برای اینکه قران درزندگی ما حضوروظهور داشته باشه ما باید گفتارمون رفتارمون نوشته هامون تایپ کردمون را بیازماییم واصلاح کنیم.ما معمولا غیرخدا را به جای خدا قرارمیدیم و اینکه خدا درقران میفرماید:(ومایومن اکثرهم بالله الا وهم مشرکون..سوره یوسف ایه106..وبیشترشان به خدا ایمان نمی اورندمگرانکه برای او شریک قرارمیدهند) به این معناست که اکثرافرادباایمان ازشرک مرموز و پنهان رنج میبرند.برای همینه که ما اگرچه دربخشی از امور نام ویادخدا رامطرح میکنیم ولی دربخش دیگرزندگی خدارافراموش میکنیم مثلا اگرظرف میوه ای ازیک باغبانی به ما برسه ما این دومطلب رامی پرسیم،این چیست؟می گویند:میوه است..میگوییم کی داد؟می گویند:فلان باغبان..درباره لباس کتاب وسایرلوازم نیزبه همین صورت همین دوسوال را میکنیم.این چیست؟کی داد؟.
اما انسان موحد ازسه مطلب سوال میکنه،میگوید این چیست؟می گویند:میوه است..میگوید کی اورد؟می گویند:فلان باغبان..میگوید کی داد؟میشنود..خدا..چه درلباس وامثال ان وسایرچیزها..هرگزاورنده را دهنده تلقی نمیکنه.غیرخدا هرکه هست اورنده است انکه رازق است فقط خداست..درمسایل تعلیمی هم همینطوره..میگوییم این چه مطلبی است؟میگویند:ریاضی فیزیک کلامی و..میگوییم ازکجا اموختی؟میگویند:درمکتب فلان استاد..این صحیح نیست بلکه باید بپرسیم چه کسی وسیله گفتن واموختن بود؟میگویند:فلان استادیانویسنده..کی اموخت؟کی یاداد؟..خدا..(زیرا علم الانسان مالایعلم.سوره علق ایه5..وخداانچه را انسان نمیدانست به اوتعلیم داد).
وبراساس ایه(مابکم من نعمه فمن الله..سوره نحل ایه53..وانچه ازنعمتها دردسترس شماست ازخداست)نعمت چه طبیعی چه فراطبیعی چه نعمتهایی مثل غذا میوه لباس و..چه نعمت علم وچه نعمت عمل صالح وتوفیق یافتن برای تزکیه نفس همه مخلوق ومربوب خدای سبحان است.