آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
دوشنبه ۷ امرداد ۱۳۹۲ ۱۱:۳۸ قبل از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34681
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6056
|
یتیمی دامن مادر گرفته اشک میریزد که ای مادر چرا غمخوار ما طفلان نمیآید نگاه یتیمان امشب نیز به دنبال دستی مزین به حجتی هست که در شبهای متوالی بر سرشان کشیده میشد. مستمندان و بیپناهان دو روزی منتظر آن گمنامی بودند که در تاریکی شب به همراه آذوقه به سراغشان میآمد و اکنون که محراب مسجد کوفه رنگین شده دیگر خبری از آن مرد نیست. کودکان یتیم که فهمیده بودند طبیب گفته برای علی شیر خوب است با نگاههای معصومانه و اشکآلودشان هریک با کاسهای از شیر آمده بودند تا بتوانند قدری حال امام و یاورشان را بهبود بخشند، علی این شمع بزم محرومان به پایان رسالت الهی خویش نزدیک میشود پایانی که بشریت را از داشتن کاملترین عنصر عصر خویش، با تمامی نیازی که به او احساس میشد محروم خواهد کرد. مولا در بستر شب آخر عمرش چرا گریان و ناراحت است؟ برای اینکه از دنیا میرود و خلافت را رها میکند؟! نه، نه! علی که مثل طالبان و تشنگان قدرت زمامداری را پایگاهی برای جاه طلبی و اهراز حب و بغض شخصی به حساب نمیآورد. برعکس مولا امشب به خاطر رهایی از قدرت و مسئولیت و قطع این وابستگیها احساس شعف و شادمانی میکند، اما ناراحتی این مسافر ملکوت در آخرین گذرگاه عمر، به خاطر این است که میداند یتیمان کوفه امشب برای بار دوم بیپدر میشوند، آری مولا در پی شهادت، رستگاری و سعادت را در آغوش خواهد کشید. ولی با رفتنش سهمگینترین ضربهی را که طبیعت در توان دارد با دردناکترین حالت بر یتیمان و مستمندان وارد خواهد ساخت. علی (ع) میداند هنوز رسالتش را در مورد یتیمان تمام نکرده است. باید انبان نان و خرمای یتیمان را بر دوش آنهایی که علی را مقتدای خود میداند و علیوار زیستن را آرزومند هستند، بگذارد. و با سفارش یتیمان در آخرین لحظات عمرش حجت را برای والیان و حاکمان تمام کند. مولا بعد از سفارش یتیمان به انتظار وصال خویش است که به ناگاه قلب مطهر و رؤف او که همراز چاههای کوفه بود، از تپش افتاد و لبان حقگوترین مرد روی زمین برهم آمد. آری مردی از دنیا رفت که صلاه و صیام و قیام پیشهاش بود و سیر کردن گرسنگان اندیشهاش.
آری، علی رفت، جهانی تشنه عدالت و آزادگی، شرف و یتیمنوازی را بدون یاور و طالبان کمال و فضیلت را در وادی حیرت گذاشت، حال ما هستیم و آخرین سفارش علی، ما هستیم و به دوش گرفتن انبان نان یتیمان و شبگردی کوی مستمندان، وای اگر فرزندان خود را با لباس، کیف و کفش حسرت برانگیز به مقابله یتیمان بفرستیم که بیشک در آن حالت عشق ما به مولا پشیزی ارزش نخواهد داشت.
می پسندم 7 0 7 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
یتیمی دامن مادر گرفته............
شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۳ ۰۷:۲۵ بعد از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
102
حالت :
ارسال ها :
212
محل سکونت : :
روی زمین خدا
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
75
اعتبار کاربر :
708
پسند ها :
340
تشکر شده : 78
|
ای کاش علی شویم و عالی باشیم
هم سفره کاسه سفالی باشیم
چون سکه به دست کودکی برق زنیم نان آور سفره های خالی باشیم می پسندم 9 0 9 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
یتیمی دامن مادر گرفته............
دوشنبه ۷ تیر ۱۳۹۵ ۰۴:۱۰ بعد از ظهر
[2]
|
||
عضو
شماره عضویت :
1535
حالت :
ارسال ها :
1343
محل سکونت : :
زنجان
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
249
اعتبار کاربر :
9930
پسند ها :
507
تشکر شده : 1638
|
نظر شما در مورد مولا علی (ع) چیه؟ ایشان پرسید : بهترین مکان کجاست ؟ گفتم : مسجد پرسید : بهترین جای مسجد کجاست ؟ گفتم : محراب پرسید : بهترین عمل چیه؟ گفتم : نماز پرسید : بهترین نماز ؟ گفتم نماز صبح پرسید : بهترین قسمت نماز؟ گفتم: سجده پرسید : بهترین قسمت بدن ؟ گفتم : سر پرسید : بهترین قسمت سر ؟ گفتم پیشانی پرسید : بهترین ماه؟ گفتم رمضان پرسید : بهترین شب؟ گفتم شب قدر پرسید : بهترین نحوه مردن ؟ گفتم شهادت آنوقت به من گفت : مولا علی در ماه رمضان در شب قدر در مسجد در محراب مسجد ، در حال نماز ، اونم نماز صبح ، در سجده نماز فرق مبارکش شکافت ! هدیه کنید به پیشگاه مقدس امیرالمؤمنین حضرت علی ابن ابیطالب (ع) صلواتی بر محمد و آل محمد.....
ویرایش ارسال توسط : وحید زنجانی
در تاریخ : دوشنبه ۷ تیر ۱۳۹۵ ۰۴:۱۱ بعد از ظهر می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
یتیمی ، دامن ، مادر ، گرفته............ ، |
|