سلام بهونه قشنگ من براي زندگي
آره بازم منم همون ديوونه هميشگي
فداي مهربونيهات چه ميكني با سرنوشت
دلم واست تنگ شده بود اين نامه رو واست نوشت
حال منو اگه بخواي رنگ گلهاي قاليه
جاي نگات بدجوري توي صحن چشام خاليه
ابرا همه پيش منن اينجا هوا پر از غمه
از غصه هام هرچي بگم جون خودت بازم كمه
ديشب دلم گرفته بود رفتم كنار آسمون
فرياد زدم يا تو بيا يا منو پيشت برسون
اگه واست زحمتي نيست بر سر عهدمون بمون
منم تو رو سپردمت دست خداي مهربون
راستي ديروز بارون اومد منو خيالت " تر شديم
رفتيم تو قلب آسمون با ابرا همسفر شديم.
فداي تو نميدوني بي تو چه دردي كشيدم
حقيقت رو واست بگم به آخر خط رسيدم
نميدوني چه قدردلم تنگه براي مهربونيات
نوازشات و بوسيدنت
به خاطرت مونده يكي هميشه چشم براهته ؟
يه قلب تنها و كبود هلاكه يك نگاهته
عكساي نازنينت با چند تا گل كنارمه
يه بغض كهنه چند روزه داِيم در انتظارته
تنها دليل زندگي با يه غمي دوست دارم
داغ دلم تازه ميشه وقتي اسمتو به زبون ميارم
وقتي تو نيستي چه كنم با اين دل بهونه گير
مگه نگفتم چشتوهيچ وقت از چشم نگير
دلم مي خواد يه چيزو بدوني
ديگه نه عاشقي نه مهربوني
ميگم شبا ستاره ها تا ميتونند دعات كنند
نورشونو بدرقه پاكي خنده هات كنند
((تنها دليل زندگي با يه غمي دوست دارم))