آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
نمایش موضوع به شکل عادی | |||
اطلاعات نویسنده |
![]()
چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۲ ۰۴:۴۲ بعد از ظهر
[#1]
|
||
بانو
شماره عضویت :
102
حالت :
ارسال ها :
212
محل سکونت : :
روی زمین خدا
جنسیت :
![]()
تعداد بازدیدکنندگان :
75
اعتبار کاربر :
708
پسند ها :
340
تشکر شده : 78
|
كنار پيكر خود، التهاب را حس كرد حضور شعلهور آفتاب را حس كرد هنوز نبض نگاهش سرِ تپيدن داشت كه گرمي نفس همركاب را حس كرد و پيش از آن كه بگويد: «برادرم! درياب» حضور فاطمه را، بوتراب را حس كرد نگاه ملتمس او خيال پرسش داشت كه در تبسم زهرا جواب را حس كرد لبان زخمي فرق سرش دوباره شكفت چه زود زخم عميق رباب را حس كرد كدام داغ به جان امام عشق نشست كه با تمام وجود التهاب را حس كرد؟ همين كه ماه، به ياد دو دست او افتاد قلم قلم شدنِ آفتاب را حس كرد و شيههاي و سواري، كه ميشود از دور خروش شعلهور انقلاب را حس كرد
|
||
![]() ![]() |
|