آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
اطلاعات نویسنده |
دوشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۳ ۰۷:۰۳ بعد از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
1143
حالت :
ارسال ها :
125
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
113
اعتبار کاربر :
1102
پسند ها :
174
تشکر شده : 147
|
سلام دوستان تو دلنوشته قبلیم که در مورد روز پدر بود برای پدر و مادرم نوشته بودم
من به امید همون نگاهی به خونه بر میگردم که بدرقم کرده پس مواظب خودتون باشید، حدودا سه ماهی میشه مادرم چشمش کم سو شده ولی بخاطر فشاری که بخاطر عمل چشم بابام روی ما اومده بود حرفی نمیزد و با این شرایط کنار میومد تا اول ماه رمضون دیگه چشمش خیلی اذیتش کرد من بهش گفتم نمیخواد روزه بگیری گفت باید دکتر بگه همین طوری که نمیشه رفتیم دکتر تا چشم مادرم رو دید گفت خانم خیلی وضع چشم مادرت بده و باید عمل بشه و روزه هم نباید بگیره از اونجایی که یه خورده دست و بالم تنگ بود رفتم بیمارستان تامین اجتماعی استان که پیش دکتر تامین اجتماعی عملش کنم که هزینش با دفترچه حساب بشه وقتی دکتر تامین اجتماعی چشمش رو دید گفت خانم من به هیچ وجه نمیتونم به چشمش دست بزنم وضعش خیلی بدجوره و چون همین یک چشم هم داره به هیچ وجه نمی تونم ریسک کنم و عملش کنم و آب پاکی رو ریخت رو دستم ، اما بازم کوتاه نیومدم و بردمش شیراز یه دکتر خیلی خوب هست که چشم پدرم رو پیشش عمل کردیم توی بیمارستان خصوصی هستش و هزینش خیلی زیاده ولی اون تا دید گفت عمل سختی داره ولی تمام سعی خودم رو میکنم شما فقط براش دعا کنید ان شاالله که خوب میشه ، حرفش دلم رو گرم کرد گفتم میرم پولش رو جمع میکنم میارمش واسه عمل تا امروز هر چی تلاش کردم جور نشد ، امروز توی جلسه بودم که مادرم زنگ زد گفت مادر چشمم خیلی تار شده و درست نمیبینم زود بیا خونه ببین میتونی برام چکار کنی ، گفتم چشم جلسه که تموم شد سریع رفتم خونه دیدم مادرم تو اشپرخونه است و داره غذا درست میکنه رفتم گفتم مامان تو که میگی چشمم اصلا نمیبینه ای کارا چیه برو بشین بوی غذا هم برای چشمت ضرر داره گفت خب بابات و داداشت ظهر غذا نداشتن گفتم براشون درست کنم بی غذا نمونن شاید خواستیم بریم دکتر تو وقت نمیکنی براشون غذا درست کنی گفتم نمیخواد بیا بشین اما اون دیگه کاراش روکرده بود ، رفتم توی اتاق و به خواهر برادرام زنگ زدم و وضع مادرم رو شرح دادم و گفتم هر جا قرض میکنید مادرم امروز باید بره شیراز که کارهای اولیه عملش رو انجام بده همه گفتن مادرم رو زود ببر به پولش کاری نداشته باش جورش میکنیم زنگ زدم به پسر خالم و سراغش رو گرفتم گفت میخوام ظهر برم شیراز (خونشون) گفتم میتونی مامانم روببری که مادرت ببرش پیش دکتر واسه عمل کارهاش رو انجام بده آخه خودم چون روزه هستم نمیتونم برم ، گفت چشم اماده باشه ساعت دو میام دنبالش ، اومدم بیرون دیدم همه خونه رو جمع و جور کرده و داره رو اپن آشپزخونه رو دستمال میکشه تمام بدنش میلرزید و داشت گریه میکرد تا رفتم پیشش گفتم تو که هنوز اینجایی مگه نگفتم برو بشین یه هو اشکش رو پاک کرد و گفت مادر شرمندتونم میدونم فشار زیادی رو دارید تحمل میکنید ولی ندیدن روی شما ها برام از مرگ بدتره نمی دونم باید چکار کنم ، گفتم مادر تو رو قرآن این حرف رو نزن ما از روی تو شرمنده ایم که تا امروز رو صبر کردیم نباید میزاشتیم به اینجا برسه یه هو منو گرفت بغل وبوسم کرد و زد زیر گریه گفت یعنی دوباره میتونم شما رو ببینم و رو به آسمون کرد و گفت خدایاااااااا ، خدا گفتنش دلم رو لرزوند بهش گفتم آماده شو امین الان میاد دنبالت بری شیراز ، گفت یعنی خودت باهام نمیای چه التماسی توی نگاهش بود که باهاش برم تکلیف خودم رو نمیدونستم گفتم مادر جان برو من فردا حتما میام ، اومدم تو اتاقم و زدم زیر گریه اومد دنبالم گفت مادر گریه نکن از خدا خواستم اگه دیگه نمیخوام ببینم جونم رو بگیره که بچه هام نخوان زجر بکشن گفتم مادر این حرف رو نزن تو خوب میشی ، امین اومد و مادرم رو باهاش راهی کردم رفت وقت رفتن دستم رو گرفته بود و سفارش بابام و داداشم رو میکرد که دارو هاشون رو سر وقت بدم گفتم خیالت راحت ، یه هو عین بچه ها دستم رو محکم گرفت گفت مادر فردا میای ..؟؟؟؟ گفتم حتما .... از لحظه ای که رفته دلم گرفته که چرا باهاش نرفتم فردا و فرداهای بعدی حتی اگه روزه هم نتونم بگیرم میرم و پیشش میمونم تا عملش انجام بشه من بچه بودم مریضی سختی کشیدم و مادرم روزهای زیادی رو تنهایی منو بغل گرفت و همین مسیر شیراز رو رفت و اومد تا به نتیجه برسه باید جبران کنم .... فردا میرم دوستان شما رو به حرمت همین ماه .... مادرم رو دعا کنید من به امید هر روز دیدن نگاه پدر و مادرم جور زمونه رو دارم تحمل میکنم خدایا نور چشمان مادرم گرمی بخش وجودخسته ام است امروز برایش اینگونه دعاکردم! خدایا ! بجز خودت به دیگری واگذارش نکن! تویی پروردگار او! پس قرارده بی نیازی درنفسش ! یقین دردلش ! اخلاص درکردارش! روشنی دردیده اش! بصیرت درقلبش ! آمین خداوندا ، برایم اینبار هدیه ای ده که با دل بپذیرم به چشمان این فرشته مهربان نوری ده و معجزه ای خداوندااااا به پاس این روزها درد مادرم را خوب کن سرم را نه ظلم مي تواند خم کند ، نه مرگ ، نه ترس ، سرم فقط براي بوسيدن دست هاي تو خم مي شود مادرم ؛ (( قند )) خون مادر بالاست . دلش اما هميشه (( شور )) مي زند براي ما ؛ اشکهاي مادر , مرواريد شده است در صدف چشمانش ؛ دکترها اسمش را گذاشتهاند آب مرواريد! حرفها دارد چشمان مادر ؛ گويي زيرنويس فارسي دارد! دستانش را نوازش مي کنم ؛ داستاني دارد دستانش . مادر يعني به تعداد همه روزهاي گذشته تو، صبوري! مادر يعني به تعداد همه روزهاي آينده تو ،دلواپسي! مادر يعني به تعداد آرامش همه خوابهاي کودکانه تو، بيداري ! مادر يعني بهانه بوسيدن خستگي دستهايي که عمري به پاي باليدن تو چروک شد! مادر يعني بهانه در آغوش کشيدن زني که نوازشگر همه سالهاي دلتنگي تو بود! مادر يعني باز هم بهانه مادر گرفتن....
می پسندم 7 0 7 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
دوستان شما رو به حرمت همین ماه .....مادرم رو دعا کنید
دوشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۳ ۰۸:۰۵ بعد از ظهر
[1]
|
|||
اللهم اشفع مرضانا بحق الحسین (علیه السلام)
الهی آمین سلام آبجی گلم خدا شاهده خیلی ناراحت شدم اشک از چشمام جاریه خدا رو قسم میدم به این ماه مبارک به این روزهای عزیز همه ی مریضا رو شفا بده و سلامتی برادر و پدر و مادر گلتو بهشون برگردونه خودتو ناراحت نکن خواهر گلم توکلت بخدا باشه ان شاءالله که عملشم به خوبی و خوشی انجام میشه و با چشمانی پر نور تر از گذشته به چهره ی زیبای بچه های گلش نگاه می کنه و با نگاه مهربونش بهتون آرامش بده خواهر خوبم خدا بابا مامان گلتو براتون حفظ کنه ان شاءالله و بهشون عمر طولانی و با خیر و برکت همراه با عزت و سربلندی عنایت کنه ان شاءالله ان شاءالله همیشه سایشون بالا سرتون باشه به برکت صلوات بر محمد و ال محمد اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم واحشرنا معهم واهلک اعدائهم اجمعین خدایا بحق این ماه مبارک و عزیز به همه سلامتی و دلخوشی بده عاقبت هممونو هم ختم بخیر کن الهی آمین می پسندم 4 0 4 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
دوستان شما رو به حرمت همین ماه .....مادرم رو دعا کنید
دوشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۳ ۰۹:۲۳ بعد از ظهر
[2]
|
|||
سلام....خدا بحق این روزها و لحظه های عزیز همه ی پدر مادرا و خصوصا مادر شمارو شفا عنایت بکنه...انشاءالله خیره...
ببرین تهران..بیارستان لبافی نژاد اونجا دکتراش خیلی خوبن..پیش دکتر جوادی....مادر منم همینجا عمل کردش...بیناییش تقریبا به صفر رسیده بودش از بس چرک میزد بیرون از چشماش...ولی به لطف خدا و دکتراش خوبه خوب شد... می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
دوستان شما رو به حرمت همین ماه .....مادرم رو دعا کنید
دوشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۳ ۰۹:۵۹ بعد از ظهر
[3]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
1042
حالت :
ارسال ها :
2763
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
395
اعتبار کاربر :
19494
پسند ها :
2065
تشکر شده : 1034
|
ان شاءالله خدا سلامتی رو به پدر ومادرتون ارزانی کنه .توکلت به خدا باشه ان شاءالله که خیره.امیدوارم از سفر که برگشتید خبرهای خوبی برامون داشته باشی.خدا ان شا الله دل شادتون کنه. خیر پیش .خدا به همراهتون.
می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
دوستان شما رو به حرمت همین ماه .....مادرم رو دعا کنید
دوشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۳ ۱۰:۲۳ بعد از ظهر
[4]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
476
حالت :
ارسال ها :
958
محل سکونت : :
سیمرغ
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
442
اعتبار کاربر :
10905
پسند ها :
1135
تشکر شده : 617
|
واقعا متاسفم /خیلی خیلی ناراحت شدم بخدا اشکم در اومد
خدا بحق این ماه عزیزهمه مریضاا مخصوصا داداش و پدرو مادر گلتم شفا بده و هر چه سریعترسلامتیشونو بدست بیارنالهی امین انشالله ک خیره و عملشون با موفقیت انجام میشه ان شالله این سری با خبرا خوب بیای روم و خبر سلامتیشونو بدی منم صد تا صلوات نذر میکنم تا هر چ سریعتر حال مادرت خوب شه
اللهم صل علی محمد وال محمد
وعجل فرجهم می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
دوستان شما رو به حرمت همین ماه .....مادرم رو دعا کنید
دوشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۳ ۱۰:۴۴ بعد از ظهر
[5]
|
|||
عضو
شماره عضویت :
748
حالت :
ارسال ها :
1081
محل سکونت : :
حومه اصفهان؟؟؟؟
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
434
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
6220
پسند ها :
696
تشکر شده : 432
|
خدا همه مریضا رو شفابده
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
دوستان شما رو به حرمت همین ماه .....مادرم رو دعا کنید
دوشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۳ ۱۱:۰۰ بعد از ظهر
[6]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
530
حالت :
ارسال ها :
470
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
396
اعتبار کاربر :
2647
پسند ها :
488
تشکر شده : 137
|
می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
دوستان شما رو به حرمت همین ماه .....مادرم رو دعا کنید
دوشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۳ ۱۱:۱۷ بعد از ظهر
[7]
|
|||
سلام ابجی شبگرد عزیز
ان شالله به حق ین ماه عزیز ، به حق خانم فاطمه زهرا س و بی بی زینب هرچه زودتر مادر عزیزت و همینطور پدر و برادرت شفا پیدا میکنن خدا به همرات یازهرا س می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
دوستان شما رو به حرمت همین ماه .....مادرم رو دعا کنید
دوشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۳ ۱۱:۵۳ بعد از ظهر
[8]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
605
حالت :
ارسال ها :
365
محل سکونت : :
اهواز
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
237
اعتبار کاربر :
1894
پسند ها :
371
تشکر شده : 180
|
سلام عزیزم ناراحت نباش خدا بزرگه تا خدا نخواد هیچی نمیشه توکلت به خدا باشه
چشم حتما ....محتاجیم به دعا ان شالله همه مادر پدرایی که مریضن رو شفا پیدا کنن و بهشون تن سالم بده الهی امین امید همه بنده ها باید به خدا باشه می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
دوستان شما رو به حرمت همین ماه .....مادرم رو دعا کنید
سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۱۲:۱۸ قبل از ظهر
[9]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
1047
حالت :
ارسال ها :
978
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
138
اعتبار کاربر :
23972
پسند ها :
1433
تشکر شده : 1000
|
یا من اسمه دوا و ذکره و شفا
اجی مهربون و عزیزم دوست گلم من دلم روشنه که مامانت خوب میشه از ته دلم دعا میکنم ایشالله مامانت همیشه سالم وسلامت سایه اش روسرت باشه مشکلش حل میشه دلم روشنه به خاطر این ماه عزیز به خاطر دیروز که تولد امام مهرانیها بود به خاطر این که این ماه مزین به نام قبله حاجاته به خاطر شبای قدر که در پیشه دلم روشنه که خوب میشه توام دلت روش باشه . می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
دوستان شما رو به حرمت همین ماه .....مادرم رو دعا کنید
سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۱:۰۱ قبل از ظهر
[10]
|
|||
چرا پیش دکتر نباتی تو تهران نبردین؟؟؟همون که با نبات شفا میده....خیلی ها مریض رفتن و خوب شده برگشتن
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
دوستان شما رو به حرمت همین ماه .....مادرم رو دعا کنید
سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۴:۵۶ قبل از ظهر
[11]
|
||
عضو
شماره عضویت :
1184
حالت :
ارسال ها :
15
محل سکونت : :
زمين
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
35
اعتبار کاربر :
73
پسند ها :
33
تشکر شده : 0
|
خدايا به حق اين ماه برکت و بندگى همه مريضا رو بخصوص مادر گرامى شما رو شفا بده. ، الهى آمين
می پسندم 3 1 2 تعداد آنلایک ها ( 1 ) از این کاربر |
||
|
اطلاعات نویسنده |
دوستان شما رو به حرمت همین ماه .....مادرم رو دعا کنید
سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳ ۰۴:۵۷ قبل از ظهر
[12]
|
||
عضو
شماره عضویت :
1184
حالت :
ارسال ها :
15
محل سکونت : :
زمين
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
35
اعتبار کاربر :
73
پسند ها :
33
تشکر شده : 0
|
خدايا به حق اين ماه برکت و بندگى همه مريضا رو بخصوص مادر گرامى شما رو شفا بده. ، الهى آمين
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
برچسب ها
|
دوستان ، شما ، رو ، به ، حرمت ، همین ، ماه ، .....مادرم ، رو ، دعا ، کنید ، |
|