آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
اطلاعات نویسنده |
غزل های فاضل نظری
دوشنبه ۲ امرداد ۱۳۹۶ ۰۱:۰۲ بعد از ظهر
[13]
|
||
عضو
شماره عضویت :
3449
حالت :
ارسال ها :
166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
53
اعتبار کاربر :
619
پسند ها :
56
تشکر شده : 43
|
بیگانه ماندی و نشدی آشنا تو هم
/بیچاره من! اگر نشناسی مرا تو هم /دیدی بهای عشق به جز خون دل نبود /آخر شدی شهید در این بلا تو هم /آیینهای مکدرم از دست روزگار /آهی بکش به یاد من، ای بیوفا تو هم /چندی ست از تو غافلم ای زندگی ببخش /چنگی نمیزنی به دل این روزها تو هم /ای زخم کهنهای که دهان باز کردهای /چون دیگران بخند به غمهای ما تو هم /تاوان عشق را دل ما هرچه بود داد /چشم انتظار باش در این ماجرا تو هم #فاضل_نظری می پسندم 0 |
||
|
اطلاعات نویسنده |
غزل های فاضل نظری
سه شنبه ۳ امرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۳۴ بعد از ظهر
[14]
|
||
عضو
شماره عضویت :
3449
حالت :
ارسال ها :
166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
53
اعتبار کاربر :
619
پسند ها :
56
تشکر شده : 43
|
با آنکه بیدلیل رها میکنی مرا آنقدر عاشقم که نمی پرسمت چرا؟ در پیچ و تاب عشق،به معنای هِجر نیست رودی ز رود دیگر اگر میشود جدا خون میخوریم در غم و حرفی نمیزنیم ما عاشق توایم همین است ماجرا خوش باد روح آنکه به ما با کنایه گفت گاهی به قدرِ صبر بلا میدهد خدا حق با تو بود هرچه بکوشد نمیرسد شیرِ نفس بریده به آهوی تیز پا ای عشق! ای حقیقت باور نکردنی! افسانهای بساز خود از داستان ما #فاضل_نظری می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
||
|
اطلاعات نویسنده |
غزل های فاضل نظری
سه شنبه ۳ امرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۳۹ بعد از ظهر
[15]
|
||
عضو
شماره عضویت :
3449
حالت :
ارسال ها :
166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
53
اعتبار کاربر :
619
پسند ها :
56
تشکر شده : 43
|
پیشکش ما به چشم یار نیامد خواستمش جان کنم نثار، نیامد هرچه پریدند پلک های تمنا مژده ی پایان انتظار نیامد جام شرابی که طعم بوسه به لب داشت پیر شدیم و شبی به کار نیامد هرچه درخشید ماه و جلوه گری کرد هیچ پلنگی به کوهسار نیامد آه! که هربار یاد عشق تو کردم در نظرم مرگ ناگوار نیامد قافله ی عمر هست و حوصله ش نیست کیست که با زندگی کنار نیامد؟ #فاضل_نظری می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
||
|
اطلاعات نویسنده |
غزل های فاضل نظری
سه شنبه ۳ امرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۴۱ بعد از ظهر
[16]
|
||
عضو
شماره عضویت :
3449
حالت :
ارسال ها :
166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
53
اعتبار کاربر :
619
پسند ها :
56
تشکر شده : 43
|
از شوکت فرمانروایی ها سرم خالی ست من پادشاه کشتگانم! کشورم خالی ست چابک سواری نامهای خونین به دستم داد با او چه باید گفت وقتی لشکرم خالی ست خون گریههای امپراطوری پشیمانم در آستین صبر جای خنجرم خالیست ای کاش سنگی در کنار سنگها بودم آخ که من کوهم ولی دورو برم خالی ست فرمانروایی خانه بر دوشم محبت کن ای مرگ!تابوتی که با خود میبرم خالی ست #فاضل_نظری می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
||
|
اطلاعات نویسنده |
غزل های فاضل نظری
سه شنبه ۳ امرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۴۴ بعد از ظهر
[17]
|
||
عضو
شماره عضویت :
3449
حالت :
ارسال ها :
166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
53
اعتبار کاربر :
619
پسند ها :
56
تشکر شده : 43
|
با اینکه ننوشیدم از آن چشم شرابی
مهمان کن از آن گونه مرا بوسهی نابی ای ترس!تو را شکر، که با این همه تردید یک بار نیاویختم از سقف طنابی من عارف دل تنگم، یا زاهد دل سنگ؟ هر روز نقابی زده ام روی نقابی یک عمر ملائک همه گشتند و ندیدند در نامهی اعمال من مست صوابی ساقی! همه بخشودهی یک گوشهی چشمیم! آنجا که تو باشی چه حسابی چه کتابی؟! #فاضل_نظری می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
||
|
اطلاعات نویسنده |
غزل های فاضل نظری
سه شنبه ۳ امرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۴۷ بعد از ظهر
[18]
|
||
عضو
شماره عضویت :
3449
حالت :
ارسال ها :
166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
53
اعتبار کاربر :
619
پسند ها :
56
تشکر شده : 43
|
چنان رسم زمان از یادها برده است نامم را
که دیگر کوه هم پاسخ نمی گوید سلامم را به خون غلتیده ام در زخم خنجرها و با یاران وصیت کرده ام از هم نگیرند انتقامم را قنوتم را کف دست شراب انگاشتند اما من آن رندم که پنهان می کنم در خرقه جامم را سر سجاده ام بودم که گیسوی تو در هم ریخت نظرهای حلال و آرزوهای حرامم را فراموشی حریری از غبار افکنده بر سنگی از این پس می نوازد عطر تنهایی مشامم را #فاضل_نظری می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
||
|
اطلاعات نویسنده |
غزل های فاضل نظری
سه شنبه ۳ امرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۴۹ بعد از ظهر
[19]
|
||
عضو
شماره عضویت :
3449
حالت :
ارسال ها :
166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
53
اعتبار کاربر :
619
پسند ها :
56
تشکر شده : 43
|
چنان که از قفس هم دو یاکریم به هم از آن دو پنجره ما خیره می شدیم به هم به هم شبیه، به هم مبتلا، به هم محتاج چنان دو نیمهی سیبی که هر دو نیم به هم من و توایم دو پژمرده گل میان کتاب من و توایم دو دلبسته از قدیم به هم شبیه یکدگریم و چقدر دلگیر است شبیه بودن گلهای بی شمیم به هم من و تو رود شدیم و جدا شدیم از هم من و تو کوه شدیم و نمیرسیم به هم بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم #فاضل_نظری می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
||
|
اطلاعات نویسنده |
غزل های فاضل نظری
سه شنبه ۳ امرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۵۱ بعد از ظهر
[20]
|
||
عضو
شماره عضویت :
3449
حالت :
ارسال ها :
166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
53
اعتبار کاربر :
619
پسند ها :
56
تشکر شده : 43
|
ناگزیر از سفرم ، بی سر و سامان چون «باد» به «گرفتار رهایی» نتوان گفت آزاد کوچ تا چند ؟! مگر می شود از خویش گریخت «بال» تنها غم ِ غربت به پرستوها داد انکه مردم نشناسند تورا غربت نیست غربت آن است که «یاران» ببرندت از یاد عاشقی چیست ؟ به جز شادی و مهر و غم و قهر ؟! نه من از قهر تو غمگین ، نه تو از مهرم شاد چشم بیهوده به آیینه شدن دوخته ای اشک ان روز که آیینه شد از چشم افتاد #فاضل_نظری می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
||
|
اطلاعات نویسنده |
غزل های فاضل نظری
سه شنبه ۳ امرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۵۳ بعد از ظهر
[21]
|
||
عضو
شماره عضویت :
3449
حالت :
ارسال ها :
166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
53
اعتبار کاربر :
619
پسند ها :
56
تشکر شده : 43
|
خدا برای چه یک روح با دو جسم سرشت
مرا برای جهنم ، تو را برای بهشت من و تو هر دو به یک صورت آفریده شدیم یکی در آینه زیبا ، یکی در آینه زشت گمان مکن که تو مختاری و جهان مجبور که اختیار تو را هم خدا به جبر نوشت ارادهای ست به گمراهی و هدایت ما کدام معبد و مسجد ؛ کدام دیر و کنشت ؟! اگر بناست بمانیم زیر این آوار بگو دگر نگذاریم خشت بر سرِ خشت #فاضل_نظری می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
||
|
اطلاعات نویسنده |
غزل های فاضل نظری
سه شنبه ۳ امرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۵۴ بعد از ظهر
[22]
|
||
عضو
شماره عضویت :
3449
حالت :
ارسال ها :
166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
53
اعتبار کاربر :
619
پسند ها :
56
تشکر شده : 43
|
#فاضل_نظری نشسته سایه ای از آفتاب بر رویش به روی شانه طوفان رهاست گیسویش ز دوردست سواران دوباره می آیند که بگذرند به اسبان خویش از رویش کجاست یوسف مجروح پیرهن چاکم که باد از دل صحرا می آورد بویش کسی بزرگتر از امتحان ابراهیم کسی چنان که به مذبح برید چاقویش نشسته است کنارش کسی که می گرید کسی که دست گرفته به روی پهلویش هزار مرتبه پرسیده ام زخود او کیست که این غریب نهاده است سر به زانویش کسی در آن طرف دشت ها نه معلوم است کجای حادثه افتاده است بازویش کسی که با لب خشک و ترک ترک شده اش نشسته تیر به زیر کمان ابرویش کسی است وارث این دردها که چون کوه است عجب که کوه ز ماتم سپید شد مویش عجب که کوه شده چون نسیم سرگردان که عشق می کشد از هر طرف به هر سویش طلوع می کند اکنون به روی نیزه سری به روی شانه طوفان رهاست گیسویش می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
||
|
اطلاعات نویسنده |
غزل های فاضل نظری
سه شنبه ۳ امرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۵۵ بعد از ظهر
[23]
|
||
عضو
شماره عضویت :
3449
حالت :
ارسال ها :
166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
53
اعتبار کاربر :
619
پسند ها :
56
تشکر شده : 43
|
چه جای شکوه اگر زخم آتشین خوردم که هرچه بود ز مار در آستین خوردم فقط به خیزش فوارهها نظر کردم فرود آب ندیدم ! فریب از این خوردم مرا نه دشمن شیطانی ام به خاک افکند که تیر وسوسه از یار در کمین خوردم زِ من مخواه کنون با یقین کنم توبه من از بهشت مگر میوه با یقین خوردم! قفس گشودیام و ”اختیار” بخشیدی همین که از قفست پَر زدم زمین خوردم #فاضل_نظری می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
||
|
اطلاعات نویسنده |
غزل های فاضل نظری
یکشنبه ۸ امرداد ۱۳۹۶ ۱۰:۵۵ بعد از ظهر
[24]
|
||
عضو
شماره عضویت :
3449
حالت :
ارسال ها :
166
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
53
اعتبار کاربر :
619
پسند ها :
56
تشکر شده : 43
|
هرگاه یک نگاه به بیگانه می کنی
خون مرا دوباره به پیمانه می کنی ای آنکه دست بر سر من میکشی! بگو فردا دوباره موی که را شانه می کنی؟ گفتی به من نصیحت دیوانگان مکن باشد، ولی نصیحت دیوانه می کنی ای عشق سنگدل که به آیینه سر زدی در سینهی شکستهدلان خانه می کنی؟ بر تن چگونه پیله ببافم که عاقبت چون رنگ رخنه در پر پروانه می کنی عشق است و گفته اند که یک قصه بیش نیست این قصه را به مرگ خود افسانه می کنی #فاضل_نظری می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|
برچسب ها
|
غزل ، های ، فاضل ، نظری ، |
|