آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۲۲ قبل از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
1957
حالت :
ارسال ها :
863
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
124
اعتبار کاربر :
12898
پسند ها :
948
تشکر شده : 1235
|
یکی دیگر از رزمندگانی که سالها سوغات جنگ را با خود پنهانی به همراه داشت دستان همرزمان شهیدش را گرفت وبه معبود پیوست در همین رابطه معصومه نیک کاردختر این رزمنده دل نوشته ای در وصف جدایی درد ناک پدرش نوشت
هیس، پدرم تا ابد خوابیده، اما سایهاش بر سرم بیدار است. آن روزها، سایهات آنقدر بزرگ بود که وقتی میایستادی، همهچیز را فرامیگرفت، اما امروز جسم سردت خالی از نور مهتاب شده و ماه به خانه ابدیت نقلمکان کرده است. بعد از رفتنت چشمان آسمان خیس باران شد. ایکاش میدانستی چه غم بزرگی بر دلم سنگینی میکند. باور نبودنت سخت است، اما تو آرام و بیصدا با لبخند رضایت بر گوشه لبانت رفتی... هرقدر هم که از تو بگویم غزل کم است، اردیبهشت بی تو که اردیجهنم است.
حاج رضا نیککار چنیجانی، پدر معصومه نیککار، سرپرست معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد گیلان و مدیرمسئول خبرگزاریهای ایسنا و ایکنا در گیلان همان دست یتیمنواز خدا بر زمین بود که آغوش پرمهر پدرانهاش را برای یتیمان دلشکسته میگشود و چه نیکو پدری بود برای فرزندانش...
مدال افتخار مجاهدت در عملیات والفجر 8، کربلای 5، عملیات آزادسازی فاو و عملیات آزادسازی خرمشهر نیز بر سینه این بزرگمرد گیلانی میدرخشد. بیایید با قرائت یک فاتحه، پدران خفته در خاک را مهمان کنیم. سخت دلتنگم کسی چون من مباد/ «سوگ» حتی قسمت دشمن مباد
معصومه نیککار دختر این رزمنده اظهار کرد: پدرم در عملیات ذکرشده حضورداشته و شیمیایی شده است اما هرگز حاضر به بازگو کردن آنها و پیگیری برای تعیین درجه جانبازی نبوده است چراکه میگفت من برای خدا رفتهام و لازم نیست که کسی بداند. پزشکان معالج پدرم در آخرین روزهای حیاتش اعلام کردند ریه وی براثر عوارض شیمیایی تخریبشده است.
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|