آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۲ ۰۷:۱۹ قبل از ظهر
|
|||||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
مرگ و مشک و ماه مشک تشنه ماه تشنه خیمهگاه تشنهتر ماه از میان نخلهای شرمگین گذشت. چشمهای مستِ مرگ مشک و ماه را به آب داد چشمهای خویش را به آفتاب مرگ همچنان به مشک خیره مانده بود تیری از کمان پرید مشک مُرد و ماه تشنه جان سپرد خیمهگاه، بغض کودکان خویش را به آسمان سپرد. مرگ مانده بود و ماه میگذشت شط ـ هنوز تا همیشه ـ رو سیاه میگذشت می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||
|
اطلاعات نویسنده |
شط ـ هنوز تا همیشه ـ رو سیاه میگذشت
چهارشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۲ ۰۴:۴۲ بعد از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
102
حالت :
ارسال ها :
212
محل سکونت : :
روی زمین خدا
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
75
اعتبار کاربر :
708
پسند ها :
340
تشکر شده : 78
|
كنار پيكر خود، التهاب را حس كرد حضور شعلهور آفتاب را حس كرد هنوز نبض نگاهش سرِ تپيدن داشت كه گرمي نفس همركاب را حس كرد و پيش از آن كه بگويد: «برادرم! درياب» حضور فاطمه را، بوتراب را حس كرد نگاه ملتمس او خيال پرسش داشت كه در تبسم زهرا جواب را حس كرد لبان زخمي فرق سرش دوباره شكفت چه زود زخم عميق رباب را حس كرد كدام داغ به جان امام عشق نشست كه با تمام وجود التهاب را حس كرد؟ همين كه ماه، به ياد دو دست او افتاد قلم قلم شدنِ آفتاب را حس كرد و شيههاي و سواري، كه ميشود از دور خروش شعلهور انقلاب را حس كرد
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
شط ، هنوز ، تا ، همیشه ، رو ، سیاه ، میگذشت ، |
|