آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ ۰۳:۵۵ قبل از ظهر
|
|||||||
بانو
شماره عضویت :
282
حالت :
ارسال ها :
163
محل سکونت : :
دیار غریب
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
183
اعتبار کاربر :
1266
پسند ها :
136
تشکر شده : 340
|
پنجشنبه هفته گذشته تاریخ 26 / 2 / 93 طبق معمول بعد از یک ترم غیبت از کلاس و تهدید استاد از اخراج کردنم به دلیل غیبت های غیر موجه مجبور شدم صبح ساعت هشت سر کلاس
تعلیم و تربیت اسلامی حاضر بشم صبح زود با ابجی قمر بعد از دعای عهد یه کم حرفیدم و اماده شدم واسه حضور در کلاس ، وقتی رسیدم سرحال بودم و اصلا اثری از خستگی شب گذشته در من نبود ولی خجالت میکشیدم با استاد روبرو شم از بس نرفته بودم میترسیدم یه چیزی جلو بچه ها بهم بگه و منم بخاطر حرمت استادی نتونم جواب بدم و توی دلم قلمبه شه و بدتر ناراحت بشم ولی به هر جهت بود در کلاس شرکت کردم و طبق معمول ردیف اول رو بروی تریبون استاد نشستم ، الحق که چه خوب تسلط بر موضوع درس داشت و قشنگ توضیح میداد واقعا حیفم اومد که چرا همه کلاس هاش رو شرکت نکردم اما استاد بسیار قانون مند و خشکی بود و اصلا خنده به لبهاش نمیومد همش منتظربودم وقت حضور و غیاب برسه و استاده یه تیکه بارم کنه و داشتم خودمو آماده میکردم که زیاد ناراحت نشم و حق رو بهش میدادم ولی یه چیزی هی تفکراتم رو بهم میریخت و اون چیزی نبود جز یه پشه مزاحم که هی دور سر استاد ویز ویز میکرد و هر چی استاد دستش رو تکون میداد دست از سر کچل این بیچاره بر نمیداشت دلم میخواست یه حشره کش بیارم و واسه خودشیرینی هم که شده به سر استاد که بسیار خلوت از مو بود بزنم که بیچاره رو ایقد اذیت نکنه ، خلاصه استاد گرم توضیح بود که یکی از دانشجوها وارد شد و گفت سلام علیکم خسته نباشید استاد ، استاد هم به گرمی جوابش رو داد و گفت علیکم سلام بفرمایید خوش اومدید ، وقتی اقای ....پ.... سر جاش نشست استاد یه نفس عمیق کشید و میخواست بگه بله ادامه درس رو میدم که یه هو .... به من که روبروش نشسته بودم مات شد و گفت پشهه رو خوردم خدایا منو کجا میدی سرمو کردم زیر چادرم و عق میزدم و استاد سرفه میکرد اما دریغ از یه پرش دریغ از پای پشه خلاصه هر کاری کرد نتونست تفاله پشه رو پس بده و کاملا نوش جانش کرد هی به خودم میگفتم امال خجالت بکش تو که نخوردی چیزی نشده سرمو از زیر چادر در میاوردم چشمم به کله کچل استاد که میخورد یاد پشه جوون مرگ شده می افتادم حالم بد میشد سرمو میکردم زیر چادر و عق میزدم و میخندیدم حالا بگو خوردی که خوردی چرا برای من گفتی ؟ ای خداااااااا بعد از یک ترم و اندی بیای سر کلاس اونم این بشه حال و روزت از ترس اینکه استاد چیزی بهم بگه جرات بیرون رفتن رو نداشتم سعی میکردم به هر جا نگاه کنم الا به استاد ، تا آخر کلاس یه دم استاد سرفه میکرد ولی حاضر نمیشد بره بیرون دهنش رو آب بزنه تا منم یه خورده نفس بکشم آخر سرگفتم دست پیش رو بگیرم پس نیفتم به زور خودم رو گرفتم رفتم پیش استاد اصلا هم بهش نگاه نمیکردم ،گفتم ببخشید استاد من این مدت همش مریض بودم و نتونستم سر کلاس حاضر بشم امروز هم تب داشتم ولی چون سفارش کرده بودید بیام خدمت رسیدم ، اونم نه گذاشت و نه برداشت گفت نیومده بودی بهتر بود ، گفتم چرا استاد ؟ گفت ندیدی چقد قدمت برام سنگین بود اون پشه لعنتی رو خوردم ، واااااااااااااااااااااای یکی بیاد منو بگیره چنان عقی زدم که نزدیک بود روی استاد بالا بیارم دویدم و از کلاس رفتم بیرون تا ظهر یه سر عق می زدم و میخندیدم .
می پسندم 7 0 7 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
اطلاعات نویسنده |
اولین حضور امال در کلاس بعد از یک ترم
دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ ۰۸:۲۳ قبل از ظهر
[1]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
106
حالت :
ارسال ها :
2493
محل سکونت : :
جهرم
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
428
دعوت شدگان :
7
اعتبار کاربر :
8183
پسند ها :
1684
تشکر شده : 2732
|
می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
اولین حضور امال در کلاس بعد از یک ترم
دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ ۰۸:۴۰ قبل از ظهر
[2]
|
|||
سلام امال گلم
خواهر خوبم تو دیگه کی هستی بابا بقول خودت تو که پشه رو نخورده بودی واسه چی حالت بد می شد ها؟ اماعجب پشه ی مزاحمی بوده گیر داده بوده به استاد بنده خدا استاد اونم دیده چطورخودشو خالی کنه از روعصابنیت بهت گفته ندیدی چقد قدمت برام سنگین بود اون پشه لعنتی رو خوردم ولی دستت درد نکنه خاطره زیبایی بود اینم ازحضور شما در کلاس بقول خودتون بعد مدتی ممنون خواهر خوبم می پسندم 0
|
||||
|
اطلاعات نویسنده |
اولین حضور امال در کلاس بعد از یک ترم
دوشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳ ۰۹:۲۲ قبل از ظهر
[3]
|
||
عضو
شماره عضویت :
184
حالت :
ارسال ها :
77
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
91
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
507
پسند ها :
67
تشکر شده : 20
|
خخخخخخخخخخخ !!!
جاااااالب !! حالا آخرش چی شد ؟؟ درسه رو باید حذفش کنی یا نه ؟؟!! می پسندم 0 |
||
|
اطلاعات نویسنده |
اولین حضور امال در کلاس بعد از یک ترم
شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۳ ۰۸:۱۴ بعد از ظهر
[4]
|
|||
آقایون انجمن
شماره عضویت :
940
حالت :
ارسال ها :
583
محل سکونت : :
یه جای خوب
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
269
اعتبار کاربر :
4149
پسند ها :
540
تشکر شده : 545
وبسایت من :
وبسایت من
|
عــــــــــــــــــــالی بود خیلی جالب بود راستشو بگو مگس با تو هماهنگ کرده بود خخخخ
می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
اولین حضور امال در کلاس بعد از یک ترم
شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۳ ۰۹:۰۶ بعد از ظهر
[5]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
573
حالت :
ارسال ها :
343
محل سکونت : :
همین حوالی
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
241
دعوت شدگان :
1
اعتبار کاربر :
1686
پسند ها :
365
تشکر شده : 301
|
خخخخخخخ عالی بود امال...
منم امروز ی سوتی بزرگ دادم تو کلاسمون وای موندم دوشمبه چطوری برم کلاس خخخخ
ویرایش ارسال توسط : نازنین زهرا
در تاریخ : شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۳ ۰۹:۰۷ بعد از ظهر می پسندم 3 0 3 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
اولین حضور امال در کلاس بعد از یک ترم
دوشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۲۶ بعد از ظهر
[6]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
282
حالت :
ارسال ها :
163
محل سکونت : :
دیار غریب
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
183
اعتبار کاربر :
1266
پسند ها :
136
تشکر شده : 340
|
نههههههه چرا درس رو حذف کنم تازه رفتم کتاب خریدم با هزار دردسر
می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
اولین حضور امال در کلاس بعد از یک ترم
دوشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۳ ۰۱:۳۱ بعد از ظهر
[7]
|
|||
بانو
شماره عضویت :
282
حالت :
ارسال ها :
163
محل سکونت : :
دیار غریب
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
183
اعتبار کاربر :
1266
پسند ها :
136
تشکر شده : 340
|
نوشته شده توسط : میثاق واقعی » عــــــــــــــــــــالی بود خیلی جالب بود راستشو بگو مگس با تو هماهنگ کرده بود خخخخ جناب میثاق خودمم اطلاع ندارم ولی از شواهد اینجور بر میاد که توطئه ای در کار بوده
ویرایش ارسال توسط : emal
در تاریخ : دوشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۳ ۱۰:۳۹ بعد از ظهر می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
اولین حضور امال در کلاس بعد از یک ترم
چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۳ ۰۴:۳۳ بعد از ظهر
[8]
|
|||
ناظر بخش زبان
شماره عضویت :
947
حالت :
ارسال ها :
1759
محل سکونت : :
tehran
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
473
دعوت شدگان :
6
اعتبار کاربر :
13181
پسند ها :
1464
تشکر شده : 1601
|
عالییییییییییییییییییی
می پسندم 0
|
|||
|
اطلاعات نویسنده |
اولین حضور امال در کلاس بعد از یک ترم
چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۳ ۰۵:۳۳ بعد از ظهر
[9]
|
|||
سلام خدمت بزرگواران.
این بلائی که سر من اومد ان شا الله سر هیچکسی نیاد من کلا برای امتحان خیلی خیلی استرس دارم..سه شنبه هم که اولین امتحان ترمم بود انقدر استرس داشتم فقط کتابمو گرفتمو یا علی رفتم بیرون. حالا تو ماشین وقتی که به مقصد رسیدم..دیدم وای کیف پولمو نگرفتم از روی میز. هیچی دیگه چشمتون روز بد نبینه انقده این پا اون پا کردم تا از راننده عذر خواهی کردم. ولی خدا خیرش بده ان شا الله یه مبلغی پول بهم داد تا برم کلاس و برگردم خلاصه پول که ندادیم هیچ....یه مقداری پول هم گرفتیم.. می پسندم 1 0 1 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
برچسب ها
|
اولین ، حضور ، امال ، در ، کلاس ، بعد ، از ، یک ، ترم ، |
|