آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ ۰۵:۱۶ بعد از ظهر
|
|||||||
عضو
شماره عضویت :
2750
حالت :
ارسال ها :
123
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
92
اعتبار کاربر :
1537
پسند ها :
32
تشکر شده : 254
وبسایت من :
وبسایت من
|
من امیدوارم تو فرزند همت خود باشی٬ که به پدرانت نیاز نباشد و فرزندانت ( صفحه ۱۶ )
اگر هدایت خدا را به دست آوردی٬ به خاطر وسوسه ها ٬ از آن چشم مپوش ( صفحه ۴۱ )
نکته های سلوک
نکته ی اول در سلوک٬ همین است که بفهمی تو شروع نکرده ای؛ او تو را صدا زده و تو را می خواهد. ( صفحه ۵۹ )
نکته ی دوم٬ این است که سالک باید از مرشد٬ بینات و کتاب و میزان را به ( صفحه ۶۱ )
نکته ی سوم در سلوک٬ این که رزق سالکی که بر حق تکیه دارد٬ «من حیث لا یحتسب» عنایت می شود. (صفحه ۶۳ )
نکته ی چهارم٬ به دنبال همین مرحله مطرح می شود٬ که درک اضطرار و فهم عجز سالک است. ( صفحه ۶۵ )
نکته ی پنجم٬ این که همراه این عنایات٬ از لذت معرفت و عشق و عمل خویش هم ( صفحه ۶۶ )
نکته ی ششم٬ این که با تکیه بر حق٬ تجلی قدرتی را می بینی که می خواهی؛ « باز آمدم چون ماه نو تا قفل زندان بشکنم ». ( صفحه ۶۶ )
نکته ی هفتم٬ در همین رحمت و محبت است٬ که عامل بازگشت سالک به سوی مردم می شود. ( صفحه ۶۷ )
نکته ی هشتم٬ این که با این همه رنج٬ آن چنان رحمتی در دل سالک می جوشد٬ ( صفحه ۶۸ )
و نکته ی نهم٬ این که رحمت و حرص در سالک٬ مدارا و تحملی را پایه میگذارد و ( صفحه ۶۸ )
و نکته ی دهم٬ این که نرمش و تحمل و مدارا٬ باعث باروری و تولید و سازندگی بسیار می شود. ( صفحه ۶۹ )
نکته ی یازدهم٬ این که زیادی فرزندان تربیتی تو٬ نباید به ولنگاری و سهل انگاری منتهی شود. (صفحه ۶۹ )
نکته ی دوازدهم٬ اینکه سالک نمی تواند این فرزندان مستقل را به خود ببندد و (صفحه ۶۹ )
در دنیایی که شب و روز و بهار و پاییز و زمستان و تابستان با هم است٬ نمی توان ( صفحه ۸۰ )
دل آدمی بزرگتر از این زندگی است. و این٬ راز تنهایی اوست. او چیزی بیشتر ( صفحه ۸۹ )
در این دنیای درد و تنهایی٬ آدم ها برای خود برنامه هایی دارند؛ یک دسته با جدیت و کار و کوشش٬ این درد و تنهایی را درمان می کنند و سرشار می شوند. یک دسته با غصه و اندوه٬ زندگی می کنند. یک دسته هم با شهامت٬ خودکشی می کنند. یک دسته هم بی خیالی و عیاشی را٬ راه چاره می دانند. یک دسته هم مستی و بی خبری و تخدیر را پناهگاه می گیرند.
دسته ی اول برای جدیت و کار و کوشش٬ به امید و هدفی نیاز دارند. این امید و هدف٬ ( صفحه ۹۵ )
اگر تو٬ خدا را با قهر و اقتدار احساس کنی٬ نه همراه رأفت و رحمت و محبت و زیبایی و اگر تو معاد و پاداش را انتقام بدانی٬ که اگر گناه کنی٬ می سوزاندت؛ نه اگر گناه کنی٬ می سوزی و اگر مذهب تو٬ سنتی و عاطفی باشد٬ نه جامع معرفت و محبت و عمل اگر تو انسان را بازیگر و بازیچه و تماشاچی خیال کنی٬ نه رهرو منزل عشق و هماهنگ با صراط و اگر دنیا را عشرتکده و آخور و خوابگاه بدانی٬ نه کلاس و کوره و راه و اگر جهان را سیاه و تاریک و پوچ بدانی٬ نه همراه حق و هدف و نظام و قانون و جمال و زیبایی
و اگر معیار ارزش ها را در نعمت ها و امکانات بدانی یا در عمل و تلاش٬ نه در نسبت و اگر بلا و رنج را نشانه لج بازی خدا و ستم او بدانی نه تازیانه ی راه و مرکب سلوک
اگر تو با این نگاه ها و تلقی ها و احساس ها همراه باشی٬ ناچار جز نفرت و عصیان ( صفحه ۱۰۵-۱۰۶ )
تسبیح؛ یعنی اینکه در دل و زبان و در پرونده ی خدا٬ گلایه ای و شکایتی نیاورده باشی و از او آشفته نباشی.
اگر تمام کسری ها و ضعف ها و جنگ ها و جنایت ها و تازیانه ها و داغ ها را دیدی؛ اگر حتی یک شن و سنگریزه را در جایگاه خود نشناختی٬ تو مسبح نیستی.
و حمد؛ یعنی اینکه در برابر این کسری ها و ضعف ها و زشتی هایی که از خدا نیست ( صفحه ۱۱۰-۱۱۱ )
رنج بزرگ ما٬ از هجوم حادثه ها و تازیانه ی گرفتاری هاست. و این گرفتاری ها٬ با دنیا پیچیده
پس اگر طالب خوشی باشی و راحتی می خواهی٬ نه مزاج تو و نه مزاج دنیا و نه هجوم
اما اگر خوبی را بخواهی٬ و حرکت را٬ و هجرت را٬ این بلاها٬ هدیه های بزرگی خواهند بود٬ (صفحه ۱۱۷-۱۱۸ )
#نویسنده:آیت_الله_علی_صفایی_حائری(عین_صاد)
#کتاب_نامه های_بلوغ
چاپ هفتم٬ تابستان ۱۳۸۸ انتشارات لیلة القدر
می پسندم 2 0 2 تعداد آنلایک ها ( 0 ) از این کاربر
|
|||||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|