آخرین ارسال ها |
نوار پیام ها |
مدیریت پیام ها |
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
اطلاعات نویسنده |
سه شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۲ ۱۰:۰۷ قبل از ظهر
|
|||||
بانو
شماره عضویت :
20
حالت :
ارسال ها :
2177
محل سکونت : :
دنیای بیکسی
جنسیت :
تعداد بازدیدکنندگان :
240
دعوت شدگان :
5
اعتبار کاربر :
10422
پسند ها :
730
تشکر شده : 3139
|
غدیر روزی است که فلق از خوشحالی دست بر دامن زمین کشید,روزی است که خورشید در قلمرو خودایستاد نوری بر دامن آسمان کشید.ابرها به این سو وآن سو می رفتندوخود نمایی می کردند.رودها خروشان می شدند.صخره ها یکدیگر را در آغوش می کشیدند و منتظر بودند که پیامبر قدم های مبارکش را بالای سرآن ها بگذارد.باد می رقصید و این خبر را به ابرو مه و خورشید می سپرد . ابرو مه و خورشید دست به دست یکدیگر دادند و این خبر را به باران گفتند: قطره باران بر روی غنچه ای افتاد غنچه از خوشحالی شگفت ,ماهی ها باز شدن ناگهانی غنچه را دیدند و خبر را فهمیدند.پیامبر به بالای صخره رفت و علی (ع) را با خود بالا برد دستان او را گرفت و بالا برد.طبیعت غوغایی به پا کردو شکر خدا را گفت. می پسندم 0
|
|||||
|
امکان افزودن پاسخ به این موضوع وجود ندارد امکان افزودن موضوع در این بخش وجود ندارد |
|