آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
سه شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۴ ۰۳:۱۶ بعد از ظهر
|
||||||||||||
عضو
شماره عضویت :
1510
حالت :
ارسال ها :
4899
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
423
اعتبار کاربر :
39747
پسند ها :
1767
تشکر شده : 10239
وبسایت من :
وبسایت من
|
برای شهدای غواص؛
شعر/ یک قمقمه و یک لبخند
غزل زیر، سروده "عبدالرحیم سعیدی راد" از شاعران شهر شهیدپرور و مقاوم دزفول است که در مدح غواصان شهید سروده شده است.
یک قمقمه، یک فین غواصی و یک لبخند
یک قمقمه، یک فین غواصی و یک لبخند
آهسته میآید صدا: انگشترم آنجاست!
این هم کمی از چفیهام... بال و پرم آنجاست
یک تکه از روح صدایم را زمین خورده است
آن تکه دیگر، کنار سنگرم...، آنجاست
قرآن جیبی، قدری از پیراهنی خاکی
یک ساعت کهنه کنار دفترم آنجاست
پاهای طوفانی من دور از همند اما،
یک پای من اینجا و پای دیگر آنجاست
دست و خشابی خالی و مشتی گرهکرده
عکس امام و قطعهای از باورم آنجاست
یک قمقمه، یک فین غواصی و یک لبخند
یک یادگاری از نگاه مادرم آنجاست
مهر نمازم لای شببوها نمایان است
«یک چشمه، یک رود» از دو چشمان ترم آنجاست
حالا ببند آن چشمهای نازنینت را
تا ننگری که استخوان پیکرم آنجاست
می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||||||||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|