمینه هایی که افراد مستحقش هستن به طور مساوی این معنی درستیه یعنی استحقاقهای متساوی داشتن این چنین مساواتی از لوازمه عدله البته در این صورت بازگش این معنی یه معنی سومی رو هم در بر میگیره که توضیح میدم
ج: حقوق افراد و عطا کردن به هر ذی حق ، حق اورا و ظلم هم که میدونید اینجا یعنی پایمال کردن حقوق و افراد و تجاوز و تصرف حق دیگران معنی حقوق بشر و عدالت و در باره حق افراد و اینها که باید محترم شمرده بشه و معنی حقیق عدالت بشری همینه اینها در مختصات بشره هم ظلمش هم عدلش و به قول دوستان در ساحت کبریایی راه نداره زیرا ایشان مالک علی الاطلاق هستن یعنی هیچ موجودی رو نمیشه نسبت یه هیچ چیزی در مقایسه با خدا اولویت داد
د: رعایت استحقاق ها در افاضه وجود و امتناع نکردن از افاضه و رحمت به انچه امکان وجود یا کمال داره اینجای بحث مفصله و نیاز به گفتن مقدمات داره که بعدا میگیم اما همین مقدار بدونیم که موجودات در عالم هستی از نظر قابلیت ها و امکان فیض گیری از مبداء هستی با یکدیگه فرق میکنند یعنی اینکه هر موجودی در هر مرتبه ای که هست از نظر قابلیت فیض پذیری یک استحقاقی داره که خاصه خودشه خدا وند متعال که کمال مطلقه و خیره مطلق و فیاض علی اطلاقه به هر موجودی اونچه که برای او ممکنه از وجود و کمال وجود بهش اعطا میکنه و بخل یا امساک نمی کنه
عدل الهی در نظام تکوینی طبق این نظریه یعنی اینکه هر موجودی هر درجه از وجود و کمال وجد که استحقاق اونو داره دریافت میکنه اینجا هم ظلم یعنی منع فیض و امساک و بخل جود از وجودی که استحقاقش رو داره از نظر حکمای الهی صفت عدل انچنان لایق ذات اقدس اله است که به عنوان یک صفت کمالی برای ذات احدیت ثابت میشه یعنی معنیش اینه که صفت ظلم که یک نقصه از ایشان سلب میشه
این بود 4 معنی که از عدل میشد بهره برد مفصل این کلام در کتاب عدل الهی شهید مطهری توضیح داده شده که بسیار شیوا و جذابه و ورود به حوزه های دیگه مثل عدل الهی و حکومت عدل الهی خیلی خیلی نیاز به صحبت داره
عدل در احکام با عدل در اصول دین با هم متفاوت هست
عدل و عدالت در احکام به داشتن ملکه ای برای انجام ندادن گناه کبیره و مسر نبودن بر گناه صغیر هست
اما عدل در اصول دین در رابطه با خدا ست و به معنای قرار دادن هر چیز در جای خود است جعل الشیء علی موضعه