وقتی که تو نیستی بهارم بهار نیست
بی تو ای قرار هستی , به دلم قرار نیست
من عصرهای جمعه فقط بغض می کنم
باران اشک های من از اختیار نیست
حالا که نیامدی تمام سال مرا فاطمیه کن
بی نام تو و مادر تو مرا اعتبار نیست
بازهم یک هفته تمام باید بمانم چشم براه
چاره ای جز بغض و اندوه و انتظار نیست
بازهم غروب آدینه و باز هم حسرت و فراق
حاصلی مرا جزغم و چشم اشکبار نیست