ازخدا خواستم عادتهای زشتم را ترکم دهد و خدا فرمود: خودت باید آنها را رها کنی.

- از او خواستم فرزند معلولم را شفا دهد و خدا فرمود: لازم نیست روحش سالم است

جسم هم که موقت است .


- از او خواستم که لااقل به من صبر عطا کند و خدا فرمود: صبرحاصل سختی و

رنج است عطا کردنی نیست آموختنی است .


- گفتم : مرا خوشبخت کن وخدا فرمود : نعمات ( آب . هوا . زمین . عقل . جسم

سلامتی . پدر. مادر. فرزند همسر و غیره و غیره ... از آن تو )

خودتو خوشبخت کن .


-از او خواستم مرا گرفتار درد و رنج نکند و خدا فرمود : رنج از دلبستگی

دنیا جدا و به من نزدیکت می کند.


-از خدا خواستم روحم را رشد دهد و خدا فرمود : تو خودت باید رشد کنی من

من فقط شاخ و برگ اضافی ات را هرس می کنم تا بارور شوی
.

- از خدا خواستم کاری کند تا از زندگی لذت ببرم و خدا فرمود: برای اینکار

به تو زندگی داده ام .( در هر کجای زندگی در پستی یا بلندی هستی به همان

اندازه لذت را پیدا کن .)


- از خدا خواستم کمکم کند همان قدر که او مرا دوست دارد من هم دیگران

را دوست بدارم و خدای مهربان فرمود : این اصل مطلب است .