ارتباطی از جنس آتش
به نام خدا
از آنجا که انسان دو بعد جسمانی و روحانی دارد این دنیا نیز ظاهر و باطنی داشته و مسلّما اعمال ما انسانها نیز ظاهر و باطنی دارند.
در این مقاله قصد داریم تا به باطن روابط نامشروع به خصوص روابط دختر و پسر از دیدگاه عقلی و روایی بپردازیم.
روشن است که دیدن باطن گناه نیاز به خودسازی دارد و مهمترین مرحله خودسازی ترک گناه است.
شاید با تحقیقهای اینچنینی در رابطه با صورت برزخی و باطنی گناهان، تفکّر و البتّه با عنایت خداوند، قدرت دوری از گناه را بازیابیم. ارتباط و درخواست عاجزانه از خداوند متعال کمکی حقیقی در این مسیر است.
بوی گناه رابطه دوستی دختر و پسر
هر گناهی بسته به نوع تأثیر و ریشهای که دارد حقیقتی متمایز با گناهان دیگر دارد.
یکی از صورتهای باطنی گناهان بوی تعفّن و آزاردهنده آنهاست.
شهرت و بازتاب خبری گناه با انواع دیدن، شنیدن و دهان به دهان شدن و نقل مجالس شدن، ظاهر گناه است؛ و بوی تعفّن و آزاردهندگی آن برای روح انسان، حقیقت آن است.
حال اگر در این دنیا حسّاسیّت نسبت به رابطه دختر و پسر در بعضی جوامع و افراد از بین رفته است؛ خوب! ناشی از ضعیف شدن قوّه شامّه روح است.
آری! روح انسان شامّهای دارد که به واسطه مریض شدن آن، ضعیف شده یا از بین میرود همچنانکه وقتی انسان سرما میخورد قدرت شامّهاش از بین میرود.
امام علی علیه السلام میفرمایند:« تَعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ لَا تَفْضَحْكُمْ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ [1] خود را بوسيله استغفار خوشبو كنيد، مبادا بوى گناهان، شما را رسوا كند».
بوی گناه همان تأثیر ناخودآگاه گناه بر رفتار عادی انسان است. پسری که مبتلا به گناه رابطه دوستی با نامحرم است ناخودآگاه نگاههایش آلوده به هوس شده و نگاه حرام برای او عادی میشود و خودش هم خبر ندارد که دارد در جامعه رسوا میشود.
همچنین دختری که مبتلا به دوستی با جنس مخالف است کمکم لحن گفتار روزانهاش هم عشوهگرانه و شهوتبار میشود، راه رفتنش با عشوه سبک میشود و ممکن است خودش هم خبر نداشته باشد.
اصولا گاهی بوی بد برای شامّه انسان عادی میشود لذا خودش متوجّه نیست ولی دیگران متوجّه نوعی پستی در رفتار او میشوند و شخص خودبهخود رسوا میشود.
در برزخ و به خصوص قیامت کبری، این رسوایی علنی و همهجانبه میشود. این است حقیقت گناه سرافکندگی مبتلای به دوستیهای اینچنینی!
روح مسموم
گرچه خود دوستی با جنس مخالف ریشههای دیگری چون عدم کنترل فکر و نگاه و... دارد امّا دوستی با جنس مخالف مجموعهای از گناهان مختلف در قالب یک گناه است که حتّی میتواند زمینهای برای گناهان دیگر نیز باشد.
خلاصه اینکه گامی از گامهای میانی شیطان است. گناهی که شخص مبتلا، مکرّر در این دوستی حرام مرتکب خواهد شد "نگاه حرام" است. در تبیین واقعیّت نگاه در روایات معصمین علیهم السلام نکات دقیقی یافت میشود
از جمله اینکه پیامبر گرامی اسلام میفرمایند:«النَّظَرُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ فَمَنْ تَرَكَهَا خَوْفاً مِنَ اللَّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ إِيمَاناً يَجِدُ حَلَاوَتَهُ فِي قَلْبِه [2] نگاه، تيرى مسموم از تيرهاى شيطان است، هر كه از ترس خدا آن را ترك كند خداوند ايمانى به او مىدهد كه شيرينى آن را در دل خود احساس مىكند».
کسی که به وادی دوستی حرام کشیده شده است در دامی از دامهای شیطان قرار گرفته است که دائما با تیرهای بسیار زیاد و سمّی روح او زخمهای بسیار برمیدارد و به بیماریهای خطرناک گوناگون میافتد.
پس یکی دیگر از جوانب باطن دوستی با جنس مخالف تیرهای مسموم است. معادل تیرهای مسموم در قیامت همان نیشهای سمّی مارها و عقربهاست چه در قبر و چه در قیامت کبری! صد افسوس...
زندانی شیطان
اساسا جنس روابط دختر و پسر از جنس خزیدن و به گوشهای رفتن است. گویا صیّادی صیدش را به دام انداخته و کشان کشان او را به گوشهای میبرد تا طعمه آتش دوزخش کند.
این تعبیر، ناخودآگاه به یاد آورنده لحظهای در آخرت است که مجرم را با غُل و زنجیر به سوی آتش دوزخ میبرند و راه فراری هم ندارد یا به عبارت بهتر، فرار نمیکند! زیرا در این دنیا نیز به هنگام افتادن در دام دوستی شیطانی ارتباط با نامحرم، فرار نکرد! اینکه چرا افراد در مراحلی از این دوستی دیگر قادر به فرارکردن نیستند خود قصّه عجیب دیگری دارد.
گویا گناهانی از قبل انجام شده که همانند غل و زنجیر روح و فکر انسان را گیر انداخته و دیگر فکر انسان نمیتواند برگردد و از تصمیمش منصرف شود.
ریسمانهایی که با دست خوش گره زده است. باز هم باید گفت که ضخامت و سنگینی این غُل و زنجیرها حاکی از کوچکی، بزرگی و نوع گناهان قبلی است و این داستان ادامه دارد آری! این است حکایت گامهای شیطان که خداوند مهربان در قرآن کریم فرمود:« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر [نور/21] اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از گامهاى شيطان پيروى نكنيد! هر كس پيرو شيطان شود(گمراهش مىسازد، زيرا) او به فحشا و منكر فرمان مىدهد!».
قرار جدید؛ عذاب جدید
حقیقت توبه، ترک گناه و فرار است. فرار از آتشی که به لطف خدا آن را حس کرده است زیرا گاهی اصلا شخص آتش را حس نمیکند.
یکی دیگر از الطاف خداوند برای انسان، محدویت این دنیاست چه از لحاظ زمانی و چه از نظر وسعت قابلیّتی و وجودی. به این معنی که انسان در این دنیا برای انجام هر گناهی محدویّتی دارد و هر گناه به خودی خود قابلیّت مستمر بودن را ندارد لذا در فواصل این گناهان فرصت بهتر بازگشت برای انسان وجود دارد و چه بسا گناهانی که دیگر شرایط انجام آن پیش نیاید لذا این از الطاف خداوند است که اگر نبود شاید هر کسی با انجام یک گناه تا آخر عمر مشغول به همان گناه میشد.
در قصّه روابط دوستی با نامحرم نیز همینطور است. به همین خاطر شیاطین بعد از اتمام قرار اول تلاش خود را برای تنظیم قرار بعدی مضاعف کرده و با ترفندهای گوناگون سعی بر انجام قرار بعدی و استمرار این رابطه تا تبدیل شدن آن به یک نوع ملکه و عادت دارند.
صورت باطنی این اتّفاق در آخرت، همان گامهای به سمت دوزخ هستند که هر کدام از آن گامها را نیز میتوان به لحظات کوچکتر تقسیم کرد.
خلاصه اینکه هر لذّت حرامی آتشی است. هر چقدر لذّت آن حرام بیشتر باشد سوزندگی عذابش بیشتر! لذا قرآن کریم میفرماید:« وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدا [کهف/59] و همه اعمال خود را حاضر مىبينند و پروردگارت به هيچ كس ستم نمىكند»!
یکی از روایات در مورد عذاب این گناه آن است که پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند:« وَ مَنْ فَاكَهَ امْرَأَةً لَا يَمْلِكُهَا حُبِسَ بِكُلِّ كَلِمَةٍ كَلَّمَهَا فِي الدُّنْيَا أَلْفَ عَامٍ فِي النَّار [3] هر كس با زنى نامحرم شوخى و مزاح و عشقبازى كند، برای هر كلمهاى كه با او در دنيا گفتگو كرده هزار سال در آتش دوزخ او را زندانى میكنند».
نتیجه اینکه؛ رابطه دوستی بین دختر و پسر در عصر حاضر که شیطان از هول و وحشت ظهور امام زمان علیه السلام به تقلّا و دست و پا افتاده است، شایعترین و خطرناکترین دام جلوی راه جوانان مسلمان است. او(شیطان)، با کمک ایادی انسی خود یعنی جهان استکبار به خصوص آمریکای خبیث، این روزها اوّلین صیدهای خود را در فضای مجازی به دست میآورد. دقّت کنیم! بوی دود گناه میآید...
پینوشت:
[1] الأمالي (طوسي)، ص 372
[2] بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج101 ؛ ص38
[3] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص283
http://www.welayatnet.com