المومن کالجبل الراسخ 

			 
		

		

		پیرمرد نجار اصفهانی برای ساخت تابوت جهت شهدا به معراج شهدای اهواز آمده بود.

		هر روز شهید می آوردند...

		پیرمر، دست تنها بود اما سخت کار میکرد و کمتر وقتی برای استراحت داشت.

		روزی از روزها همین که داشت لابلای پیکرمطهر شهدا عبور می کرد، شهید نظرش راجلب کرد؛ کمی بالای سر شهید نشست روبه شهید کرد و با همان لهجه ی شیرین اصفهانی گفت:

		باریکلاااا، باریکلاااا، و بلند شد و به کارش ادامه داد.

		یک نفر که شاهد این قضیه بود، سراغ پیرمرد رفت و جویاشد.

		پیرمرد نجار تمایلی به صحبت کردن نداشت. همان یک نفر، سماجت کرد، تا ببیند قضیه ی باریکلا گفتن های پیرمرد چه بوده است.

		پیرمرد با همان آرامش گفت: پسرم بود.

 اخی دلم سوخت 

 سلام ... ممنونم از همگی 

 سلام افرین اینه که میگن از دیوار صاف میره بالا

درمانش که فک کنم راحته اینجوری 

 سلام ...به نظرم اینکه همه بشینن با هم در یه ساعت مشخص

با تمام وجودشون دعا کنن وبه دعا کردنشون هم ایمان داشته باشن بدون شک یه قدم بزرگه برا نزدیک شدن ظهور

 

 سلام از همگی بابت نظرات عالی ممنونم ... ولی انتظار داشتم بیشتر از این استقبال بشه

ممنونم 

 






http://sahadat8529.blogfa.com/

 پریسا گلی تبریک میگم بهت 

 
نوشته شده توسط : بانوی آفتاب  » 
نوشته شده توسط : یگانه 313  » 
نوشته شده توسط : بانوی آفتاب  » 
بالاخره بعد از چند روز کار و خستگی پی در پی امروز تونستم یه خواب بعدازظهری شیرین داشته باشم 

اصلا هم فکرش رو نمیکردم خواهر شوهر شدن اینقده سخت باشه 

امشب مراسم بله برون داداشمه و فردا هم مراسم نامزدیش (به سلامتی ان شالله )

این چند روزه از بس خونه نبودم دلم برای خونمون تنگ شده بود یا خونه ی پدری مشغول کار و بار بودم یا تو بازار مشغول خرید 

امروز ساعت نزدیکای 2 ظهر گشنه و تشنه اومدم خونه با جناب داماد رفته بودم برای خرید کت و شلوار وما بقی  ملزومات بله برون(کله قند تزیین شده و بمب شادی و نخ شادی و دفتر بله برون و و مابقی تزیینات کادوهای فرداشون)

آخه یکی نیست بهش بگه خان داداش عزیز دیگه برای خریدن کت و شلوار منو به زحمت ننداز 

الانم که موندم خونه و استراحت کردم واسه اینه که امشب تو مراسم بله برونش به قول جناب جمعه موعود آهنگ های خاک بر سری داره که من نمیرم 

فردا هم برای نامزدیش بازم  آهنگ خاک بر سری داره که بازم من نمیرم 

آخیییش حداقل مگه اینجوری استراحت کنم  

ان شالله که همه ی جوونا خوشبخت و عاقبت بخیر بشن




 ان شالله ب سلامتی و میمنت ان شالله خوشبخت بشن



بعد اینکه واقعا حاضر نیستید نامزدی داداشتون برید فقط به خاطر این که اهنگ دارن ؟



اصلا باورم نمیشه 



داداشتونه هااااااااااا



من آرزومه نامزدی و عروسی داداشمو ببینم حالا تو مراسمش هر چی میخواد باشه



بانو جان پارتی که نگرفتن ی آهنگه



پشیمون میشیداااااااااااااا داداشتونه هم خونتونه هااااااا به نظرم میرفتید بهتر بود



اون اوایلش که اهنگ هست نمیرفتید میزاشتید 1 ساعت اخر میرفتید که همه دیگه خسته شدن و اهنگ و قط میکنن



ولی .... کاش میرفتید 


ممنونم یگانه جان ان شالله که شما هم خوشبخت بشی 

ولی درباره آهنگ ...

 عزیزم دیگه برا خانواده عادی شده 

وقتی که من برا مراسم خودم از همه ی این آداب و رسوم گذشتم چجوری برم توی مراسم بزن و بکوب دیگران?!!!

برادر مه جای خود عزیزه ولی من بعدا اگه بچه ی خودم هم خدایی نکرده بخواد توی مراسمش بزن و بکوب داشته باشه قطعا نمیرم







افرین ابجی بانووووو 

 اگه من مادر بودم هیچ وقت نمیزاشتم تنهایی غصه بخوره ..

 هیچی نمیگم میزارم گریشو کنه  خودش کم کم ارم میشه