آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲ ۱۱:۴۵ قبل از ظهر
|
|||||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||
|
اطلاعات نویسنده |
مستبصر بلوچ حمید شیرانی : مناجات های اهل بیت (ع) مرا شیعه کرد(بخونید به دین
شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲ ۱۱:۴۸ قبل از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
مستبصر بلوچ حمید شیرانی : مناجات های اهل بیت (ع) مرا شیعه کرد(بخونید به دین
شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲ ۱۱:۵۰ قبل از ظهر
[2]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
مستبصر بلوچ حمید شیرانی : مناجات های اهل بیت (ع) مرا شیعه کرد(بخونید به دین
شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲ ۱۱:۵۷ قبل از ظهر
[3]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
مستبصر بلوچ حمید شیرانی : مناجات های اهل بیت (ع) مرا شیعه کرد(بخونید به دین
شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۲ بعد از ظهر
[4]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
میخواستم حقیقت را بدانم . با این تحقیق و مطالعهای که داشتم سر دو راهی مانده بودم که حقیقت چیست؟ انتخاب یک مسیر به عنوان راه درست، شرایطی بسیار سنگین بود که الان به راحتی بر زبان میآید ولی تجربهاش بر عکس، تاب و توان فراوانی می خواهد. یک شب نیت کردم تا استخاره کنم، آداب استخاره را بجای آوردم و میخواستم از خداوند به وسیله کتابش کمک بگیرم تا خودش راه مستقیم را به من نشان دهد . پس از قرائت کلام الله جرات و توان آن را نداشتم استخاره کنم. صحیفه سجادیه را برداشتم و صفحاتش را ورق زده و و با صدای بلند این دعا را خواندم. « اللهم إنی أعوذ بک من هیجان الحرص وسورة الغضب وغلبة الحسد و ضعف الصبر وقلة القناعة وشکاسة الخلق وإلحاح الشهوة و ملکة الحمیة و متابعة الهوى و مخالفة الهدى و سنة الغفلة وتعاطی الکلفة وإیثار الباطل على الحق والاصرار على المأثم واستصغار المعصیة و استکبار الطاعة ومباهاة المکثرین والازرآءبالمقلین وسوء الولایة لمن تحت أیدینا وترک الشکر لمن اصطنع العارفة عندنا أو أن نعضد ظالماً أو نخذل ملهوفاً أو نروم ما لیس لنا بحق أو نقول فی العلم بغیر علم و نعوذ بک أن ننطوی على غش أحد و أن نعجب بأعمالنا و نمد فی آمالنا و نعوذ بک من سوء السریرة و احتقار الصغیرة و أن یستحوذ علینا الشیطان أو ینکبنا الزمان أو یتهضمنا السلطان و نعوذ بک من تناول الاسراف و من فقدان الکفاف و نعوذ بک من شماتة الاعدآء و من الفقر إلى الاکفآء و من معیشة فیشدة و میتة على غیر عدة و نعوذ بک من الحسرة العظمى و المصیبة الکبرى و أشقى الشقآء و سوء المآب و حرمان الثواب و حلول العقاب اللهم صل على محمد و آله و أعذنی من کل ذلک برحمتک، وجمیع المؤمنین و المؤمنات یآأرحم الراحمین. » بار خدایا به تو پناه میآورم از طغیان آز، و تندى خشم، و چیرگى حسد، و سستى صبر، و کمى قناعت، و بدى اخلاق، و زیادهروى در شهوت، و پافشارى در عصبیت، و پیروى هوا و هوس، و مخالفت با هدایت، و خواب غفلت، و کوشش بیش از اندازه، و انتخاب باطل بر حق، و پافشارى بر گناه، و کوچک شمردن معصیت، و بزرگ شمردن طاعت، و فخر و مباهات با ثروتمندان، و تحقیرتهیدستان، و کوتاهى در حق زیردستان خود، و ناسپاسى نسبت به آن که به ما خوبى کرده، یا آنکه ستمگرى را یارى کنیم، یاستمدیدهاى را تنها گذاریم، یا آنچه را که حق ما نیست بخواهیم، یا از آنچه که نمىدانیم دم زنیم. و پناه مى بریم به تو از اینکه نیت داشته باشیم به کسى خیانت ورزیم، و در کردار مان خودپسندى نمائیم، و آرزوهاى خود را دور و دراز سازیم. و به تو پناه مى بریم از زشتى باطن، و ناچیز شمردن گناه، و از چیرگى شیطان بر وجودمان، و از اینکه روزگار ما را به سختى دراندازد، یا سلطان بر ما جور و ستم روا دارد. و به تو پناه مى بریم از آلوده شدن به اسراف، و بلاى تنگدستى. و به تو پناه مى بریم از سرزنش دشمنان، و نیازمندى به همنوعان، و از زندگى در سختى، و از مرگ ناگهانى و بدون توشه. و به تو پناه مى بریم از حسرت و اندوه بزرگ، و مصیبت سترگ، و از بدترین تیره بختى، و بدفرجامى، و نومیدى از ثواب، و فرود آمدن عذاب ..بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا از همه این امور در پناه رحمتت جاى ده و نیز همه مردان و زنان مؤمن را، اى مهربانترین مهربانان. با خواند این دعا ناخواسته اشک از چشمانم جاری شد و حقحق کنان، گریه میکردم که نفهمیدم چطور خوابم برد. دوستم حسن بالای سرم آمد و گفت: حمید بلند شو صبح شده ! گفتم : باشه بیدارم . ساعت چنده؟ حسن: 5 و 30 دقیقه دیر شده زود باش بلند شو! رفتم برای وضو . به چندتا از دوستانم سلام دادم. حسن با وحید شوخی میکرد که امروز نوبت محمد است که صبحانه بگیرد. محمد کفری شده بود که دیروز نوبت من بود. بر خلاف هر روز، همه با هم وضو گرفتیم، و با هم به نمازخانهی رفتیم. قبلا با هم هماهنگ نکرده بودیم ولی انگار میخواستیم نماز جماعت بخوانیم. مهدی را جلو فرستادن و همه به او اقتدا کردند. منم هماهنگ با همه نیت و اقتدا کردم. الله اکبر گفتم دستهایم را از کنار گوشم پایین آوردم، میخواستم بالای ناف دستهایم را روی هم بگذارم که همه جا سفید شد. دستانم صاف موازی بدنم ایستاد. کوچکترین توانی برای بستن دستهایم نداشتم. شخصی خوش صورت با ریش جوگندمی در حالی که نور سفیدی داشت تا حدی که دیگر دوستان نمازگزار را نمیدیدم، ایستاد و گفت تشویش خاطر نباش، به نمازت ادامه بده. با دیدن آن صورت آرام شدم نماز صبحم را با دستانی باز خواندم اما انگار فقط من آنجا بودم و امام جماعت و دیگر نمازگزان نبودند. راحت دست به دعا گرفته و شکر خدا را به جای آوردم . که با صدای حسن که میگفت: حمید! بلند شو صبح شده! از خواب پریدم. گفتم : ساعت چنده؟ حسن :5و 30 دقیقه دیر شده زود باش. رفتیم وضو بگیریم وای خدای من چه خواب عجیبی دیدم ! ذهنم سخت درگیر بود ضعف شدیدی بر بدنم حاکم شده بود. گیج و مبهوت بودم داشتم وضو میگرفتم که وحید گفت: محمد امروز نوبت تو است که بروی صبحانه بگیری! محمد ناراحت بود و جواب داد دیروز گرفته ام . با این مکالمهای که شنیدم بدنم داغی به گرمای آتش به خود گرفت عین این صحنهها را در خواب دیده بودم. به زور به نمازخانه آمدم بچهها به صورت فرادا نماز خواندند. مهدی و علی نمازشان را تمام کرده بودند. چند لحظهای ایستاده بودم . نیت کرده و تکبیرالاحرام گفتم ولی دست هایم را نبستم نماز صبح را فرادا خواندم. اشک ریزان بودم نمازم تمام شد حق حق گریهی من با مبهوتی بچهها همرا شد. تا اینکه حسن به دیگران گفت: حمید دیشب گریه کنان صحیفه سجادیه را میخواند به نظرم شیعه شده است. تک تکشان من را در آغوش گرفتند و همراه من گریه کردند. صبح قشنگی را تجربه کردم که یک هزارم حسش را نمیتوان با گفتن و نوشتن بیان کرد. به زمین افتادم و توان حرکت نداشتم. قرآن را در دست گرفتم وسوره فاتحه و تعدادی از آیات سوره توبه را خواندم. از آن لحظه به بعد خود را حامی مکتب شیعی دانسته و از خدا خواستارم که مرا به عنوان یک مبلغ فرهنگ اهل بیت (ع) واز محبان امام زمان (عج) در زیر سایه سار ایمان به ولایت و شهادت به امامت قرار دهد. اشهد ان لا اله الا الله .اشهدُ انّ محمداً رسولُ الله . اشهدُ انّ علیاً ولی الله می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
مستبصر بلوچ حمید شیرانی : مناجات های اهل بیت (ع) مرا شیعه کرد(بخونید به دین
شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲ ۱۲:۰۳ بعد از ظهر
[5]
|
||
کارشناس انجمن
شماره عضویت :
159
حالت :
ارسال ها :
110
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
116
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
1788
پسند ها :
211
تشکر شده : 337
|
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام خانم فاطمه1 بسیار مطلب زیبا و جالبی درج نمودین خواهر خواندم و استفاده نمودم و میگویند: اگر ما گوشی شنوا داشتیم یا تعقل می کردیم، در میان دوزخیان نبودیم ملک/10 این دوست تازه شیعه شده ما هم گوشی شنوا داشت و تعقل کرد و در حصن مولال علی (علیه السلام)از عذاب ایمن شد حمید شیرانی عزیز تولدت مبارک یا علی می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر |
||
|
اطلاعات نویسنده |
مستبصر بلوچ حمید شیرانی : مناجات های اهل بیت (ع) مرا شیعه کرد(بخونید به دین
یکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۲ ۰۲:۰۰ بعد از ظهر
[6]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
70
حالت :
ارسال ها :
5183
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
568
دعوت شدگان :
2
اعتبار کاربر :
34682
پسند ها :
6789
تشکر شده : 6057
|
نوشته شده توسط : سید110 »
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام خانم فاطمه1 بسیار مطلب زیبا و جالبی درج نمودین خواهر خواندم و استفاده نمودم و میگویند: اگر ما گوشی شنوا داشتیم یا تعقل می کردیم، در میان دوزخیان نبودیم ملک/10 این دوست تازه شیعه شده ما هم گوشی شنوا داشت و تعقل کرد و در حصن مولاعلی (علیه السلام)از عذاب ایمن شد حمید شیرانی عزیز تولدت مبارک یا علی ممنون برادر بزرگوار جناب اقای سید نظرلطفتونه حمیدشیرانی بزرگوار واقعا هم تولدت مبارک تولد ایمان به اسلام راستین که همون تشیع هست تولد تبلور حق وحقانیت درقلبت.تولدت مبارک..... می پسندم 4 0 4 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
مستبصر بلوچ حمید شیرانی : مناجات های اهل بیت (ع) مرا شیعه کرد(بخونید به دین
یکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۲ ۰۹:۲۵ بعد از ظهر
[7]
|
|||
اشهد ان علی ولی الله می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
مستبصر ، بلوچ ، حمید ، شیرانی ، مناجات ، های ، اهل ، بیت ، (ع) ، مرا ، شیعه ، کرد(بخونید ، به ، دین ، |
|