آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
سه شنبه ۲۲ امرداد ۱۳۹۲ ۰۷:۵۲ بعد از ظهر
|
|||||
بانو
![]()
شماره عضویت :
70
حالت :
![]()
ارسال ها :
5183
جنسیت :
![]()
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
بسم الله النور ... ﭘیامبر انسانی عادی نبود . او ﭘیش کسی شاگردی نکرد و از هیچ کتابی چیزی نیاموخت ﭘیامبر با آسمان ﭘیوند داشت ... ذات انسان را شهود کرده بود و حقیقت جهان را از ﭘس حجاب ها به عیان می دید . تجربه او تکرار نمی ﭘذیرد و کسی به جایی که او رفت و آمد داشت راه نمی یابد . اگر این حقیقت را خوب درک کنیم ، شاید گوشه ای از ارج و بهای سخنان او را بتوانیم بفهمیم.
می توان دریافت که حساسیت های او چه بوده او همچون سخنانش ساده بود . جاه و مقام ویژه برای خود نمی شناخت. مسلمانی را فقط نماز گزاردن نمی دانست به دین داری تظاهر نمی کرد و ﭘرچم بر در خانه خویش نمی آویخت. بر نظم اجتماعی تاکید داشت. عهد و ﭘیمان را بسیار احترام می کرد.بی عهد و کلاهبرداری و فریبکاری را عین کفر می دانست.می گفت اگر معامله کردید و خریدار مال را ﭘس آورد بگیرید و آزارش مدهید . اگر قول دادید وفا کنید.با مردم مدارا کنید اگر خطایی کردند بگذرید. به همدیگر دشنام مدهید و کسی را تمسخر نکنید. او نگفت اگر مرا دوست بدارید ، مجازید به دیگران ستم کنید و می توانید حق دیگران را بخورید . نگفت اگر اهل بیت مرا دوست بدارید لازم نیست به نظر اجتماع تن دهید. نگفت بر مساجد بلند گو بیاویزید. می گفت رسم و رسوم به دین من اضافه نکنید. می گفت با ستم گران حتی راه مروید . از نفرین ستمدیدگان بترسید . می گفت اگر حتی گنجشکی را به ناحق بکشید خدا حق او را از شما می ستاند. او اینچنین بود و از ما اینچنین می خواست. نه فلسفه می گفت که نفهمیم و نه از ما کار هایی می خواست که نتوانیم. اگر می خواهیم محمدی باشیم باید چنین شویم. می پسندم 3 0 3 ![]() تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||
![]() ![]() |
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|