انجمن یاران منتظر

ختم قرآن



آخرین ارسال ها
لیست برنامه ختم قرآن یاران منتظر ..:||:.. پروژه کرونا(COVID 19) ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین امسال اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. تا حالا به لحظه تحویل سال 1450 فکر کردید!!؟؟ ..:||:.. Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ سفره هفت سین سال 1395 اعضای انجمن یاران منتظر Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ..:||:.. اگر بفهمید بیشتر از یک هفته دیگر زنده نیستید، چی کار می کنید؟! ..:||:.. **متن روز پدر و روز مرد** ..:||:.. الان چتونه؟ ..:||:.. 🔻هدیه‌ تحقیرآمیز کِندی ..:||:.. ღ ღ ღتبریک ازدواج به دوست خوبم هستی2013 جان عزیز ღ ღ ღ ..:||:..

نوار پیام ها
( یسنا : ▪️خــداحافظ مُــــحَرَّم 😭 نمى دانم سال دیگر دوباره تو را خواهم دید یا نه؟!... 🖤اما اگر وزیدى و از سَرِ کوى من گذشتى، سلامَم را به اربابم برسان... ◾️ بگو همیشه برایَت مشکى به تَن مى کرد و دوست داشت نامَش با نام تو عجین شود!... ◾️بگو گرچه جوانى مى کرد، اما به سَرِ سوزنى ارادتش هم که شده، تو را از تَهِ دل دوست داشت... ◼️با چاى روضه تو و نذری ات، صفا مى کرد و سَرَش درد مى کرد براى نوکرى... 🏴 مُحَرَّم جان؛ تو را به خدا مى سپارم... و دلم شور مى زند براى \"صَفر\"ى که دارد از \"سَفَر\" مى رسد... # )     ( سینا : حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها): «ما جَعَلَ اللّه ُ بَعدَ غَدیرِخُمٍّ مِن حُجَّةٍ و لاعُذرٍ؛ خداوند پس از غدیرخم برای کسی حجّت و عذری باقی نگذاشت.» «دلائل الإمامَه، ص 122» )     ( فاطمه 1 : ای روح دو صد مسیح محتاج دَمَت زهرایی و خورشید غبار قدمت کی گفته که تو حرم نداری بانو؟ ای وسعت دل‌های شکسته، حَرَمت. (شهادت حضرت زهرا تسلیت باد) )     ( programmer : امام علی (ع):مردم سه گروهند: (1) دانشمندی خدایی، (2) دانش آموزی بر راه رستگاری (3) و پشه های دستخوش باد و طوفان و همیشه سرگردان، که از پی هر جنبنده و هر صدا می روند، و با وزش هر بادی، حرکت می کنند، نه از پرتو دانش، روشنی یافتند، و نه به پناهگاه استواری پناه گرفتند. )     ( programmer : امام علی ع : عاقل ترین مردم کسی است که عواقب کار را بیشتر بنگرد. )     ( programmer : امام علی (ع):دعوت کننده ای که فاقد عمل باشد مانند تیر اندازی است که کمان او زه ندارد. )     ( programmer : امام علی(ع): در فتنه ها همچون بچه شتر باش که نه پشت دارد تا بر آن سوار شوند و نه پستانی که از آن شیر بدوشند )     ( سینا : هزارها سال از هبوط آدم بر سیاره‌ی زمین گذشته است و هنوز نبرد فی ما بین حق و باطل بر پهنه‌ی خاك جریان دارد، اگرچه دیگر دیری است كه شب دیجور ظلم از نیمه گذشته است و فجر اول سر رسیده و صبح نزدیك است. )     ( programmer : فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مه‌شکن لازم است که همان بصیرت است....(مقام معظم رهبری) )     ( سینا : یاران! شتاب كنید ، قافله در راه است . می گویند كه گناهكاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهكاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند )     ( سینا : برای حفظ سلامتی، این دعا را هر صبح و شب بخوانید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ**اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! )     ( فاطمه 1 : ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن +++ چشمم به راه ماند بیا و شبی از این پس‌کوچه‌های خاکی قلبم عبور کن +++ آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن )     ( سینا : دود می خیزد ز خلوتگاه من کس خبر کی یابد از ویرانه ام ؟ با درون سوخته دارم سخن کی به پایان می رسد افسانه ام ؟ )    
مدیریت پیام ها


اگر این اولین بازدید شما از انجمن یاران منتظراست ، میبایست برای استفاده از کلیه امکانات انجمن عضو شوید و یا اگر عضو انجمن می باشید وارد شوید .


انجمن یاران منتظر » وقایع التفاقیه » دلنوشته های واقعی و خاطرات اعضاء یاران » یه وقایع التفاقیه تلخ از الی. ارمیا....



یه وقایع التفاقیه تلخ از الی. ارمیا....

سلام بابا تو بیمارستان بستری بود مامانم پیشش بود ماهم هی میرفتیم بهشون سرمیزدیم و برمی گشتیم از صدقه سر عمو کاری بهمون نداشتن که میریم کی میاییم خداحفظش کنه ساعت یک ونیم شب بود یکم وسیله نیاز داشتیم برای بابایی به ابجی گفتیم بریم ببینیم مغازه ای جایی باز نیست بریم بگیریم باهم اومدیم بیرون یکهو یه پژوی مشکی با سرعت اومد سمت ما کم مونده بود به ابجیم بخوره که جیغ زدمو پرتش دادم کنار نامرد گذاشت رفت ماهم حسابی ترسیده بودیم همه مغازه ها هم بسته بود پ ن پ میخواستی ساعت 2 شب باز باشه خلاصه برگشتیم اتاق
di ,rhdu hgjthrdi jgo hc hgd. hvldh....


امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد

اطلاعات نویسنده
یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۰۸ قبل از ظهر
بانو
rating
شماره عضویت : 12
حالت :
ارسال ها : 3166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 356
دعوت شدگان : 1
اعتبار کاربر : 13846
پسند ها : 3168
حالت من :  Gerye.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/bye1.jpg
تشکر شده : 2569


عضو غایب دل گیر و غمگینم...دیگرنای نوشتن ندارم...خسته ی خسته ام

مدال ها:5
مدال 3 سالگی عضویت
مدال 3 سالگی عضویت
بهترین ارسال کننده
بهترین ارسال کننده
اسپانسر روم
اسپانسر روم
ستارهء انجمن
ستارهء انجمن
کاربران برتر
کاربران برتر

|

سلام
بابا تو بیمارستان بستری بود
مامانم پیشش بود
ماهم هی میرفتیم بهشون سرمیزدیم و برمی گشتیم
از صدقه سر عمو کاری بهمون نداشتن که میریم کی میاییم
خداحفظش کنه
ساعت یک ونیم شب بود
یکم وسیله نیاز داشتیم برای بابایی
به ابجی گفتیم بریم ببینیم مغازه ای جایی باز نیست بریم بگیریم
باهم اومدیم بیرون
یکهو یه پژوی مشکی با سرعت اومد سمت ما کم مونده بود به ابجیم بخوره که جیغ زدمو پرتش دادم کنار
نامرد گذاشت رفت
ماهم حسابی ترسیده بودیم
همه مغازه ها هم بسته بود
پ ن پ میخواستی ساعت 2 شب باز باشه
خلاصه برگشتیم اتاق باباو گفتیم هرجور شده باید تهیه کنیم واسه همین تصمیم گرفتیم هم مامانو ببریم خونه هم بریم و دوباره برگردیم
این مامانمم که نمیخاست بیاد
خلاصه بابا قسم داد بلاخره مامان با ما برگشت
منو ابجیمم وسیله برداشتیمو دوباره برگشتیم
من عاشق سرعت هستم
به ابجیم گفتم الله وکیلی تند برو دیگه این چه وضعشه اخه
گفت خودت بودی ماشین بابا دستت بود اینجوری میگفتی؟؟؟؟گفتم اره باورکن
خلاصه انقد تحریکش کردم اخرش ...هندونه دادم زیر بغلش بلاخره زد به سیم اخرو گفت عیبی نداره بزن بریم مال شوهرمه مال شوهر بی منته
بکوبیش به دیوار هم چیزی نمیتونه بگه....ای زن ذلیل.....ولی من هیچوقت با ماشین بابا از اینکارا نکردما
آقا خلاصه من تازه چشمم گرم شده بود که یهو دیدم همون پژو داره میادپلاکشم از اینجا نبود
مال کرج بود
خلاصه حسابی ترسیده بودیم
حالا هی ما بدو هی اون اقاهه و خانمه پشت سر ما
ازترس داشتم سکته میزدم
یهو دیدیم دو تا ماشین پلیس پشت سرما اونا هم به گاز دارن میان
یا خدا
ابجی چی شده
چه خاکی تو سرمون بکنیم
به ابجیم گفتم نگفتم اروم برو حالا بفرما تحویل بگیر
ابجیم چشماش چهار تا شده بود
مطمئنی من گفتم
خلاصه
تصمیم گرفتیم وای ناستیم همینجوری بگاز بریم بریم بیمارستان
ای خدای اینا کین چرا دارن میان پشت سرمون
بلاخره با هر بدبختی رسیدیم بیمارستان بگاز رفتیم تو
بخیالمون اخش دیگه مارو ندیدن
همینکه ماشین بین دوتا ماشین نگه داشتیم همین پژو پشت سرما ترمز زد من دستمو گذاشتم جلو چشامو جیغ زدم
یهو دیدم پیاده شدن و انگار نه انگار......بدو بدو رفتن تو بیمارستان
ماشنهای پلیس هم پشت سرشون
اونا هم رسیدن و پیاد شدنو رفتن تو جمعیت
عاااااااااااااااااااااققققققققااااااااااااااااا ما انقد ضایع شدیم
اصلا کسی به ما کاری نداشت
سرباز هم اومد باهاش حرف زدیم
گفت شما دیگه چتونه
ماهم خودمونو زدیم به اون راه
یه عالمه هم صبر کردیم تا جرثقیل اومد و ماشین پژو رو برداشت تا مابتونیم از پارکینگ بیاییم بیرون
بعد رفتیم پیش بابا خوابیده بودالهی نازی قربئن نفسهای تنگت برم بابایی
و ماسک جلو دهنش بود
متاسفانه ما دیر رسیده بودیمو بابا انقد تنگی نفس داشته بود درجه دستگاه رو زیاد کرده بود و خوابیده بوده
متاسفانه ما هم متوجه نشدیم
فردا صب دیدیدم چون اکسیژنش درجش زیاد بوده و سرد بوده...ریه هاش عفونت شدیدی کردنخدامنو بکشه
خیلی ناراحت شدم
هیچوقت نمیتونم خودمو ببخشم
همش تقصیر من بود

خلاصه اینجوریاست دیگه





ویرایش موضوع توسط : الی . ارمیا
در تاریخ : یکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۲ ۰۲:۴۰ بعد از ظهر
















13 تشکر شده از کاربر الی . ارمیا برای ارسال مفید :
فاطمه 1 , غریبه110 , قمر , باران 313 , عاشق کربلا , عباس خادم , admin , الما , عـلـی۲۰ , حضور 1 , الی . ارمیا , یه پلاک , فاطمه منتظر ,



  می پسندم 7     0  7 
 
 
تعداد پسند های ( 7 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر


    * پاسخ با بیشترین پسند
  1. پسندها :7 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  2. پسندها :2 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید
  3. پسندها :1 برای اطلاع از پاسخ با بیشترین پسند ،دراین موضوع کلیک کنید

















امضای کاربر : الی . ارمیا


شمع وقتي داستانم راشنيدآتش گرفت
شرح حالم را اگرنشنيده باشي راحتي!

...
وقتی برای خودم می نویسم
خشک می شوم مثل دریاچه ی
ارومیه...
وقتی با تعریف دیگران می نویسم
می شوم مثل
زاینده رود...
که با سطل خیسش می کنند!!

وقتی برای تو می نویسم
می شوم
خلیج فارس
آنقدر زیبا
که دیگران
نوشته هایم را
به اسم خود ثبت می کنند
مثل
خلیج عربی....

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
یه وقایع التفاقیه تلخ از الی. ارمیا....
یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۳۰ قبل از ظهر نمایش پست [1]
بانو
rating
شماره عضویت : 70
حالت :
ارسال ها : 5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 568
دعوت شدگان : 2
اعتبار کاربر : 34682
پسند ها : 6789
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/12.jpg
تشکر شده : 6057





خداعافیت بده به پدرتون الی جون


  می پسندم 7     0  7 
 
 
تعداد پسند های ( 7 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : فاطمه 1


گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
یه وقایع التفاقیه تلخ از الی. ارمیا....
یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۳۴ قبل از ظهر نمایش پست [2]
بانو
rating
شماره عضویت : 12
حالت :
ارسال ها : 3166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 356
دعوت شدگان : 1
اعتبار کاربر : 13846
پسند ها : 3168
حالت من :  Gerye.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/bye1.jpg
تشکر شده : 2569


عضو غایب دل گیر و غمگینم...دیگرنای نوشتن ندارم...خسته ی خسته ام


نوشته شده توسط : فاطمه 1 »


خداعافیت بده به پدرتون الی جون

ممنون ابجی گلم
انشالله همه مریضای دنیا
خوب بشن
برگردن پیش خانواده هاشون
خصوصا جانبازان

 


ویرایش ارسال توسط : الی . ارمیا
در تاریخ : یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۳۹ قبل از ظهر



  می پسندم 3     0  3 
 
 
تعداد پسند های ( 3 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : الی . ارمیا


شمع وقتي داستانم راشنيدآتش گرفت
شرح حالم را اگرنشنيده باشي راحتي!

...
وقتی برای خودم می نویسم
خشک می شوم مثل دریاچه ی
ارومیه...
وقتی با تعریف دیگران می نویسم
می شوم مثل
زاینده رود...
که با سطل خیسش می کنند!!

وقتی برای تو می نویسم
می شوم
خلیج فارس
آنقدر زیبا
که دیگران
نوشته هایم را
به اسم خود ثبت می کنند
مثل
خلیج عربی....

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
یه وقایع التفاقیه تلخ از الی. ارمیا....
یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ ۱۱:۴۹ قبل از ظهر نمایش پست [3]
عضو
rating
شماره عضویت : 877
حالت :
ارسال ها : 3064
محل سکونت : : مازندران
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 667
اعتبار کاربر : 20549
پسند ها : 1963
محل سکونت : shomal.jpg
حالت من :  Gig.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (5).gif
تشکر شده : 4053
وبسایت من : وبسایت من


عضو غایب <br /> در این دیار ســـربی ، یک استکان، هـوا نیســــــت<br /> <br /> درد و غم و مرض هست؛ یک جرعه ی دوا نیست<br /> <br /> مــعشوقه هـــای این شهر بر چهره، مــاسک دارند<br /> <br /> اح


سلام من نمیدونستم پدرتون از جانبازان هستن .خدا ایشالله همه ی شهیدان زنده رو شفا بده.علی الخصوص موجی ها رو.به نظرم مظلوم ترین قشر از ایثارگران هستن.یا علی التماس دعا.


  می پسندم 4     0  4 
 
 
تعداد پسند های ( 4 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : بلاغ مبین

 
  و بر ما [وظيفه ‏اى] جز رسانيدن آشكار [پيام] نيست    


گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
یه وقایع التفاقیه تلخ از الی. ارمیا....
یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۱:۰۵ بعد از ظهر نمایش پست [4]
بانو
rating
شماره عضویت : 67
حالت :
ارسال ها : 7487
محل سکونت : : شهر باران هاي نقره اي
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 380
اعتبار کاربر : 47753
پسند ها : 10840
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (30).jpg
تشکر شده : 7322
وبسایت من : وبسایت من







  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : باران 313

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
یه وقایع التفاقیه تلخ از الی. ارمیا....
یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۱:۰۷ بعد از ظهر نمایش پست [5]
بانو
rating
شماره عضویت : 498
حالت :
ارسال ها : 369
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 281
دعوت شدگان : 7
اعتبار کاربر : 1438
پسند ها : 293
تشکر شده : 305



ابجی گلم خدا ان شا الله شفاش بده


  می پسندم        0 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
یه وقایع التفاقیه تلخ از الی. ارمیا....
یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۱:۱۶ بعد از ظهر نمایش پست [6]
بانو
rating
شماره عضویت : 12
حالت :
ارسال ها : 3166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 356
دعوت شدگان : 1
اعتبار کاربر : 13846
پسند ها : 3168
حالت من :  Gerye.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/bye1.jpg
تشکر شده : 2569


عضو غایب دل گیر و غمگینم...دیگرنای نوشتن ندارم...خسته ی خسته ام


سلام
ممنونم بچه ها
ولی من راست حسینی نمیخاستم ناراحتتون کنم
فقط خواستم به ضایع شدنم بخندید
ببخشیدابجی عاشق کربلا
گریه نکن
اگ میدونستم ناراحت میشید نمیذاشتم



  می پسندم 1     0  1 
 
 
تعداد پسند های ( 1 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : الی . ارمیا


شمع وقتي داستانم راشنيدآتش گرفت
شرح حالم را اگرنشنيده باشي راحتي!

...
وقتی برای خودم می نویسم
خشک می شوم مثل دریاچه ی
ارومیه...
وقتی با تعریف دیگران می نویسم
می شوم مثل
زاینده رود...
که با سطل خیسش می کنند!!

وقتی برای تو می نویسم
می شوم
خلیج فارس
آنقدر زیبا
که دیگران
نوشته هایم را
به اسم خود ثبت می کنند
مثل
خلیج عربی....

 
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
یه وقایع التفاقیه تلخ از الی. ارمیا....
یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۴:۵۴ بعد از ظهر نمایش پست [7]
بانو
rating
شماره عضویت : 498
حالت :
ارسال ها : 369
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 281
دعوت شدگان : 7
اعتبار کاربر : 1438
پسند ها : 293
تشکر شده : 305



فدات بشم ابجی خواهش میکنم دوست دارم


  می پسندم 3     0  3 
 
 
تعداد پسند های ( 3 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
یه وقایع التفاقیه تلخ از الی. ارمیا....
یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۵:۰۵ بعد از ظهر نمایش پست [8]
عضو
rating
شماره عضویت : 1
حالت :
ارسال ها : 2118
محل سکونت : : مشهد
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 1248
دعوت شدگان : 13
اعتبار کاربر : 28310
پسند ها : 3481
محل سکونت : mashhad.jpg
حالت من :  Sepasgozar.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (9).jpg
تشکر شده : 4639
وبسایت من : وبسایت من





خدا پدر گرامیتون رو شفا بدن ان شاالله


  می پسندم 2     0  2 
 
 
تعداد پسند های ( 2 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
یه وقایع التفاقیه تلخ از الی. ارمیا....
یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ ۰۵:۴۰ بعد از ظهر نمایش پست [9]
بانو
rating
شماره عضویت : 80
حالت :
ارسال ها : 2385
محل سکونت : : تو آسموناااا
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 380
دعوت شدگان : 3
اعتبار کاربر : 9973
پسند ها : 2491
حالت من :  Mehraboon.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (13).jpg
تشکر شده : 1418
وبسایت من : وبسایت من


عضو غایب <a target="_blank" rel="nofollow" rel="nofollow" rel="nofollow" href="." target="_blank" title=".">.</a>



الهی به حق کوچکترین شهید کربلا تمام مریضا مخصوصا شهیدان و بابای سیده زهرا شفا پیدا کنه 



ویرایش ارسال توسط : الما
در تاریخ : دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۲ ۱۰:۵۵ قبل از ظهر



  می پسندم        0 
















امضای کاربر : الما
 

گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
یه وقایع التفاقیه تلخ از الی. ارمیا....
یکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۲ ۰۲:۲۶ بعد از ظهر نمایش پست [10]
بانو
rating
شماره عضویت : 514
حالت :
ارسال ها : 447
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 175
اعتبار کاربر : 2181
پسند ها : 473
تشکر شده : 158



سلاممممممممممم الی جونم ایشالا که بابا شفا بگیرن گلم تو کل به خد کن  خدا بزرگه


  می پسندم 2     0  2 
 
 
تعداد پسند های ( 2 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : لیلی




گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
یه وقایع التفاقیه تلخ از الی. ارمیا....
یکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۲ ۰۳:۰۰ بعد از ظهر نمایش پست [11]
بانو
rating
شماره عضویت : 362
حالت :
ارسال ها : 434
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 387
اعتبار کاربر : 2057
پسند ها : 368
تشکر شده : 176



سلام الی ارمیا
من دوتا دعا درحق بابات میکنم.

1-خدا شفاشون بده ان شاالله.
2-خدا بهشون صبربده تا مصیبتی مثل تورو تحمل کنن.
خخخخ


  می پسندم 3     0  3 
 
 
تعداد پسند های ( 3 ) از این کاربر
تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر

















امضای کاربر : یه پلاک


گزارش پست !

اطلاعات نویسنده
یه وقایع التفاقیه تلخ از الی. ارمیا....
یکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۲ ۰۳:۱۱ بعد از ظهر نمایش پست [12]
بانو
rating
شماره عضویت : 490
حالت :
ارسال ها : 570
محل سکونت : : دیار عاشقان دیوانه
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان : 129
دعوت شدگان : 1
اعتبار کاربر : 2313
پسند ها : 368
حالت من :  Relax.gif
تصویر مورد علاقه من : images/mms/yaran (9).jpg
تشکر شده : 502


عضو غایب من یک مسافرم - لبخند می زنی، اما دستی تکان نمی دهی..... ای کاش آن قاب، قاب پنجره بود.


ایشالله شفاپیدا کنن به حق امام زمان .عزیزم جانبازان شهیدهای زنده هستن قدر پدرتو بدون.


  می پسندم        0 
















امضای کاربر : فاطمه منتظر
=  منتظر موعود


گزارش پست !


امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد


برچسب ها
یه ، واقع ، التفاقیه ، تلخ ، از ، الی. ، ارمیا.... ،

« پونه ادرس بلد نيست خب مگه چيه؟ | پونه از هر انگشتش ي هنر ميباره »

 











انجمن یاران منتظر

چت روم یاران منتظر

چت روم و انجمن مذهبی امام زمان



هم اکنون 05:32 بعداز ظهر